از غم عشقت نگارا دیده پرخونکردهام
تا رخ و عارض زخون دیده گلگون کردهام
ای بسا شبها که من از آرزوی روی تو
از سرشک دیده کویت را چو جیحون کردهام
خون من خواهیکه ریزی بیگناهان هر زمان
تو چه پنداری که من در عاشقی چون کردهام
دوش وقت نیمشب پیش خدا از جورتو
صدهزار افغان و فریاد از تو افزون کردهام
تا غم عشق تو اندر طبع من محکم شدست
مهر روی دیگران از طبع بیرون کردهام
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر شیفتگی و درد عاشقانهای است که شاعر به معشوقش دارد. شاعر از عشق و غم ناشی از آن صحبت میکند و میگوید که چقدر برای عشقش رنج کشیده و چشمهایش را از گریه پرخون کرده است. او به شبهایی اشاره میکند که به خاطر آرزوی دیدن چهره معشوقش، اشکهایش را به مانند جیحون، جاری کرده است. همچنین میگوید که آماده است تا به خاطر عشقش هرگونه رنج و فریادی تحمل کند و عشق دیگران را به خاطر غم عشق معشوقش فراموش کرده است. به طور کلی، این شعر نشاندهنده عمق احساسات و دلمشغولیهای شاعر در رابطه با عشق است.
هوش مصنوعی: به خاطر غم عشق تو، چشمانم پر از اشک و خون شده و به خاطر تو، چهرهام را به رنگ خون آغشته کردهام.
هوش مصنوعی: بسیاری از شبها به خاطر آرزوی دیدن تو، اشکهایم را مثل جیحون جاری کردهام و کوی تو را پر از آن کردهام.
هوش مصنوعی: اگر بخواهی خون من را بریزی، بیگناهی را همیشه قربانی میکنی. تو چه تصوری داری از من در این عشق که چه کارهایی انجام دادهام؟
هوش مصنوعی: شب گذشته در نیمه شب، در حضور خدا از درد و غم تو، به اندازه صد هزار افغان و فریاد، شکایت کردم و ناله سر دادم.
هوش مصنوعی: حسرت و درد عشق تو در دل من چنان ریشه دوانده که محبت به دیگران را کاملاً از یاد بردهام.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.