ای ز شاهی و جوانی شاد و از دولت به کام
ایزد اندر هر مرادی داد تو داده تمام
اندر اسباب شهنشاهی همال تو کجا است
واندر آثار جهانداری نظیر تو کدام
شیرمردان گشته اندر پیش تیغ تو زبون
تاجداران گشته اندر پیش تخت تو غلام
از پدر ملک جهان داری به میراث حلال
در خلاف تو قدم برداشتن باشد حرام
از سعادت دولت تو خانهای دارد که هست
عالم صغریاش بوم و عالم کبریاش بام
هست روشن حجت افضال تو در شرق و غرب
هست فرخ سایهٔ اقبال تو بر خاص و عام
گر همی برهان و حجت باید اقبال تو را
بس بود برهان و حجت فتح روم و فتح شام
رای تو در شام، شام نیکخواهان کرد صبح
تیغ تو در روم، صبح بدسگالان کرد شام
کین تو مانند سودا گشت کزوی سوخته است
خون حاسد در عروق و مغز دشمن در عِظام
تیغ تو زهر است و دام و هر که خواهد گو بیا
دست را بر نه به زهر و پای را برنه به دام
رآی هند آید به طاعت گر فرستی یک رسول
شاه چین آید به خدمت گر فرستی یک پیام
از مخالف موکبی وز موکب تو یک سوار
از معادی لشکری وز لشکر تو یک غلام
نوبت جام است شاها نوبت شمشیر نیست
جام باید در کف و شمشیر باید در نیام
آتش شمشیر تو چون کار شاهی پخته کرد
آبگون جام تو باید مدتی پر خمر خام
جام پُر فرمای از آن باده که چون گیری بهدست
دست گردد مشک بوی و جام گردد لعل فام
بندگان تو همه حورند و میماء معین
تو چو رضوانی و دارالملک تو دارالسلام
دولت تو کرد بخت بندگان تو بلند
همت تو کرد کار چاکران تو به کام
بندگان شاید که از بهر تو بِفْروزند جان
چاکران زیبد که بر یاد تو بفرازند جام
مال و حال و سال و فال و اصل و نسل و تخت و بخت
بادت اندر پادشاهی بر مراد و بر دوام
مال وافر، حال نیکو، سال فرخ، فال سعد
اصل راضی، نسل باقی، تخت عالی، بخت رام
رهنمایت باد یزدان هرکجا سایی رکاب
همنشینت باد دولت هرکجا سازی مقام
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به مدح و ستایش یک شاهزاده یا پادشاه میپردازد و ویژگیهای وی را به تصویر میکشد. شاعر از جوانی، شادابی و موفقیتهای او در realms پادشاهی و حکمرانی سخن میگوید و او را به عنوان یک حاکم توانا و قدرتمند معرفی میکند. فرد مدحشده در پیشگاه دشمنان خود پیروزیهای زیادی به دست آورده و تاجداران و بزرگانی که در برابر او قرار میگیرند، خود را تسلیم او میکنند.
شاعر به میراث او از پدرش اشاره میکند و اینطور بیان میدارد که هر گونه مخالفت با او جایز نیست. او همچنین بر اهمیت شفاعت و اقبال شاه تاکید دارد و اشاره میکند که اگر شاه به خدمتی بپردازد، ملل مختلف به اطاعت او خواهند آمد.
در نهایت به خوشبختی و سعادت بندگان او اشاره میشود و اینکه باید برای او جانفشانی کنند. شعر به امید و آرزوهای خوب برای پادشاه و بلکه برای آیندهٔ پادشاهی و بندگانش ختم میشود.
هوش مصنوعی: ای جوان، از سرور و جوانی خوشحال باش و از نعمتهای الهی در هر خواستهای که داری، تمام آنچه خواستهای به تو عطا شده است.
هوش مصنوعی: در خصوص دلایل و عناصری که باعث سلطنت میشوند، نمیدانم تو کجا قرار داری و در بین نشانهها و ویژگیهای پادشاهی، هیچ مشابهی مثل تو وجود ندارد.
هوش مصنوعی: مردان شجاع و دلیر در مقابل شمشیر تو عاجز و ناتوان شدهاند و شاهزادگان در برابر تخت تو به صورت بندهها درآمدهاند.
هوش مصنوعی: تو از پدرت بهصورت قانونی، سرزمین و مقام پادشاهی را به ارث بردهای. بنابراین هر گونه اقدام برخلاف این ارث و حق تو، نادرست وForbidden است.
هوش مصنوعی: خوشبختی و فزونی تو در جایی است که دنیا در زیر پای تو قرار دارد و آسمان بر فراز سر توست.
هوش مصنوعی: وجود تو، نشانهای از برتری و هدایت است که در همه جا، چه در شرق و چه در غرب، به روشنی دیده میشود. همچنین، سایهای خوشبختی و خوشبینی ناشی از تو بر همه افراد، اعم از خاص و عام، گسترده است.
