ای جوان دولت جهاندار ای همایون شهریار
ای به شاهی از ملک سلطان جهان را یادگار
دور گردون از تو فَرُّختر نیارد پادشاه
چشمگیتی از تو عادلتر نبیند شهریار
رکن دین و رکن دنیا زان قبل داری لقب
کز تو شد هم رکن دین هم رکن دنیا استوار
ارسلان سلطانتْ جدست و ملک سلطانْ پدر
هر دو سلطان را به سلطانی تویی فخر تبار
تاج سلطانی تو را زیبد که در فرمان توست
هرکرا تاجی است بر یاقوت و دُرِّ شاهوار
مرکب شاهی تو را زیبد که در فرمان توست
هر که هست اندر جهان بر مرکب شاهی سوار
اختیار خدمت تو مایهٔ نیک اختری است
زانکه هستی تو همه نیکاختران را اختیار
نام تو بر نامهٔ شاهی نوشته است آن که گفت:
«لا فَتی الاّ علی لا سَیْفْ اِلّا ذُوالْفَقار»
عالم عِلوی و سِفلیکنیت و نام تورا
کردهاند از بر ز بهر احتشام و افتخار
گر ز نجم و چرخ پرسی نام سلطان جهان
بر کیارق خوان شود آن در مسیر این در مدار
ور ز سنگ و آب پرسیکُنیت صاحبقران
بوالمظفر آید آواز از جِبال و از بِحار
ور ز خانه دشمنیکردند با تو چند تن
طالبان افسرایا بر سر فرو کرده فسار
آن که کرد آهنگ جنگ و کارزار اندر عراق
روز اول بُرد کیفر در مصاف کار زار
دهر شد خالی ز شور و شهر شد خالی ز شر
رسته شد دولت ز عیب و شسته شد ملت ز عار
از وفات شاه ماضی در خراسان چند گاه
گوشمالی داد کلی بندگان را چند بار
خفته بودند این گروه از غفلت و مست بَطَر
خفتنی بر خیر خیر و مستیی دور از خمار
چون خراسان اوفتاد از ظالمان در اضطراب
معترفگشتند مسکینان به عجز و اضطرار
خفتگان بیدارگشتند از نهیب جان و تن
وز غم فرزند و زن گشتند مستان هوشیار
آنکه شد هشیار گفت اَلْمُسْتغاث اَلْمُسْتغاث
وان که شد بیدار گفت اَلاْعتبار الْاعتبار
مالش این قوم را گویی خدای دادگر
کرد چندینی حوادث در خراسان آشکار
تا بداند بنده قدر روزگار ایمنی
تا گزارد شکر عدل پادشاه روزگار
پادشاه روزگار امروز در گیتی تویی
دولتت آموزگار است و خرد پروردگار
دولت عالیتْ را گر صورتی پیدا شود
شرق گیرد در یمین و غرب گیرد در یسار
حور در جنت به زلف اندر دمد همچون عبیر
هرکجا از سُم اسبان تو برخیزد غبار
با دُخان آتش دوزخ بیامیزد بهم
هرکجا ازکشتهٔ تیغ تو برخیزد بخار
در بیابان بلاو فتنه ازگرمای جور
خشک و ویران شد زمین عمر ما سالی چهار
تو یکی ابری که سوی ما فرستادت خدای
مدتی باران رحمت بر زمین ما ببار
تا توانا گردد امروز آنکه عاجز بود دی
تا توانگرگردد امسال آنکه مفلس بود پار
خلق را داری همی در زینهار عدل خویش
لاجرم ایزد تو را دارد همی در زینهار
این ولایت همچو خار خشک و خاک تیره بود
عدل تو آورد بیرون زر ز خاک و گل ز خار
فرشهای عَبْقری افکنده شد در گلْستان
جامههای شُشتری گسترده شد در کوهسار
لاله کرد از ابر آزاری پر از گوهر دهان
سبزه کرد از باد نوروزی پر از عنبر کنار
هر دو در راه خراسان کرد خواهند از نشاط
در رکاب دولت تو گوهر و عنبر نثار
خسروا دانند معروفان این دولت که من
بودهام پیش ملک سلطان عزیز و نامدار
سالها در خدمت او بندگیها کردهام
وآفرینها گفته او را در خزان و در بهار
گرچه رفت او از جهان ایزد بر او رحمت کناد
باد پیغمبر شفاعت خواه او روز شمار
از تو در فردوس اعلی جان او خشنود باد
وز تو خرم باد گیتی سر به سر فردوسوار
باغ ملکت را ز پیروزی و دولت باد بر
شاخ عمرت را ز اقبال و سعادت باد بار
رهنمایت باد یزدان هر کجا سایی رکاب
همنشینت باد دولت هرکجا گیری قرار
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن، شعری ست در مدح جوانی با نام "دولت جهاندار"، که از او به عنوان شهریار و پادشاه یاد میشود. شاعر او را بهترین و عادلترین پادشاه دنیا میداند و او را برترین فخر برای خاندان سلطنتی میخواند. وی همچنین از ویژگیهای خوب و عدالت او صحبت میکند و میگوید که با وجود او، کشور در آرامش و رفاه است.
