آن صنم کاندر دو لب تنگ شکر دارد همی
بر سر سرو روان شمس و قمر دارد همی
حلقههای زلف او عمدا کند زیر و زبر
تا دل و جانمرا زیرو زیردارد همی
تلخ گفتار است و شیرین لب نگارین روی من
وین عجب بنگر که زهر اندر شکر دارد همی
آیت و اللیل بر خواند همی شمس الضحاش
تا نقاب از آیت وَالْفَجر بردارد همی
آتش عشقش ببرده است آب رویم تا مرا
لب از آتش خشک و چشم از آب تر دارد همی
گر نخواهد تا غنی گردد ز سیم و زر چرا
اشک من چون سیم و رخسارم چو زر دارد همی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره زیبایی و پیچیدگی های عشق و معشوق است. شاعر از محبوبی صحبت میکند که لبانی شیرین و ظاهری دلربا دارد، اما گفتارش تلخ و زننده است. او زیبایی معشوق را با صورتهای مختلفی توصیف میکند که در عین شیرینی، زهر هم دارد. آتش عشق او به حدی است که صورتش را آب میکند و اشکهایش را به صورت طلا و نقره تعبیر میکند. این شعر همچنین به تضادهای عشق و احساساتی که آن را تحت تأثیر قرار میدهد، اشاره دارد.
هوش مصنوعی: آن معشوقی که در لبهایش طعم شیرینی دارد، بر سرش همچون سرو، نور خورشید و ماه میدرخشد.
هوش مصنوعی: زلفهای او به طور عمدی در هم پیچیده شده است، طوری که دل و جان مرا کاملاً به هم ریخته و دچار آشفتگی کردهاند.
هوش مصنوعی: سخنان او تلخ و سخت است، اما لبان زیبا و روی دلنشینش شیرین است. چقدر عجیب است که شیرینی و زهر در کنار یکدیگر وجود دارد.
هوش مصنوعی: شب را به زیبایی در میآورند و خورشید در اوج خود میدرخشد تا پرده از نشانههای صبحگاه برداشته شود.
هوش مصنوعی: عشق او به قدری درونم را شعلهور کرده که دیگر آبرو و احترامم را از دست دادهام. به طوری که لبهایم از آتش عشق خشک شده و چشمانم همچنان از اشک عشق پر است.
هوش مصنوعی: اگر غنی و ثروتمند نشود از نقره و طلا، پس چرا اشک من مانند نقره است و چهرهام مانند طلا میدرخشد؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.