ایا شاهیکه عالم را همی زیر عَلَم داری
به دولت فرق جباران همی زیر قدم داری
عرب را با عجم فخرست تا محشر به اقبالت
که هم ملک عرب داری و هم ملک عجم داری
اگر رشک آید از تو شهریاران را عجب نبود
که شاهی و جوانی و جوانبختی به هم داری
به شمشیر و قلم نازند رزم و بزم از این معنی
که تو درکف به رزم و بزم شمشیر و قلم داری
علمهای تو گویی دفتر اشکال عالم شد
که عالم سر به سر پیموده در زیر علم داری
کجا ملک است تا ملک است در توران و در ایران
به نام خویش تا محشر بدین داغ و رقم داری
چه باید بیش از این برهان که نام خویش جاویدان
جمال خطبه و منشور و دینار و درم داری
مجسم تیغ گوهر دار از فتح و ظفر داری
مصور دست گوهر بار از جود و کرم داری
ز نعمت نیکخواهان را حریفان طرب داری
زمحنت بدسگالان را ندیمان نَدَم داری
ز مهر تو ضیا خیزد ز کین تو ظُلَم زاید
ولی را در ضیا داری عدو را در ظلم داری
بداندیشان ملت را حریف اندر بلا داری
نکوخواهان دولت را غریق اندر نعم داری
به بهروزی روی هر جا و بازآیی به پیروزی
که بهروزی سپه داری و پیروزی حشم داری
خدنگ مرغ پرنده است و اسبت باد پوینده
مطیعت گشت مرغ و بادگویی مهر جم داری
حدیث و قصهٔ اسفندیار و روستم تا کی
تو در لشکر هزار اسفندیار و روستم داری
تو را نتوان برابرکرد با ایشان معاذالله
که چون ایشان به درگه بر غلامان و خدم داری
تو آن شاهیکه روز رزم گردون داری اندر یم
که تیغی همچو گردون و یمینی همچو یم داری
تو آن شاهی که طاعتگاه قِسّیسان و رُهبانان
به شمشیر صنم وارت چه خالی از صنم داری
صد و هشتاد فتح از خویش داری بیش درگیتی
وگرچه سال خویش از نیمهٔ هشتاد کم داری
زجود خویش بر عالم همی قسمت کنی روزی
به قسمت کردن روزی تو پنداری قسم داری
هم اندر کار دینی و هم اندر کار دنیایی
از آن قاطع بود حکمت که دانش را حکم داری
عزیز و محتشم آنکس بود در دین و در دنیا
که او را تو به اقبالش عزیز و محتشم داری
اگر باغِ ارم جایی است کز وی دل شود خرّم
تو گیتی را به فرّ خویش چون باغ ارم داری
وگر بیت حرم حِصنی است کآنجا ایمنی باشد
تو عالم را به عِلْم خویش چون بیت حرم داری
به انصاف و به عدل اندر چنانی تو که گر خواهی
میان بیشه ضیغم را نگهبان غَنَم داری
به تو معدوم شدکفر و به تو موجود شد ایمان
سزد گر تا جهان باشد وجود بیعدم داری
بهکام دل نشاط افزای و شادی کن که دلها را
به شادی و نشاط خویش بیتیمار و غم داری
همیشه سایهٔ عدل تو بادا بر سر عالم
که عالم را به عدل خویش خالی از ستم داری
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به ستایش شاهی میپردازد که دانش و قدرت را با هم دارد و به عنوان رهبری موفق در دستیابی به فخر و افتخار برای قوم خود شناخته میشود. او سلطنتی عادلانه و پر از افتخارات را به تصویر میکشد و اشاره میکند که این شاه هم بر عرب تسلط دارد و هم بر عجم. شاعر به تواناییهای این شاه در جنگ و مدیریت قلم نیز اشاره میکند و او را با شخصیتهای بزرگ تاریخی چون اسفندیار و رستم مقایسه میکند. در نهایت، بر اهمیت عدل و انصاف در حکومت این شاه تأکید میشود و او را به عنوان کسی میداند که با علم و حکمت خود، دنیا را به سوی بهروزی و آرامش میبرد.
هوش مصنوعی: آیا تو ای پادشاه، اگر جهانیان را زیر پرچم خود داری، آیا به برکت قدرت تو بر ستمگران هم برتر از آنها هستی؟
هوش مصنوعی: عرب به خودش میبالد که در روز قیامت، هم سرزمین عرب را دارد و هم سرزمین عجم را. این نشاندهنده ارزش و مقام اوست زیرا هر دو سرزمین تحت فرمان او هستند.
هوش مصنوعی: اگر تو را زیبایی و جوانی باشد و خصلتهای برجستهای داشته باشی، طبیعی است که دیگران به تو حسادت کنند و در دلشان نسبت به تو حسرت بخورند.
هوش مصنوعی: با شمشیر و قلم به جنگ و شادی میپردازند، زیرا تو خود در دستت هم شمشیر و هم قلم را داری.
هوش مصنوعی: دانشهای تو به گونهای است که گویا تمامی مشکلات و پیچیدگیهای جهان را در خود ثبت کردهاند و در واقع دنیا به تمامی به زیر پرچم تو رفته است.
