گنجور

 
امیر معزی

جاوید ز یادِ خسروِ عالم

سلطان جهان شهنشهِ اعظم

شاهی‌ که نشاط عیش او باقی

شاهی‌ که صبوح بزم او خرم

شاهی که ز خسروان و سلطانان

نازنده به اوست گوهر آدم

ای خسرو نیکبخت نیک‌اختر

سلطان جهان و داور عالم

عزّ ولی تو هر زمانی بیش

عمر عدوی تو هر زمانی کم

افاق مسخرست حُکمَت را

گویی که به دست توست جام جم

بر بخت نهد موافق تو رَخت

در دام زند مخالف تو دم

تا هست جهان شه جهان بادی

تو شاد و مخالف تو جفت غم

در خانهٔ دوستان تو شادی

در خانهٔ دشمنان تو ماتم