دو چشم تو هستند فتّان و جادو
دل و دین نگه داشت باید ز هر دو
نگه چون توان داشتن دین و دل را
ز دستان فتان و نیرنگ جادو
رخت سیم پاک است در زیر سنبل
خطت مشک ناب است بر طرف ترغو
بدین مهربانی ببرّی ز شوهر
بدان روی شویی بهشویی زبانو
بود جای آن چون کنی حلقه زلفت
که حورا تورا جای روبد زگیسو
ندیدست کس چون تو داروفروشی
که از غمزه دردی و از بوسه دارو
نزاید همال تو از آل تکسین
نخیزد مثال تو از نسل یبغو
فرو بستهای تیر گرد میانت
کمان را در آویختستی ز بازو
تورا خود به تیر وکمان نیست حاجت
که تیر و کمانی به مژگان و ابرو
گه شعر مداح خوشگو منم من
گه بوسه معشوق خوش لب تویی تو
عجب نیست خوشگویی من که باشم
به مدح خداوند مداح خوشگو
گزین شمس دین زینِ ملکِ سلاطین
اجل سعد دولت ابوسعد هندو
بزرگی که آفاق و افلاک و انجم
به جاه و بزرگیش هستند خَستو
همش رای روشن همش فرّ فرّخ
همش خلق زیبا همش خلق نیکو
جهان قیمت و قدر او کی شناسد
چه داند صدف قیمت و قدر لؤلو
عرق گیرد از کین او شخص دشمن
چو از زهر گیرد عرق روی خوتو
سپیدی عجب نیست در کار خصمش
سیاهی عجب نیست از زاج و مازو
عدو با تو یکسان نباشد به سیرت
که تبت نباشد به مقدار قُل هُو
چو کعبالغزال است پینو و لیکن
نه با طعم کعبالغزال است پینو
بباید به شعر اندرون مدح و شکرت
چنان چون به دیگ اندرون مِلح و چَربو
بیایند خلق از وطنها به جودت
که جود تو داعی شد و خلق مدعو
یکی خاطری پاک دارد معزی
به مدح تو مملو به شکر تو مَحشو
نه چون خاطر بوالعلای معری
که انشا کند صورتی از خَبَزدو
جوان دولتی و چو هندوست نامت
منم پیش تو چون یکی پیر هندو
شود در پناهت چو سدّ سکندر
اگر خانه سازم ز تار تنندو
ز صد خواجه آنچ از تو دیدم ندیدم
به عصر ملکشاه و ایّامِ ارغو
به بوی وصالت به نور جمالت
کنم شاد و روشن دل و دیده ارجو
الا تا که محفوظ و مخفوض را ذی
چو منصوب را ذا و مرفوع را ذو
فلک باد راوی و مدح تو مروی
قدر باد قاری و شکر تو مقرو
هر آن تن که دل فرد دارد ز مهرت
کَفَش جفت سر باد و سر جفت زانو
گهی نیزه بازی تو در رزم یغما
گهی فیل تازی تو در بزم جیحو
ز فرّ تو در پیش سلطان به خدمت
قدرخان و قیصر چو قیماز و قرغو
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن شعری است درباره زیبایی و جذابیت معشوق و همچنین ستایش بزرگان. شاعر از زیبایی چشمان معشوق صحبت میکند که دل و دین را فریب میدهد و در عین حال به دقت اشاره میکند که چگونه زیباییها و فضایل معشوق باید حفظ شود. او به ویژگیهای معشوق چون خطوط صورت، پاکی و نیکی اشاره میکند و میگوید که هیچکس نمیتواند همچون او جذاب باشد. شاعر همچنین به اوج مقام و بزرگی کسانی چون ابوسعد هندو و ملکشاه اشاره کرده و از عظمت و قدرت آنها تمجید میکند. در نهایت، او مدح و ستایش از معشوق و بزرگان را با شعر پایانی ترغیب میکند و به اتحاد عشق و زیبایی در زندگی میپردازد.
هوش مصنوعی: دو چشم تو جذاب و فریبنده هستند و میتوانند دل و ایمان را تحت تأثیر قرار دهند، بنابراین باید مراقب باشی که از آنها دوری کنی.
هوش مصنوعی: وقتی که قدرت حفظ دین و دل را از دستان فریبکاران و نیرنگبازان داشته باشی، مانند نگهداشتن چیزی ارزشمند است.
هوش مصنوعی: پوشش تو در زیر گلهای سنبل، بینقص و زیبا است، و خط زیبایت بوی مشک خالص را میدهد.
هوش مصنوعی: با این محبت و مهربانیات، میتوانی همسر خود را از شوهرش بگیری و به او عشق و محبت بدهی.
هوش مصنوعی: اگر به حلقه زلفت نظر کنی، جای خویش را در آسمان به حورهایی خواهی داد که در زیبایی با تو برابرند.
هوش مصنوعی: هیچکس مانند تو در داروفروشی نیست که با نگاهش دردها را درمان کند و با بوسهاش جانبخش باشد.
هوش مصنوعی: تو همتایی از نسل آل تکسین نداشتهای و هیچ کسی نمیتواند مانند تو از نسل یبغو به وجود بیاید.
هوش مصنوعی: تو تیر نگاهت را که در دل من نشسته، پنهان کردهای و کمان، از دستت آویزان شده است.
هوش مصنوعی: تو نیازی به تیر و کمان نداری، زیرا چشمان و ابروهایت خود مانند تیر و کمان هستند.
