ای بتِ یغما دلم یغما مکن
شادمان جانِ مرا شیدا مکن
رویِ خوب از چشمِ من پیدا مدار
رازِ پنهانِ مرا پیدا مکن
ملکِ زیبایی مسلم شد تو را
شکرِ آن را باز نازیبا مکن
در سرِ کبر و جفا هر ساعتی
با چو من سوداییای صفرا مکن
بدهم ار امروز جان خواهی زمن
بوسه خواهم وعدهیِ فردا مکن
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این اشعار از یغما (ویرانی) دلی سخن میگوید که نخواهد کرد و از محبوب خود درخواست میکند که به او آسیب نرساند. او به زیبایی محبوب اشاره میکند و نمیخواهد که زیباییاش کم شود. همچنین از او میخواهد که به خودبینی و ظلم نپردازد و اگر روزی جانش را خواست، وعدهای برای فردا ندهد. این اشعار به احساسات عاشقانه و آسیبپذیری شاعر اشاره دارند.
هوش مصنوعی: ای معشوقهی زیبا، دل من را نبر و نگذار خوشبختیام را از من بگیری. جانم را شاد نکن و نگذار دیوانهام کنی.
هوش مصنوعی: لطفاً صورت زیبا و دلکش خود را از من دور نگهدار و رازهای نهانم را فاش نکن.
هوش مصنوعی: زیبایی تو به وضوح مشخص است، پس برای این نعمت شکرگزار باش و آن را با رفتار نامناسب نکن.
هوش مصنوعی: در دل کبر و ظلمت، هر لحظه با کسی مانند من که شوق و دیوانگی دارد، همراهی نکن.
هوش مصنوعی: اگر امروز جانم را میخواهی، من تنها یک بوسه به تو میدهم؛ وعده فردا را فراموش کن.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ساقیا برخیز و می در جام کن
در خرابات خراب آرام کن
آتش ناپاکی اندر چرخ زن
خاک تیره بر سر ایام کن
صحبت زنار بندان پیشهگیر
[...]
ساقیا خون جگر در جامکن
گر نداری درد از ما وامکن
ساقیا برخیز و می در جام کن
وز شراب عشق دل را دام کن
نام رندی را بکن بر خود درست
خویشتن را لاابالی نام کن
چرخ گردنده تو را چون رام شد
[...]
کار نادانسته ای دانا مکن
جهل پنهان کرده را پیدا مکن
ساقیا برخیز و می در جام کن
فارغم از قید این اوهام کن
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.