درین دو روزه توقف که بو که خود نبود
درین مقام فسوس و درین سرای فریب
چرا قبول کنم از کس آنکه عاقبتش
ز خلق سرزنشم باشد از خدای عتیب
مرا خدای تعالی ز آسیای فراز
که عقل حاصل آنرا نیاورد به حسیب
چو میدهد همه چیزی به قدر حاجت من
چنان که بیخبر سیب ماه رنگ به سیب
ز بهر حفظ حیات آنچه بایدم ز کفاف
ز بهر کسب کمال آنچه بایدم ز کتیب
هزار سال اگر عمر من بود به مثل
مرا نیاز نیاید به آسیای نشیب
دو نعمتست مرا کان ملوک را نبود
به روز راحت شکر و به روز رنج شکیب
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به تأمل در زندگی و وجود خود میپردازد. او در دو روز توقف در دنیای فریب و دلمشغولیها، از سرزنش و رنجش انسانها و خدایی که میشناسد، سخن میگوید. او از خداوند میخواهد که نیازهایش را برآورده کند و میبیند که خداوند به او همه چیز را به اندازه کافی میدهد. در نهایت، شاعر به این نتیجه میرسد که حتی اگر هزار سال عمر کند، نیازی به چالشهای زندگی نخواهد داشت و دو نعمت مهم را که شامل شکرگزاری در روزهای خوب و شکیبایی در روزهای سخت است، میآورد.
هوش مصنوعی: در این مدت کوتاه زندگی، که خود را در این مکان فریبنده و دنیای فریبآمیز میبینیم، چه کسی را برای وصل و دوستی پیدا کنیم؟
هوش مصنوعی: چرا از کسی حرفی را بپذیرم که در نهایت مردم مرا به خاطر آن سرزنش کنند، در حالی که خدای بزرگ مرا نمیخرد؟
هوش مصنوعی: خدای بزرگ به من از بالای آسیاب، که عقل چنین چیزی را قدرت درک ندارد، لطف کرده است.
هوش مصنوعی: زمانی که همه چیز طبق نیاز من فراهم میشود، مانند سیبهایی که به رنگ ماه هستند و من در حال حاضر از آنها بیخبرم.
هوش مصنوعی: برای حفظ زندگی، آنچه نیاز دارم باید به اندازه کافی باشد، و برای دستیابی به کمال، آنچه لازم است نیز باید به صورت منظم و از روی دانش بدست آید.
هوش مصنوعی: اگرچه زندگیام هزار سال هم باشد، به کسی مانند من نیازی نخواهد بود که در مشکلات و دشواریها بیفتد.
هوش مصنوعی: دو نعمت بزرگ دارم که حتی پادشاهان نیز از آنها محرومند: یکی صبر در روزهای سخت و دیگری شکرگزاری در روزهای راحتی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
مشابهیابی بر اساس وزن و قافیه
بر من آمد و آورد و بر فروخته شمع
چو طبع مرد نشاطی چو جان مرد لبیب
نبود زهره به لطف هوا به شکل شهاب
به شبه نیزه به لون قلم به قد قضیب
کنون که شد حضری بلبل و غراب غریب
بعید شد گل نار و گل بنفشه قریب
هزار دیبا در باغ گسترید صبا
نگارهاش بدیع و طرازهاش غریب
شده چو مذبح عیسی ز بلبل و گل باغ
[...]
رخ تو شحنه خوبی شده ست و زلف نقیب
گل جمال تو را خار غمزه تو رقیب
دلم بماند به زندان عاشقی محبوس
ز قصد شحنه غمز رقیب و جور نقیب
غریبم از تو و این را سبب نعیب غراب
[...]
خدایگانا شاگرد رای توست قضا
ادب نباشد اگر بگذرد ز حکم ادیب
ز چوب منبر خشک از نشاط گل بدمد
نسیم نام تو چون بگذرد به لفظ خطیب
نه قطره ماند به دریا نه ذره ماند به دشت
[...]
مده فریب مراین عقل خاص طبعت را
به طبع شعرپرست و به شعر عام فریب
ز فخر شعر نی جاه تو رسد به فراز
ز ننگ شعر سر قدر من رود به نشیب
اگر تو شعر بگوئی نماندت آزرم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.