گنجور

 
انوری

دهر و افلاک و انجم و ارکان

همه شرند اگرنه مایه شر

خود جهان خرف ندارد خیر

تا که هست از و جود خیر خبر

تا نداری امید خیر که نیست

حامل ذکر او قضا و قدر

چیست عنقا به هر دو عالم خیر

که ازو نام هست و نیست اثر

ای دل از کار خویش هیچ مرنج

نیست کار دگر به رنگ دگر

نقد و نسیه چو هفده و هژده‌ست

بل دو پنج است و ده نه به نه بتر