حان الرحیل مابر دلدار میرویم
لاخوف گو بعشق چو همراه می شویم
هرگز نظر بدنیی و عقبی نیفکنیم
ترک همه گرفته پی یار می رویم
ما طالبیم و در پی مطلوب روز و شب
دایم چو سایه از پی آن نور می دویم
مشتاق حسن روی نگاریم آنچنان
کز شوق یکنفس به شب و روز نغنویم
مطرب بنای، دم زدم عشق می دمد
تا سر عشق از نفس نای بشنویم
تا کی ز عشق و عاشق کهنه کنی حدیث
عشقم بنو ببین که کنون عاشق نویم
معشوق و عاشق ار چه بمعنی یکی بود
بنگر اسیریا که به معنی یکی دویم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.