کنون که خور به ترازو رسید و آمد تیر
شدند راست شب و روز چون ترازو و تیر
به کوه سونش سیم و به باغ آبی و سیب
مگر که سیمگر و زرگرند لشکر تیر
مگر که باد خزان صیقل است کز عملش
چو روی آینه روشن شدست روی غدیر
مگر که عاشقِ زارند لعبتان چمن
که پشتشان چو کمان است و رویشان چو زریر
ز فربهی شد و زینت به سان رَبع وطَلَل
هر آن صنم که در آن خانه بود چون تصویر
گمان برم که گلستان گناه آدم کرد
که شد برهنه چو آدم ز جامههای حریر
به تاکهای رزان بر ببین که دست خزان
هزار خوشهٔ لؤلؤ فزوده است به قیر
شد از سفیدی و سرخی بدیع گونهٔ سیب
چو رنگ و روی بتی کز جفا خورد تشویر
بهصورت و صفت آبی چو گوی زرّین است
برو نشسته ز میدان شاه گرد عبیر
کفیده نار و در او دانههای سرخ پدید
چو روز رزم دهان مخالفان وزیر
قوام دین رضی مقتدی اتابک شاه
نظام ملک حسن سید صغیر و کبیر
بزرگوار وزیری که از سلامت و امن
غنی شدست به تدبیر او جهان فقیر
میان غیب و میان ضمیر روشن او
ستاره واسطه گشته است و آفتاب سفیر
چو گردش فلک است امر او که عالم را
دهد جوانی و پیری و خود نگردد پیر
مسیح اگر به دعا جان رفته باز آورد
همان کند گه توقیع کلک او به صریر
نه راستی قلم او به تیر ماند راست
همی به چرخ بر از تیر او ببارد تیر
رسی ز قلت شکر ازکَفَش بهکثرت مال
که او دهدت به شُکر قلیل مال کثیر
کسیکه پشتکند پیش تیر او چوکمان
سعادت ابد از تیر چرخ یابد تیر
نه سنگ زر کند اقبال او چرا نکنند
ز خاک درگه او کیمیاگران اکسیر
چنان نماید بحر عریض پیش دلش
که آبگیر نماید به پیش بحر غزیر
موافقش ز سعیر ایمن است و این نه عجب
ز بهر آنکه حرام است بر سعید سعیر
چو نام او نبود ناتمام باشد مدح
که مدح همچو نمازست و نام او تکبیر
چرا به قول منجم مؤثرست سپهر
که در سپهر کند دولتش همی تأثیر
زمین ز دولت او دید صد هزار اثر
به زیر هر اثری صد هزار چرخ اثیر
ز بهر مژدهٔ فتح و بشارت ظفرش
همیشه رنجه بود پای پیک و دست دبیر
گهی ز شرق فرستد به سوی غرب رسول
گهی ز غرب فرستد به سوی شرق سفیر
چو هست نصرت سنت مراد او شب و روز
خدای هست مر او را بهر مراد نصیر
ایا علوم تو اسباب عقل را معنی
و یا رسوم تو آیات عدل را تفسیر
ز اعتقاد توگر نسختی برند به چین
شوند مانویان دین پرست و شرع پذیر
وگر پیام تو در خواب بشنود قیصر
ز جاثلیق جز اسلام نشنود تعبیر
مرادهای تو گویی به برج تقدیرست
کز آن بروج درآید کواکب تقدیر
هرآنچه رای تو بگزیندش گزیده بود
که رای پاک تو در ملک ناقدی است بصیر
مخالف تو چو زیرست و زیر زخم قضا
عجب نباشد اگر زیر زخم باشد زیر
همی سبق برد از روزگار مدت تو
که مدت تو طویل است و روزگار قصیر
به فر بخت تو دراج زیر چنگل باز
برونکند ز نشیمن عقاب را به صفیر
وگر بود بهکف شیر بچهٔ روباه
جو بوی عدل تو بیند ز شیر خواهد شیر
همیشه خلق جهان را تویی به عجز مشار
چنانکه شاه جهان را تویی به خیر مشیر
ز بهر آنکه مکان محبت تو دل است
ز عضوهای دگر بر تن او شدست امیر
چنان ندید جهان در جلالت و تعظیم
چنین نزاد فلک در کفایت و تدبیر
ضمیر و وهم شما را چگونه وصفکنند
که برگذشت ثنای شما ز وهم و ضمیر
شرف گرفت به تو نامه و دوات و قلم
چنان کجا به شهنشه حُسام و تاج و سریر
حسام درکف شاه و قلم به دست تو در
دو معجزند ولایتگشای وکشورگیر
درست شد که ز اهل حسام و اهل قلم
