ای آمده ناگه به نشابور ز بغداد
همراه تو هم دولت و هم دانش و هم داد
بر گردون خدمتگر چتر تو شده ماه
بر هامون فرمان بر اسب تو شده باد
از بخت مساعد خبر آمد به نشابور
آن روز که از آمدن تو خبر افتاد
گفتند مگر یزدان عیسی نبی را
از چرخ چهارم به زمین باز فرستاد
دل بر تو نهادند دگر باره خلایق
تا بخت همه رخت بَرِ تخت تو بنهاد
تا باز به سلطانی بر تخت نشستی
شد جان ملکشاه به سلطانی تو شاد
فهرست بدایع شد و قانون عجایب
این طالع مسعود که معبود تو را داد
در دل سبب مهر و وفای تو سه چیزست
گفتار خوش و روی گشادست وکفِ راد
تاکی سخن آراستی از بهمن و بهرام
تا چند خبر خواستی از خسرو و فرهاد
آن قوّت و مردی که به یک سال توکردی
آن قوم نکردند به هفتاد و به هشتاد
ای باخته گوی هنر و ساخته تدبیر
ای تاخته شاهانه و مردانه به بغداد
از پشت پدر خسرو و سلطان چو تو باید
در باختن و ساختن و تاختن استاد
بس آهن و پولاد که از عزم تو شد موم
بس موم که از حزم تو شد آهن و پولاد
گرد تو کشیدست حصاری مَلَکُالعَرش
از نصرت دیوارش و از عصمت بنیاد
گر نام تو بر آزرُ خرّاد بخوانند
نسرین و سمن بر دمد از آزر خرّاد
ور اسب تو بر خاره و بر خار نهد سمّ
از خاره و از خار بروید گل و شمشاد
ایام تو از قهر ز بیداد مصون است
کار تو الهی است نه قهرست و نه بیداد
عدل تو چنان است که هرگز نپسندی
کایند رعیت ز سپاه تو بهفریاد
آورد تو را دولت تو سوی خراسان
تا بوم خراسان شود از عدل تو آباد
تا شکر کنند از نِعَمَت کهتر و مهتر
تا شاد شوند ازکَرَمت بنده و آزاد
امروز همه کار چنان شد که تو خواهی
از مشغله و رنج گذشته چه کنی یاد
یک ربع ز هشتاد شمردی به سلامت
باشد که شماری به سعادت صد و هفتاد
بگشای دل و دست که بر عمر توگردون
در بست در رنج و در راحت بگشاد
آن ملک گرانمایه عروسی است که او را
انصاف توکابین شد و اقبال تو داماد
چون در مه خرداد بدین ملک رسیدی
تاریخ معالی و شرف شد مه خرداد
آراسته شد باغ چو بتخانهٔ مُشکوی
وافروخته شد راغ چو بتخانهٔ نوشاد
کردند به هم عهد که در بزم تو باشند
سیسنبر و سیب و سمن و سوسن آزاد
از خُلد نگه کرد به تو حور بهشتی
بگریخت زرضوان و برِ تختِ تو اِستاد
در خوردن باده مکن امروز توّقف
تا ساقی خاص تو بود حور پریزاد
تا شیر گه جنگ بود چیرهتر از یوز
تا بازگه صید بود نغز تر از خاد
حکم تو همی باد به ملک اندر جاری
امر تو همی باد به دهر اندر نفاذ
نام تو جمال و شرف خطبه و سکه است
هم خطبه و هم سکه به نام تو بماناد
شادست به تو دولت و تو شاد به دولت
همواره چنین خواهم و همواره چنین باد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف آمدن یک شخصیت برجسته به نشابور از بغداد میپردازد. شاعر با به کار بردن اصطلاحات ادبی و زیبا، این شخص را به عنوان فرستادهای از سوی خداوند به تصویر میکشد که حامل دانش، عدالت و ثروت است. شاعر امیدوار است که با ورود این شخص، نشابور به دوران شکوفایی و سعادت برسد و مردم از نعمتهای او برخوردار شوند. او به ویژگیهای نیک این شخصیت، از جمله گفتار دلنشین و رفتار خوشخلقانهاش اشاره میکند و بر اهمیت حکومت عادلانه تأکید مینماید. همچنین، شاعر برای او آرزوی طول عمر و موفقیت در این راه دارد و به جشن و سرور ناشی از حضور او در خطبهها و سکههای زمانش اشاره میکند.
