هوش مصنوعی: در این ابیات شاعر از غم دوری معشوق سخن میگوید. او در شبی که معشوق در کنار او نیست، به یاد او مشغول است و در دل، همواره به پروین (ستارهای در آسمان) نگاهی دارد. نیمی از شب را به نگاه به پروین و نیمی دیگر را به خاطر غم معشوق میگذارانید.
هوش مصنوعی: ای دوست، شبی که بدون تو گذراندم، شب بسیار تلخی بود و درد فقدانت را احساس کردم. آن شب برای من همچون شبهای سرد و دلگیر بود که ستارهای چون پروین در آسمان ندرخشید.
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این ابیات شاعر از غم دوری معشوق سخن میگوید. او در شبی که معشوق در کنار او نیست، به یاد او مشغول است و در دل، همواره به پروین (ستارهای در آسمان) نگاهی دارد. نیمی از شب را به نگاه به پروین و نیمی دیگر را به خاطر غم معشوق میگذارانید.
هوش مصنوعی: ای دوست، شبی که بدون تو گذراندم، شب بسیار تلخی بود و درد فقدانت را احساس کردم. آن شب برای من همچون شبهای سرد و دلگیر بود که ستارهای چون پروین در آسمان ندرخشید.
هوش مصنوعی: من در یک نیمه از شب به ستاره پروین نگاه میکنم و در نیمه دیگر، از دیدن زیبایی آن لذت میبرم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
من صورت تو بدیده اندر دارم
کز دیده همی برخ برش بنگارم
چندان صنما ز دیدگان خون بارم
تا صورت تو ز دیده بیرون آرم
تا جان دارم غم تو را غمخوارم
بی جان غم عشق تو بکس نسپارم
بیمارم و ناردان لبت پندارم
در بویه آبی تنت بیمارم
گر آبی و ناردان مرا بسپاری
جان و تن خویشتن بتو بسپارم
کار آنچنان که آید بگذارم
عمر آنچنان که باید بگسارم
دل را ز کار گیتی برگیرم
تن را به حکم ایزد بسپارم
چون نیستم مقیم درین گیتی
[...]
در عشق چو نار کَفته شد رخسارم
از بس که برو سرشک خونین بارم
هرگه که سرشک دیده زو بردارم
چون پرده ز ناردانه بیرون آرم
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.