تورا و او را ایزد نیافرید نظیر
ثناگران نتوانند کرد وصف شما
اگر به طبع فرزدق بوند و لفظ جریر
نکرد بنده معزی و هم نخواهد کرد
به شکر هر دو خداوند یک زمان تقصیر
ولیکن ار همهٔ عمر شکر هر دو کند
چو بشمرند بود صد یکی ز عُشْرِ عشیر
همیشه تا که همی لحظهای نیاساید
هم اسمان زمدار و هم اختران ز مسیر
ضمیر و خاطر و رای جهانفروز تو باد
بر آسمان وزارت چو اختران منیر
دل زمانه به فرمان توگرفته قرار
دو چشم ملک به پیروزی تو گشته قریر
تو صدر عالم و در صدر دین و دولت و داد
فزوده قدر تو تقدیر روزگار قدیر
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر دربارهی زیبایی و شگفتیهای طبیعت و تأثیر شخصیتهای بزرگ در جامعه و تاریخ است. شاعر به تصاویری از زندگی مانند خورشید، شب و روز، کوه و باغ، و نیز جوانب مختلف انسانی از جمله عشق و هنرها اشاره میکند. او به عظمت و عدالت یکی از شخصیتها (احتمالاً یک وزیر یا پادشاه) میپردازد و ویژگیهای مثبت او را توصیف میکند، از جمله حکمت، تدبیر و تأثیرگذاری بر مردم و جهان. شاعر همچنین متذکر میشود که فضایل و کمالات این شخصیت به شکلی عمیق در فرهنگ و تاریخ جای دارد و تأثیر او در عالم به خوبی نمایان است. شعر تأکیدی بر قدر و ارزش جایگاه انسانی و الهی است و دعوتی به ستایش و احترام به خرد و انصاف دارد.
هوش مصنوعی: اکنون که خورشید به ترازوی زمان رسید و خط شب و روز به راستای ترازوی دقیق کشیده شد، مانند تیر مستقیمی است که در جهتی مشخص نشانهگذاری شده است.
هوش مصنوعی: به کوه سونش سیم و در باغ، آبی و سیب وجود دارد، مگر اینکه آنها در واقع سربازان تیراندازی هستند که به رنگ نقرهای و طلایی هستند.
هوش مصنوعی: آیا ممکن است باد خزان، مانند صیقلدهندهای عمل کند که باعث شود روی غدیر به روشنی آینه درخشان شود؟
هوش مصنوعی: آیا عاشقان بدحال و نزار هستند، آن دختران باغ که پشتشان مانند کمان و رویشان چون زر است؟
هوش مصنوعی: به خاطر چاقی و زیباییاش، مانند گلابی و شاهبلوط، هر مجسمهای که در آن خانه بود، مانند تصویر جلوهگری میکرد.
هوش مصنوعی: به نظر میرسد که باغ گل، به خاطر گناه آدم، باعث شد که او مانند آدم از لباسهای نازک و زیبا بینیاز شود و برهنه بماند.
هوش مصنوعی: به درختان انگور سرسبز نگاه کن؛ که در این پاییز، هزاران خوشهٔ مروارید بر روی آنها شکل گرفته است.
هوش مصنوعی: رنگ و روی سیب جدیدی به خاطر سفیدی و سرخیاش به زیبایی بتی میماند که از ظلم و بیرحمی نثارش شده است.
هوش مصنوعی: چهره و ویژگیهای او مانند گوی طلایی است که در میدان شاه رو به عطر خوش قرار گرفته است.
هوش مصنوعی: شعلههای آتش به رنگ سرخ در حال زبانه کشیدناند، مانند روز نبرد که دشمنان در مقابل یکدیگر قرار دارند و میجنگند.
هوش مصنوعی: این بیت به افرادی اشاره دارد که در دین و سیاست نقش مهمی دارند و آنها را به عنوان افراد با شخصیت و قدرت معرفی میکند. قوام دین و اداره جامعه به این اشخاص بستگی دارد که در سطح کلان و جزئی، تاثیرگذار و معتبر هستند.
هوش مصنوعی: وزیر بزرگواری که با تدبیر خود توانسته به سلامت و امنی دست یابد، باعث شده که جهان در فقر باقی بماند.
هوش مصنوعی: در میان عالم غیب و درون دل، ستارهای به عنوان واسطه قرار گرفته و خورشید به عنوان نماینده عمل میکند.
هوش مصنوعی: چرخش زمان و حوادث دنیا به دست اوست؛ اوست که به هر کس جوانی و سالخوردگی میدهد، اما خود هرگز به پیری دچار نمیشود.
هوش مصنوعی: اگر مسیح بتواند با دعا کسی را که به مرگ رفته برگرداند، همین کار را میکند که در آن لحظه، خط او بهگونهای از قلم میچکد که صدا و سیما میخورد.
هوش مصنوعی: قلم او نمیتواند به اندازه تیر تیز باشد، اما از چرخش آن تیر به شکل راست میچرخد و از آن تیر بارانی نازل میشود.
هوش مصنوعی: اگر به خاطر اندک شکر و سپاسگزاری تو، خداوند از خیری که در اختیارت قرار داده، کم کند، بدان که او با بخششهای فراوانش، تنها به یک شکر اندک راضی است.
هوش مصنوعی: کسی که از تیر تقدیر خود را دور کند، در واقع به سعادت و خوشبختی دائمی دست خواهد یافت.
هوش مصنوعی: چرا اقبال او سنگی را به طلا تبدیل نمیکند؟ چرا کیمیاگران نمیتوانند از خاک درگاه او اکسیر بسازند؟
هوش مصنوعی: دریا به قدری وسیع و گسترده به نظر میرسد که دلش را میزند و برایش مانند یک آبگیر کوچک جلوه میکند، در حالی که در واقعیتی که در برابر اوست، دریا بسیار عمیق و بزرگ است.
هوش مصنوعی: کسی که در دنیای پرخطر سعیر است، از آسیبها و خطرات آن در امان است و این چندان جای تعجب ندارد، زیرا سعید از ورود به این دنیای پرخطر ممنوع شده است.
هوش مصنوعی: اگر نام او ذکر نشود، ستایش ناتمام میماند. زیرا ستایش مانند نماز است و نام او همچون تکبیر است که آغاز نماز را مشخص میکند.
هوش مصنوعی: چرا آسمان و ستارهها تأثیرگذار هستند، وقتی که در آسمان سرنوشت او هم تأثیر دارد؟
هوش مصنوعی: زمین به برکت وجود او نشانههای زیادی را دیده است؛ زیر هر یک از این نشانهها اثرهای فراوانی وجود دارد که به نوعی نشاندهنده تاثیر عظیم و ریزبینی آن وجود مقدس است.
هوش مصنوعی: برای دریافت خبرهای خوش درباره پیروزی و موفقیت، همیشه پیامرسانی و نوشتن گزارشها برای او سختی کشید.
هوش مصنوعی: گاهی پیامبری از سمت شرق به سوی غرب میفرستد و گاهی هم نمایندهای از سمت غرب به سمت شرق میفرستد.
هوش مصنوعی: هرگاه یاری و پیروزی تو را نصیب شود، آرزوهای او تحقق مییابد و خداوند شب و روز همراه اوست تا به آرزوهایش برسد.
هوش مصنوعی: آیا دانشهای تو میتواند به فهم ابزارهای عقل کمک کند یا آگاهیهایت در زمینه قوانین حق و عدل را روشن میکند؟
هوش مصنوعی: اگر به خاطر اعتقاد تو نسخهای از تو بگیرند، پیروان دین مانوی در چین، به دین تو اعتقاد خواهند آورد و به احکام شرعی گردن خواهند نهاد.
هوش مصنوعی: اگر پیام تو را قیصر در خواب بشنود، از جاثلیق جز حقیقت اسلام را نخواهد شنید.
هوش مصنوعی: انگار خواستهها و آرزوهای تو در آسمان مقدر شدهاند، بهگونهای که از این آسمان، ستارههای سرنوشت و تقدیر تو بیرون میآیند.
هوش مصنوعی: هر چیزی که نظر تو انتخاب کند، همان برگزیده است، زیرا تفکرات پاک تو در دنیا مانند یک ناظر آگاه و بیناست.
هوش مصنوعی: اگر کسی که مخالف توست در شرایط سخت و نامساعدی قرار دارد، نباید تعجب کنی که او زیر فشار و آسیبهای زندگی است.
هوش مصنوعی: زمان تو بسیار طولانی است و در مقابل، عمر روزگار کوتاه میباشد. بنابراین، تو میتوانی از آن پیشی بگیری.
هوش مصنوعی: به خاطر خوشاقبالی تو، پرندهای به نام دراج از زیر درختان جنگل بیرون میآید و با صدای جالبی عقاب را از خانهاش بیرون میراند.
هوش مصنوعی: اگر در دستان تو شیر بچهٔ روباه باشد، بوی عدالت تو را احساس میکند و از شیر انتظار شیر خواهد داشت.
هوش مصنوعی: تو همیشه شاهد هستی که خلق جهان نتوانند چیزی را بدون تو انجام دهند، همانطور که شاه جهان نمیتواند بدون تو مشاور خوبی داشته باشد.
هوش مصنوعی: به خاطر اینکه مکان عشق و محبت تو دل است، این شخص از اعضای دیگر خود همچون یک فرمانروا برخوردار شده است.
هوش مصنوعی: جهان هرگز چنین عظمت و بزرگی را ندیده است و به این اندازه در توانایی و تدبیر، کسی را به وجود نیاورده است.
هوش مصنوعی: چطور میتوانند ذهن و احساسات شما را توصیف کنند در حالی که ستایش شما فراتر از تصورات و درک آدمی است؟
هوش مصنوعی: نامه و دوات و قلم به خاطر وجود تو ارزش و اعتبار خاصی پیدا کردند، به گونهای که مانند تاج و تخت و اسبهای پرقدرت در برابر پادشاهان بزرگ میدرخشند.
هوش مصنوعی: دست تو همچون حسام در دست شاه ابزار قدرت و اداره کشور است و قلم تو نیز قدرتی معجزهآسا در گشودن ولایتها و به دست گرفتن سرزمینها دارد.
هوش مصنوعی: این شعر اشاره به این دارد که خداوند افرادی از اهل علم و اهل درایت را خلق کرده است که هیچکدام شبیه به یکدیگر نیستند. به عبارتی، هر شخص دارای ویژگیها و خصوصیات منحصر به فرد خود است و نمیتوان دو فرد را به طور کامل مشابه هم دانست.
هوش مصنوعی: ستایشگران نمیتوانند وصف شما را به درستی بیان کنند حتی اگر از استعداد فرزدق و زبان جریر برخوردار باشند.
هوش مصنوعی: بنده معذرتخواهی نکرد و در آینده هم نخواهد کرد و به خاطر مهربانی هر دو خداوند، در یک لحظه، اشتباهی مرتکب شد.
هوش مصنوعی: اما اگر کسی در تمام عمرش شکرگزاری کند و به حساب بیاورند، در واقع فقط یک دهم از حقیقت عشق را شکرگزاری کرده است.
هوش مصنوعی: هر لحظهای که آرامش از دست برود، نه تنها آسمان دچار تغییر میشود، بلکه ستارهها نیز از مسیر طبیعی خود خارج میشوند.
هوش مصنوعی: اینكه ضمیر و فکر تو مانند ستارههای درخشان در آسمان وزارت بدرخشد و روشنیبخش جهان باشد.
هوش مصنوعی: دل زمانه تحت تأثیر تو قرار گرفته و آرامش یافته است، و دو چشمان ملائک به خاطر موفقیت تو در آرامش و سکوت هستند.
هوش مصنوعی: تو در بالاترین مقامهای عالم، دین، حکومت و عدالت قرار داری و قدر و ارزش تو به خاطر سرنوشت و تقدیر قوی و نیرومند زمانه افزوده شده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
همی بکشتی تا در عدو نماند شجاع
همی بدادی تا در ولی نماند فقیر
بسا کسا که برهست و فرخشه بر خوانش
بسا کسا که جوین نان همی نیابد سیر
مبادرت کن و خامش مباش چندینا
[...]
نگر به لاله و طبع بهار رنگ پذیر
یکی برنگ عقیق و دگر ببوی عبیر
چو جعد زلف بتان شاخهای بید و خوید
یکی همه زره است و دگر همه زنجیر
درخت و دشت مگر خواستند خلعت زا بر
[...]
بتی که راستی از قد او رباید تیر
بتیر غمزه ز گردون فرود آرد تیر
نه سیب سرخ بود با رخان او مر مهر
نه با درنگ بود چون رخان من مه تیر
ز خواب دیده پر آب من ندارد بهر
[...]
بهست قامت و دیدار آن بت کشمیر
یکی ز سرو بلند و یکی ز بدر منیر
بتی که هست رخ و زلف او به رنگ و به بوی
یکی شبیه عقیق و یکی بسان عبیر
دل و برش به چه ماند به سختی و نرمی
[...]
عمید دولت عالی و خاص مجلس میر
امین گنج شه و حمل بخش حمله پذیر
نهاده روی ز حضرت بدین دیار به غزو
به طالعی که قضا روبود به فتح بشیر
گشاده حشمت او دست عدل بر عالم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.