هوش مصنوعی: ای کسی که ناگهان از بغداد به نشابور آمدهای، همراه خود هم خوشبختی، هم علم و هم عدل را به ارمغان آوردهای.
هوش مصنوعی: در آسمان، خدمتگزار چتر تو شده و ماه بر روی هامون (دشت) فرمانروایی میکند، با اینکه باد بر اسب تو میتازد.
هوش مصنوعی: روزی در نشابور خبر خوشی رسید که با آمدن تو، بخت به یاری ما آمده است.
هوش مصنوعی: گفتند که آیا خداوند عیسی پیامبر را از آسمان به زمین نیاورد؟
هوش مصنوعی: مردم دوباره عشق و دل خود را به تو سپردند تا سعادت و شانس همه را برای حضور در کنار تو فراهم کنند.
هوش مصنوعی: زمانی که بار دیگر بر تخت سلطنت نشستی، روح ملکشاه به خاطر سلطنت تو خوشحال شد.
هوش مصنوعی: این شعر به این معناست که لیستی از زیباییها و شگفتیها تنظیم شده و نشاندهندهی خوششانسی و سرنوشت نیک است که معبودی به تو عطا کرده است.
هوش مصنوعی: در دل عشق و دوستی تو سه عامل وجود دارد: سخن دلنشین، چهرهی گشاده و دست دادن با محبت.
هوش مصنوعی: تا کی به تعریف و توصیف این داستانها و شخصیتها ادامه خواهی داد؟ چه زمانی به اخبار و سرنوشت خسرو و فرهاد خواهی پرداخت؟
هوش مصنوعی: قدرت و استحکامی که تو در یک سال به دست آوردی، آن قوم نتوانستند در هفتاد یا هشتاد سال به دست آورند.
هوش مصنوعی: ای کسی که در هنر و حرفهات شکست خوردهای و در تدبیر و برنامهریزی موفق نیستی، ای کسی که با قدرت و مردانگی به بغداد حمله کردهای.
هوش مصنوعی: برای رسیدن به مقام رفیع و برخورداری از ویژگیهایی چون مهارت در باختن، ساختن و تاختن، باید از پشتوانههای قوی و معتبر مانند پدران بزرگ و شخصیتهای قدرتمند استفاده کرد.
هوش مصنوعی: بسیار نیرومند و محکم است آن چه با اراده و تصمیم تو به حالت نرم و انعطافپذیر در آمده، و بسیاری از چیزهای قابل انعطاف و ملایم وجود دارند که به واسطه هوشمندی و دقت تو به شدت و استحکام تبدیل شدهاند.
هوش مصنوعی: فرشتهای از آسمان دور تو حصاری بنا کرده است، که به خاطر یاری و پاکیات، این دیوار را ساخته است.
هوش مصنوعی: اگر نام تو را بر آزرُ خرّاد بخوانند، نسرین و سمن از آزر خرّاد خواهند دمید.
هوش مصنوعی: اگر پای اسب تو به خارها و thornها بیفتد، از آن خار و خاره، گل و شمشاد میروید.
هوش مصنوعی: روزهای تو از ظلم و ستم در امان است، زیرا کار تو به خداوند مربوط میشود و نه به خشم و ستم.
هوش مصنوعی: عدل تو به گونهای است که هرگز دوست نداری که رعیت و مردم از سپاه تو به کمک و فریاد طلبی روی آورند.
هوش مصنوعی: به خاطر قدرت و خوشبختی تو، تو را به سوی خراسان آوردند تا سرزمین خراسان به وسیله عدالت تو شکوفا و آباد شود.
