گنجور

 
امیر معزی

زان خط تو که همی بردمد از عارض تو

کس نگوید که جمال تو دگر خواهد شد

عارض نازک تو بر صفت گل تازه است

زینت تازه گلت سُنبلِ تَر خواهد شد

گر دلم بر رخ تو شیفته و فتنه شدست

بر خطت فتنه‌تر و شیفته‌تر خواهد شد

ای پسر گر خط مشکینت چنین خواهد بود

نه بر آنم ‌که مرا با تو به سر خواهد شد

به سر کار تو هر چند که در می‌نگرم

دل و دینم به سر و کار تو در خواهد شد