هوش مصنوعی: اگر نیاز به دلیل و اثبات داری، کافی است که موفقیت و پیروزیهای تو را در فتح روم و شام ببینی.
هوش مصنوعی: رای تو در شب، برای نیکوکاران هستند، و صبح تیزی که تو به روم آوردی، بر بدکاران سرزنش و ملامت کرد.
هوش مصنوعی: این شعر به این معناست که تو مانند یک عارضه و بیماری شبیه به سودا شدهای، که از آن شخصی که حسود است، خونش به عروق و مغز دشمنان نفوذ کرده است و این نفوذ در استخوانها حس میشود. به نوعی، این اشاره به تأثیر منفی حسادت و کینهتوزی بر روی افراد دارد.
هوش مصنوعی: تیغ تو سمی کشنده است و دام گیرانندهای است. هر کسی که خواست، بیاید؛ اما نه با دستانش به سم و نه با پاهایش به دام.
هوش مصنوعی: اگر کسی به هند برود و از آنجا فرمانی بگیرد، به راحتی اطاعت میکند. همچنین اگر فرستادهای به چین بفرستی، آنجا نیز به خدمت میآید.
هوش مصنوعی: از دشمنانی که با تو در میدان میجنگند، سوارانی هستند و از سپاه تو نیز یک غلام وجود دارد که به عنوان نمایندهی توست.
هوش مصنوعی: وقت نوشیدن شراب است، ای شاه! وقت جنگ و شمشیرزنی نیست. باید جام را در دست داشته باشیم و شمشیر را در غلاف نگه داریم.
هوش مصنوعی: آتش شمشیر تو در واقع کار شاهانهای انجام داده است و حالا برای نوشیدن و لذت بردن از جام تو، باید مدتی صبر کرد تا شراب هنوز ناپخته، آماده شود.
هوش مصنوعی: لیوان را پر کن از آن شرابی که وقتی در دست میگیری، انگار مشک خوشبو در دستت است و لیوان به رنگ لعل در میآید.
هوش مصنوعی: بندگان تو مانند حوریان زیبا هستند و نوشیدنی معین تو همچون بهشت است و سرزمین تو بهشتی است که در آن آرامش و امنیت حاکم است.
هوش مصنوعی: خوشبختی و سعادت بندگانت به خاطر قدرت و اراده توست و تلاش و کوشش تو باعث رضایت و خوشحالی خدمتگزارانت میشود.
هوش مصنوعی: خدمتگزاران ممکن است برای تو جان خود را فدای کنند، اما شایسته است که آنهایی که به یاد تو هستند، جام برافرازند و شادی کنند.
هوش مصنوعی: دارایی، وضعیت، سن و سرنوشت، اصل و نسب، قدرت و شانس همه باید در سلطنت تو به خواستهات و به طور دائمی باشد.
هوش مصنوعی: خزانهای پُر از دارایی، حال و روزی خوش، سالی خوشیمن، نشانهای خوب، اصلی راضی، نسلی ماندگار، تختی بلند و باشکوه، و بختی آرام و سعادتمند.
هوش مصنوعی: خداوند تو را در هر کجا که بروی، راهنمایی کند و همراه تو باشد. هر جا که باشید، دولت و خوشبختی همراهتان باشد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
همین شعر » بیت ۱۹
مال و حال و سال و فال و اصل و نسل و تخت و بخت
بادت اندر پادشاهی بر مراد و بر دوام
سال و فال و مال و حال و اصل و نسل و تخت و بخت
بادت اندر شهریاری، برقرار و بر دوام
ای ز سیمینه فکنده در بلورینه مدام
هم بساعد چون بلوری هم بتن چون سیم خام
سرو داری ماه بار و ماه داری لاله پوش
لاله داری باده رنگ و باده داری لعل فام
زلف تو مشک سیاه و جعد تو شمشاد تر
[...]
آن زبرجد رنگ مشکین بوی و طعمش طعم شهد
رنگ دیبا دارد و بوی قماری عود خام
چون تو ببریدی شود هر یک از آن ده ماه نو
ور نبری باشد او در ذات خود ماه تمام
تا شد از گل بوستان سیمگون بیجاده فام
بوی و رنگ از گل ستاند و باده و بیجاده وام
از شکوفه باد در بستان شده لؤلؤ فشان
وز شقایق سنگ در صحرا شده بیجاده فام
حور عین از خلد اگر عمدا ببستان بگذرد
[...]
حلم باید مرد را تا کار او گیرد نظام
صبر باید تا ببیند دوست دشمن را به کام
عادت ایوب و ابراهیم صبر و حلم بود
شد به صبر و حلم پیدا نام ایشان از انام
صنع یزدان همچنانکایوب و اپراهیم را
[...]
ای همیشه بوده راه دین احمد را قوام
همچنان چون پیش ازین ملک ملکشه را نظام
عفو تو خط درکشد هر جا که بیند یک خطا
اسم تو گردن نهد آنجا که بیند یک تمام
آسیای فتنه فرق دشمنت را کرد آس
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.