ای ز درک کنه تو عاجز عقول عاقلان
اعقل عالم بوصف گفته لااحصی ازآن
عارفان را نیست بهره غیر حیرت زانکه هست
درکمال کبریای تو یقین ما گمان
کی برد عقل فضولی ره بکنه معرفت؟
قطره کی دارد خبر از قعر بحر بی کران؟
اعرف دوران حدیث ما عرفناک چو گفت
در ره تو لاف عرفان کی سزد از دیگران
در صفات ذات پاک تو زبانها جمله لال
خود نیاید بحر اوصاف تو در ظرف بیان
نیستی درجا و خالی نیست از تو هیچ جا
ذات تو باشدمنزه ازکم و کیف و مکان
گرد پیرامون ذاتت کی رسد انس و ملک
در کمال وصف تو چون حیرت آرد عقل و جان
خیره گردد دیده دل در شعاع مهر ذات
چون نشان یابد کسی از نور بی نام و نشان
چون اسیری شد فنا در پرتو روی تو یافت
از جمال نوربخش تو حیات جاودان
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان ناتوانی عقل انسانی در درک عظمت و کمال خداوند میپردازد. شاعر تأکید میکند که عارفان تنها به حیرت و شگفتی از وجود خدا آگاه هستند و هیچ عقل و فکری نمیتواند به عمق فهم و معرفت الهی دست یابد. او به این نکته اشاره میکند که خداوند فراتر از وصف و بیان است و هیچ مکانی از وجود او خالی نیست. در نهایت، وصول به خدا و درک نور او منجر به حیات جاودان و فانی شدن در زیبایی بینظیر او میشود.
هوش مصنوعی: تو آنقدر بزرگ و والایی که عقلهای عاقل نیز از درک حقیقت تو ناتوان هستند و وصف تو را نمیتوان به طور کامل بیان کرد.
هوش مصنوعی: عارفان از چیزی جز حیرت و شگفتی نصیب نمیبرند، زیرا درک والای بزرگي و عظمت تو به یقین رسیده است، در حالی که ما تنها به گمان و حدس میپردازیم.
هوش مصنوعی: آیا عقل کنجکاو و بیجا میتواند به حقیقت و درک عمیق برسد؟ آیا یک قطره میتواند از عمق دریا بیپایان باخبر شود؟
هوش مصنوعی: در زمانهای که از تو خبر داریم، به ما نگو که چقدر دانا هستی. وقتی تو در مسیر خود هستی، گفتن از علم و معرفت، از دیگران بیمورد است.
هوش مصنوعی: در ویژگیهای ذات پاک تو، زبانها همه خاموش و incapable هستند و نمیتوانند به درستی توصیف کنند. دریای صفات تو فراتر از آن است که در ظرفیت بیان بگنجد.
هوش مصنوعی: تو در هیچ مکانی غایب نیستی و وجودت همیشه در هر جا حس میشود. ذات تو از هرگونه نقص و ویژگی خاصی آزاد و پاک است.
هوش مصنوعی: هر چه بر اطراف وجود تو میچرخد، نمیتواند به کمال تو برسد؛ زیرا وقتی وصف تو به حد کمال میرسد، عقل و جان نیز دچار حیرت میشوند.
هوش مصنوعی: چشم دل در نور وجود خدا خیره میشود، زیرا وقتی کسی از نور بینام و نشان او نمایان میشود، این نور را میشناسد.
هوش مصنوعی: زمانی که انسانی در مقابل زیبایی و نور روی تو قرار میگیرد، گویا که از حالت اسیری رهایی مییابد و با درخشش جمال تو، زندگی جاودانهای را تجربه میکند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
خواسته تاراج گشته، سر نهاده بر زیان
لشکرت همواره یافه، چون رمهٔ رفته شبان
چیست آن آبی چو آتش و آهنی چون پرنیان
بیروان تن پیکری پاکیزه چون بیتنْ روان
گر بجنبانیش آب است، ار بلرزانی درخش
ور بیندازیش تیر است، ار بدو یازی کمان
از خرد آگاه نه در مغز باشد چون خرد
[...]
بس که جستم تا بیابم من از آن دلبر نشان
تا گمان اندر یقین گم شد یقین اندر گمان
تا که میجستم ندیدم تا بدیدم گم شدم
گم شده گم کرده را هرگز کجا یابد نشان
در خیال من نیامد در یقینم هم نبود
[...]
سرو دیدستم که باشد رسته اندر بوستان
بوستان هرگز ندیدیم رسته بر سرو روان
بوستانی ساختی تو برسر سرو سهی
پر گل و پر لاله و پر نرگس و پر ارغوان
ای بهار خوبرویان چند حیلت کرده ای
[...]
خسروا جائی بهمت ساختی، جائی بلند
پر ز خوان خواهی کنونش کرد و خواهی پر سخوان
تیر تو مفتاح شد در کار فتح قلعه ها
تیر تو مومول شد در دیده های دیده بان
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.