هوش مصنوعی: کجا میتوان پادشاهی یافت؟ زمانی که در سرزمینهای توران و ایران، اثر نام خود را تا روز قیامت به ثبت رساندهای، با این درد و نشانههایی که از خود بر جای گذاشتهای.
هوش مصنوعی: برای چه بیشتر از این نیاز به دلیل دارم، در حالی که نام من در جاودانگی زیبایی یادبود و سند و سکه به ثبت رسیده است؟
هوش مصنوعی: تو تصویری از شمشیر گوهری هستی که به فتح و پیروزی رسم شده، و دستت که پر از جواهر است، نشاندهنده بخشش و سخاوت توست.
هوش مصنوعی: تو از دوستان نیک و خوشدل لذت میبری و از زحمتهای کسانی که نیت بد دارند، دوری میکنی.
هوش مصنوعی: از محبت تو نور و روشنی برمیخیزد و از دشمنی تو تاریکی و ظلم به وجود میآید. ولی تو در نور محبت، دوستان را داری و در تاریکی دشمنی، دشمنان را.
هوش مصنوعی: بداندیشان در زمان سختی و بحران به ملت آسیب میزنند، در حالی که نیکاندیشان و خیرخواهان برای خوشبختی و موفقیت ملت تلاش میکنند و آنها را در دریای نعمتها و خوشبختی غرق میکنند.
هوش مصنوعی: به خوشبختی بر هر مکانی خوشامد بگوی و دوباره به پیروزی برگرد، زیرا خوشبختی در دستان توست و پیروزی نیز همراه تو خواهد بود.
هوش مصنوعی: در این بیت، اشاره شده که مانند یک پرندهی آزاد و شاداب، انرژی و حرکت به سمت جلو را تجربه کن. همچنین از سمبل باد به عنوان نیرویی پویا و پیشبرنده یاد شده که نشاندهندهی آزادی و زندگی است. به این ترتیب، آنچه که در اینجا بیان شده، تشویق به پیروی از شادی و آزادی است و اشاره به محبت و دوستی نیز وجود دارد.
هوش مصنوعی: تا کی میخواهی داستانهای اسفندیار و رستم را در میان جنگجویان خود تکرار کنی و به آنها بها بدهی؟
هوش مصنوعی: نمیتوان تو را با آن افراد مقایسه کرد. به هیچ وجه، زیرا آنها در درگاه خودشان بر غلامان و خدمتگزاران خود تأثیرگذارند.
هوش مصنوعی: تو همچون پادشاهی هستی که در روز نبرد، در میان دریا قرار داری و دستت به قدر تیغی است که همواره در چرخش و دورتا دور تو محلی از یم وجود دارد.
هوش مصنوعی: تو آن پادشاهی که مکان اطاعت قسیسان و راهبان به شمشیر کسی است که مورد پرستش قرار گرفته، چه جایی برای بت و معبود خود خالی داری؟
هوش مصنوعی: در زندگیات موفقیتهای زیادی به دست آوردهای، بیش از صد و هشتاد فتح، و با این حال هنوز زمان زیادی از عمرت نگذشته است و کمتر از هشتاد سال سن داری.
هوش مصنوعی: از خضوع و فروتنیات در برابر عالم، روزیات را تقسیم میکنی و گمان میکنی که بخشی از این روزی متعلق به توست.
هوش مصنوعی: در هر دو عرصه، یعنی مسائل دینی و دنیوی، باید با بصیرت و خرد عمل کرد، زیرا حکمت و دانش هستند که راهنمای ما در تصمیمگیریها و انتخابها خواهند بود.
هوش مصنوعی: کسی در دین و دنیا عزیز و محترم است که تو به خاطر خوشبختی و نعمتهایی که به او دادهای، او را گرامی میداری.
هوش مصنوعی: اگر باغ ارم جایی است که دل در آن خوش میشود، تو با زیبایی و جاذبهات جهان را مانند باغ ارم میکنی.
هوش مصنوعی: اگر بیت الحرام در واقع دژی است که در آن امنیت وجود دارد، تو نیز با علم و دانش خود میتوانی مانند بیت الحرام، به عنوان یک مأمن و پناهگاه برای دیگران باشی.
هوش مصنوعی: تو آنقدر عادل و با انصاف هستی که اگر بخواهی، میتوانی در دل جنگل، شیر را برای نگهداری از گوسفندانت بگماری.
هوش مصنوعی: با آمدن تو، کفر نابود شد و ایمان زنده شد. اگر بخواهی، وجود بهتنهایی میتواند در جهانی که عدم وجود ندارد، ادامه یابد.
هوش مصنوعی: با شادی و نشاط در زندگی خود دل را شاد کن، زیرا که خوشحالی و سرور تو میتواند دلهای دیگران را نیز بیغم و آرام کند.
هوش مصنوعی: همیشه بر دنیا سایهٔ عدالت تو باشد، زیرا فقط با عدل خود میتوانی جهان را از ظلم خالی کنی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چرا با دیگران مهر و وفا با من ستم داری
مرا پیوسته خوار و این و آن محترم داری
هر آن حسنی که خوبان راست داری بلکه افزونتر
همی مهر است و بس در دلبری چیزی که کم داری
فریبم می دهی تا کی گهی از نقل و گه از می
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.