گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
اسیری لاهیجی

ای نهان خورشید ذات تو در ابر کاینات

گشت ذرات جهان پیدا ز انوار صفات

مهر ذاتت بی جهات و کیف و کم باشد ولی

ز انبساط نور او شد روشن اطراف و جهات

ممکن از جود وجود واجب آمد در وجود

فیض عامش گشت شامل بر جمیع ممکنات

چون جهان، حسن رخت را هست مظهر از چه رو

نیست یکسان، کفر و ایمان، کعبه و لات و منات

مابدام زلف تو در بند مشکل مانده ایم

ای فروغ نور رویت حل جمله مشکلات

بی جمال تو دو عالم بود دایم در ممات

ز آب حیوان لب لعلت جهان را شد حیات

شد اسیری واله حسن تو از روی بتان

ای جمال نوربخش تو عیان از کاینات