نمی دانم بقول حاسدی چند
چرا ببرید از ما یار پیوند
گرفتارم بقید زلف جانان
خلاصی نیست جانم را ازین بند
چو من در عاشقی افسانه گشتم
مده ناصح بعشق او مرا پند
دل دیوانه عاشق به هجران
به امید وصال اوست خرسند
دلا چون رند و مست جام عشقی
به زهد و پارسائی خوش همی خند
بروی عالم افروز تو ای جان
کجا باشد مه و خورشید مانند
اسیری را چه پروای دل و دین
بروی اوست جانش آرزومند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این ابیات به عشق و جنون ناشی از آن اشاره میکند و از درد فراق یار مینالد. او نمیداند چرا محبوبش از او دور شده و در بند زلف او گرفتار است. عاشق با وجود همه رنجها و نصیحتهای دیگران، به امید وصال یار خوشحال است و به عرفان و زهد بیاعتناست. او به زیبایی محبوبش اشاره میکند و به این صورت بیان میکند که هیچ چیز نمیتواند جایگزین عشق واقعی او شود. در نهایت، عشق او به محبوبش همه چیز را تحتالشعاع قرار میدهد و حتی دل و دین نیز از او بیخبرند.
هوش مصنوعی: نمیدانم چرا برخی از حسودان میخواهند که ما از یار و دوستیمان دور شویم یا رابطهمان را قطع کنند.
هوش مصنوعی: من در دام زلف محبوب گرفتار شدهام و راهی برای رهایی از این بند وجود ندارد. جانم به این پیوند وابسته است.
هوش مصنوعی: زمانی که من در عشق به یک داستان تبدیل شدم، ای پنددهنده، مرا از عشق او نصیحت نکن.
هوش مصنوعی: دل عاشق دیوانه، با وجود دوری از معشوقش، به خاطر امیدی که به وصال او دارد، خوشحال و خرسند است.
هوش مصنوعی: ای دل، چرا مانند یک زاهد خشک و بیروح نباشی؟ چرا از عشق و شوقی که در دل داری، بهجای سرکوب کردن آن، لذت نبری و همچون رند و مستی که در خوشی به سر میبرد، نتبری.
هوش مصنوعی: تو ای جان، کجا میتوان یافت مه و خورشید مانند تو که روشنیبخش عالم است؟
هوش مصنوعی: اسیر، نه نگران قلب و دین است و نه به خاطر آنها زندگی میکند، زیرا جانش تنها آرزوی اوست.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
در درج سخن بگشای بر پند
غزل را در به دست زهد در بند
به آب پند باید شست دل را
چو سالت بر گذشت از شست و ز اند
چو بردل مرد را از دیو گمره
[...]
ترا نه زخم دارد سود و نه بند
نه زنهار و نه پیمان ونه سوگند
یکی و پنج و سی وز بیست نیمی
وگر قدرت بود فرسنگکی چند
چو زین بگذشت و ما و مطرب و می
گناه از بنده و عفو از خداوند
تعالی الله یکی بی مثل و مانند
که خوانندش خداوندانْ خداوند
تعالی الله یکی بیمثل و مانند
که خوانندت خداوندان خداوند
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.