هوش مصنوعی: گاهی من شاعری هستم که زیباییهای مدح را به زیبایی بیان میکنم و گاهی هم در آغوش معشوقی با لبهای شیرین تو قرار میگیرم.
هوش مصنوعی: جالب نیست که من به خوبی از خداوند سخن میگویم، چون خودم به ستایش او، شاعری خوبزبان هستم.
هوش مصنوعی: شمس دین، که در اینجا به عنوان یک شخصیت با فضیلت و مقام عالی مطرح است، از میان تمام سلاطین و خدایان برتر، بهترین و خوشبختترین گزینه را برای خود برمیگزیند. ابوسعد هندو، که به عنوان یک شخص مهم و ممتازی شناخته میشود، در این زمینه نماد سعادت و موفقیت است.
هوش مصنوعی: ایک بزرگمردی که آسمانها و ستارهها به خاطر مقام و شخصیت او وجود دارند.
هوش مصنوعی: همیشه خرد و اندیشهای روشن است، همیشه شادی و خوشبختی حاکم است، همیشه انسانهای زیبا و نیکو در این فضا وجود دارند.
هوش مصنوعی: دنیا نمیداند که ارزش و مقام او چقدر است، مانند این است که صدف نمیداند که مرواریدش چقدر ارزش دارد.
هوش مصنوعی: دشمن از حسد و کینهاش به شدت عرق میریزد، همانطور که کسی که زهر مینوشد، از شدت درد عرق میکند.
هوش مصنوعی: در این بیت قصد بیان این است که سفیدی و سیاهی در طبیعت وجود دارند و هرکدام ویژگیهای خود را دارند. سفیدی میتواند نشانههای پاکی و روشنی باشد، در حالی که سیاهی ممکن است نمایانگر سختی و چالشها باشد. به عبارتی دیگر، طبیعی است که در دنیای پیچیدهی انسانها و روابطشان، تضادها و اختلافات وجود داشته باشد، و این امر نمیتواند ما را شگفتزده کند.
هوش مصنوعی: دشمن تو از نظر باطن و ماهیت مانند تو نیست، زیرا که تو به اندازهای از صفات خوب بهرهمند نیستی.
هوش مصنوعی: پینو مانند کعبالغزال است، اما طعم آن بهگونهای نیست که مشابه کعبالغزال باشد.
هوش مصنوعی: باید در شعر خود ستایش و تحسین را به طرز دلپذیری مانند نمک و چربی که در غذا وجود دارد، بنگاری.
هوش مصنوعی: مردم از سرزمینهای خود به خاطر بزرگواری تو میآیند، زیرا بزرگواری تو به عنوان دعوتی بوده که آنان را به سوی خود کشانده است.
هوش مصنوعی: کسی که دلش پاک و خالی از کینه است، به خاطر تو و به ستایش تو پر از شادی و سپاسگزاری است.
هوش مصنوعی: این بیت به نوعی اشاره دارد به تفاوت در سبک و کیفیت بیان افکار و احساسات. در اینجا، شاعر به این نکته اشاره میکند که تنها نوشتن زیبا و خالی از محتوا، مانند خلق تصاویری سطحی و توخالی است، که فاقد عمق و معنای واقعی است. به بیان دیگر، او به اهمیت محتوای عمیق و حقیقت در هنر و بیان اشاره میکند.
هوش مصنوعی: تو جوانی پر از زندگی و شادابی و نامت برای من مانند نام یک پیر هندوست، یعنی به یاد ماندنی و محترم.
هوش مصنوعی: اگر در پناه تو مانند سدّ سکندر باشم، حتی اگر خانهای از تار تن تنسسازم.
هوش مصنوعی: از صدها بزرگ و محترم که در زمان ملکشاه و در دوران ارغو دیدم، هیچکدام مانند آنچه که از تو دیدهام، نیست.
هوش مصنوعی: با عطر وصالت و روشنی چهرهات، دل و چشمانم را شاد و سرزنده میکنم و امید به زندگی پیدا میکنم.
هوش مصنوعی: تا زمانی که نگهداری و مراقبت از چیزی به درستی انجام نشود، آن چیز نمیتواند به حالتی بالا و برجسته درآید.
هوش مصنوعی: آسمان به عنوان راوی، در حال بیان زیبایی و شایستگی توست؛ مانند قاری که با مهارت، شکر و سپاس را میخواند و به تو تقدیم میکند.
هوش مصنوعی: هر کسی که به عشق و محبت تو دل بسته است، با تمام وجودش در کنار توست و به تو وابسته است.
هوش مصنوعی: گاهی تو با نیزه در میدان جنگ به نبرد میپردازی و گاهی هم با فیل در جشن و شادمانی شرکت میکنی.
هوش مصنوعی: به خاطر جلال و عظمت تو، در حضور پادشاهان بزرگ همچون قدرخان و قیصر، مثل کسی که در دنیا ارزشش را نمیدانند، به خدمت مشغولند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بفرمان دارای ایران که بودش
بکف تیغ رستم، بسر تاج خسرو
کردم رسم، سلطان جمشید پایه؛
کریم اسم، خاقان خورشید پرتو
شه زند، کز نام او زنده ماند؛
[...]
اگر زاهدانند وگر عارفانند
همه مردِ مزدند مرد خدا کو
تو را باید ای عاقل عافیتجو
که بر سوی او روی آری زهر سو
مکن زو تغافل مگردان از او رو
همین است آن قبله کز سجدهٔ او
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.