گنجور

 
 
 
عین‌القضات همدانی

معشوق بلاجوی ستمگر دارم

وز آب دو دیده آستین تر دارم

جانم برد این هوس که در سردارم

من عاقبت کار خود از بر دارم

انوری

آخر ز تو چون روی به خون تر دارم

در عشق ز هیچ روی باور دارم

بردار ز روی پرده ورنه پس از این

من پرده ز روی راز دل بردارم

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از انوری
عطار

دیرست که سودای تو در سر دارم

وز عشق دلی خون شده در بر دارم

در راه تو یک مذهب و یک شیوه نیم

هر لحظه، به نو، مذهب دیگر دارم

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از عطار
کمال‌الدین اسماعیل

چشمی ز خیال تو پر اختر دارم

دستی ز غم هجر تو بر سر دارم

خوش گشت دلم تا که خیال تو در اوست

زانش همه‌ساله تنگ در بر دارم

خواجوی کرمانی

چون جان و دل از برای دلبر دارم

از دلبر خود چگونه دل بردارم

بی سر و قدی که از من آزاد آمد

مانند چنار دست بر سر دارم

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه