گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
انوری

الحق نه دروغ محتشم یاری

نازت بکشم که جان آن داری

ناز چو تویی توان کشید ای جان

با این همه چابکی و عیاری

با روی تو در تفکرم کایزد

از رحمتت آفرید پنداری

در عشق تو گردنان گردون را

گردن ننهم همی ز جباری

گر سر به فلک برم روا باشد

چون سر به کسی چو من فرود آری

چون عاشق زار تو شدم باری

از من مستان به خیره بیزاری

مفروش مرا چو کردم ای دلبر

غمهای ترا به جان خریداری

نگذارمت ار به جان رسد کارم

تا بی‌سببی مرا تو نگذاری

گر برگردم نه انوری باشم

از تو بدو صد ملامت و خواری