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که همهی افراد، از کوچک و بزرگ، به خاطر نعمتها و بخششهای تو شکرگزار هستند و از لطف تو خوشحال میشوند، چه بنده باشند و چه آزاد.
هوش مصنوعی: امروز همه چیز به گونهای پیش رفت که تو میخواهی، حالا از دردسرها و سختیهای گذشته چه کار میکنی؟
هوش مصنوعی: به مدت ربع ساعت از هشتاد به جلو میروی، امیدوارم که با نیکی و خوشبختی، به صد و هفتاد برسی.
هوش مصنوعی: دل و دستت را باز کن، زیرا سرنوشت تو در دنیای فانی نه تنها به رنج، بلکه به راحتی نیز وابسته است.
هوش مصنوعی: این بیتی میگوید که آن شاهزاده باارزش و گرانقدر، همانند عروسی است که با خوشبختی و شانس به همسری درآمده است و او به خاطر عدالت و انصاف به این مقام رسیده است.
هوش مصنوعی: زمانی که در ماه خرداد به این سرزمین وارد شدی، تاریخ و عظمت و شرافت آن به اوج خود رسید.
هوش مصنوعی: باغ به زیبایی و طراوتی رسید که انگار معبدی خوشبو است و درختان به شکلی سرسبز و پرشکوه درآمدهاند که گویی جایی پر از زیبایی و لذت است.
هوش مصنوعی: آنها پیمان بستند که در جشن و شادی تو، میوهها و گلها مانند سیب، سمن، و سوسن آزاد باشند و در کنار هم به خوشی بپردازند.
هوش مصنوعی: به خاطر زیبایی و جاذبهات، حوری بهشتی از بهشت فرار کرد و به نزد تو آمد و در کنار تختت ایستاد.
هوش مصنوعی: امروز از نوشیدن شراب دست بکش، تا زمانی که ساقی مخصوص تو، دختران زیبای بهشتی، همراه تو باشند.
هوش مصنوعی: تا زمانی که جنگ در جریان است، شیر قویتر از یوز است، اما زمانی که نوبت به شکار میرسد، باز بهتر و ماهرتر از شکارچی است.
هوش مصنوعی: فرمان تو در دنیا جاری است و حکم تو در زمانه به اثربخشی خود ادامه میدهد.
هوش مصنوعی: نام تو به زیبایی و اعتبار در خطبه و سکه حک شده است و هم خطبه و هم سکه به نام تو باقی میمانند.
هوش مصنوعی: خوشبختی و خوشحالی تو باعث شادمانی من است و من همیشه برای تو بهترینها را آرزو میکنم و امیدوارم این حالت همیشه ادامه داشته باشد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
آباد بر این بر که و این طارم آباد
وز هر دو خداوند جهان کامروا باد
این برکه افروخته چون چشمه خورشید
وین طارم آراسته چون قبله نوشاد
با آن نبرد هیچکس از ماء معین نام
[...]
ای شاد ز تو خلق و تو از دولت خود شاد
دنیا به تو آراسته و دین به تو آباد
ایزد همه آفاق تورا داد سراسر
حقّا که سزاوار تو بود آنچه تو را داد
معلوم شد از تیغ تو هم نصرت و هم فتح
[...]
تا کی کنم از طرهٔ تو فریاد
تا کی کشم از غمزهٔ تو بیداد
یک شهر زن و مرد همی باز ندانند
فریاد من از خنده و بیداد تو از داد
آن روز که زلفین نگون تو بدیدند
[...]
ای ملک بدیدار تو چون باغ بگل شاد
عالم بوجود تو چو روح از جسد آباد
با رحمت تو دود سقر مروحه روح
با هیبت تو نکهت صبح آذر حداد
از حزم تو پوشید زره قامت ماهی
[...]
افتاد دل از پای و ندانم ز چه افتاد
فریاد ز شوخی که ملول است ز فریاد
هر خانه که در کوی طرب ساخته بودیم
سیلاب غمش آمد و بر کند ز بنیاد
گوید به رقیبان که فراموش کنیدش
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.