بیمار درد عشق و پرستارم آرزوست
بهبود زان دو نرگس بیدارم آرزوست
یاران شدند بدتر از اغیار گو به دل
کای یار غار صحبت اغیارم آرزوست
ای دیده خون ببار که یک ملتی به خواب
رفته است و من دو دیدهٔ بیدارم آرزوست
ایران خرابتر ز دو چشم تو ای صنم
اصلاح کار از تو در این کارم آرزوست
بیدار هر که گشت در ایران رود به دار
بیدار و زندگانی بیدارم آرزوست
ایران فدای بوالهوسیهای خائنین
گردیده یک قشون فداکارم آرزوست
خونریزی آنچنان که ز هر سوی جوی خون
ریزد میان کوچه و بازارم آرزوست
در زیر بار حس شدهام خسته راه دور
با مرگ گو خلاصی از این بارم آرزوست
بیزار از آن بُدَم که در آن ننگ و عار نیست
امروز از آنچه عمری بیزارم آرزوست
مشت معارف ار دهن شیخ بشکند
زین مشت کم نمونهٔ خروارم آرزوست
حق واقف است وقف به چنگال ناکسان
افتاده دست واقف اسرارم آرزوست
تجدید عهد دورهٔ سلطان حسین گشت
یک مرد نو چو نادر سردارم آرزوست
ما را به بارگاهِ شَه عارف اگرچه راه
نَبوَد و لیک پاکیِ دربارم آرزوست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به درد و آرزوهای عاطفی و اجتماعی شاعر اشاره دارد. او از درد عشق و آرزوی بهبودی صحبت میکند و به بدتر شدن وضعیت یاران و دوستانش اشاره میکند. شاعر نگران وضعیتی است که جامعه در خواب است و او به بیداری و آگاهی نیاز دارد. او بر ویرانی ایران و ضرورت اصلاح امور تأکید دارد و آرزوی بیداری و حیات با عزت را برای مردم دارد. همچنین از خائنینی که به کشور آسیب زدهاند و فدای دلیری و فداکاری ملت یاد میکند. در نهایت، شاعر بر اهمیت دانش و تجدید امید به رهبری نو تأکید دارد و آرزوی رسیدن به درباری پاک و عارف را دارد.
هوش مصنوعی: من به عشق دچار درد و رنج هستم و آرزویم این است که پرستارم بتواند درمانم کند. آرزوی من این است که از چشمهای نرگس شما بهبودی پیدا کنم.
هوش مصنوعی: دوستانم از دشمنان هم بدتر شدهاند، پس به دل بگو که ای یار غار، آرزوی گفتگو با نامحرمان را دارم.
هوش مصنوعی: ای چشمانم، اشک بریز که یک ملت در خواب غفلت فرورفتهاند و من در میان این خواب، بیدارم و آرزوی بیداری این ملت را دارم.
هوش مصنوعی: ایران از دو چشمان تو ویرانهتر است، ای محبوب! من آرزو دارم که تو در این موضوع بتوانی به من کمک کنی.
هوش مصنوعی: هر کسی که در ایران به هوش و بیداری برسد، باید به چالشهایی که با آنها روبرو میشود، سر و سامانی بدهد. من نیز آرزوی زندگی بیدار و آگاهی را دارم.
هوش مصنوعی: ایران به خاطر دستدرازیهای خیانتآمیز عدهای بیفکر sacrificed شده و من آرزومند یک ارتش فداکار هستم.
هوش مصنوعی: آرزو دارم که آنقدر خون بر زمین بریزد که در هر طرف، جویهایی از خون در کوچهها و بازارها جاری شود.
هوش مصنوعی: من تحت فشار سنگینی احساس خستگی میکنم و آرزو دارم که از این بار سنگین رها شوم، حتی اگر به قیمت مرگ باشد.
هوش مصنوعی: من از چیزهایی که قبلاً برایم ناپسند و زشت بودند، دیگر بیزار نیستم و امروز به آنچه که عمری از آن متنفر بودم، آرزو میکنم.
هوش مصنوعی: اگر شیخ بخواهد تمام معرفتها را در یک مشت جمع کند، من نیز آرزو دارم که در این مشت نمونهای از آنچه دارم، وجود داشته باشد.
هوش مصنوعی: حق به خوبی میداند که وقف در دست افراد ناپاک و ناصالح قرار گرفته و من آرزو دارم که اسرار این واقعیت برملا شود.
هوش مصنوعی: دورهٔ سلطنت حسین به پایان رسید و حالا من آرزوی ظهوری یک فرد جدید و قوی مانند نادر را دارم.
هوش مصنوعی: اگرچه ما به حضور عارف بزرگ نمیتوانیم برویم، اما آرزو داریم که در دنیای پاک و مقدس او قرار بگیریم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ساقی و سردهی ز لب یارم آرزوست
بدمستی ز نرگس خمارم آرزوست
هندوی طرهات چه رسن باز لولییست
لولی گری طره طرارم آرزوست
اندر دلم ز غمزه غماز فتنههاست
[...]
معرفی ترانههای دیگر
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.