شاعر توصیفاتی از عظمت و قدرت او ارائه میدهد و به پیشینهی سلطنتی او اشاره میکند. او به خوبیهای دوران حکومت او پرداخته و از تاثیر مثبت او بر زندگی مردم و جامعه صحبت میکند. متن همچنین بر حرمت و اهمیت عدالت در حکومت او تأکید دارد و از خداوند درخواست میکند که او را یاری کند و در راستی و انصاف تواناییهایش را روزافزون گرداند.
در انتها، شاعر برای او دعا کرده و آرزو میکند که عمرش با خوشبختی و پیروزی همراه باشد و همچنین خداوند همیشه راهنمای او باشد.
هوش مصنوعی: ای جوان خوشبخت و دارای قدرت، ای پادشاه بزرگ، تو نماد سلطنت و یادگاری از پادشاهی جهانی.
هوش مصنوعی: هیچ چیزی در جهان از تو بالاتر و خوشبختر نیست و هیچ پادشاهی عادلتر از تو دیده نشده است.
هوش مصنوعی: مهمترین پایههای دین و دنیای انسان، به واسطه تو است که هر دو استوار و محکم شدهاند.
هوش مصنوعی: ارسلان جد توست و ملک سلطان پدر تو است. برتری هر دو سلطان به خاطر توست که به عنوان منبع افتخار تبار شناخته میشوی.
هوش مصنوعی: تاج سلطنتی به تو تعلق دارد، زیرا هر کسی که تاجی بر سر دارد، به تو وابسته است و تو مانند یاقوت و مروارید ارزشمندی.
هوش مصنوعی: این شعر به این معناست که تو شایسته راندن بر اسب سلطنتی هستی، زیرا هر کسی که در دنیا وجود دارد، تحت فرمان تو است. به عبارت دیگر، با توجه به مقام و قدرتی که داری، به تو میآید که بر این مرکب سوار شوی.
هوش مصنوعی: اختیار خدمت به تو باعث خوشبختی و سعادت است، چرا که وجود تو تمام خوشبختیها را در اختیار دارد.
هوش مصنوعی: آنکه گفت «جز علی، جوانمردی نیست و جز ذوالفقار، شمشیری نیست»، نام تو را بر روی نامهٔ سلطنت نوشته است.
هوش مصنوعی: عالمیان در آسمان و زمین تو را به خاطر بزرگی و اعتبار نامیدهاند و به مرتبهات احترام میگذارند.
هوش مصنوعی: اگر از ستارهها و آسمان بپرسی، نام پادشاه جهان بر کیارق (نوعی ستاره یا سیاره) خوانده میشود و این در مسیر و مدار آن قرار دارد.
هوش مصنوعی: اگر از سنگ و آب بپرسی، صاحبقران و خوشبختی به تو خواهد رسید، و صدای او از کوهها و دریاها میآید.
هوش مصنوعی: اگر در خانهات دشمنی کردند و چند نفر به تو حملهور شدند، به یاد داشته باش که فرماندهگان فرمانشان را به زمین زدهاند.
هوش مصنوعی: کسی که تصمیم به جنگ و نبرد در عراق گرفت، در روز اول با شکست و عذاب مواجه شد.
هوش مصنوعی: زمانه از هیجان خالی شده و شهرها از بدیها پاک شدهاند، حکومت از نقصها رهایی یافته و مردم از ننگها زایل شدهاند.
هوش مصنوعی: پس از درگذشت شاه پیشین در خراسان، مدتی طولانی servants برای خطاهایشان مورد تنبیه و توبیخ قرار گرفتند.
هوش مصنوعی: این گروه در خواب عمیق بودند و غفلت آنها را فراگرفته بود. مانند کسی که به مستی افتاده و خوابش برده، در حالی که باید به خوبی و خیر فکر میکردند و از میگساری و مستی دور بودند.
هوش مصنوعی: زمانی که خراسان تحت ظلم و ستم قرار گرفت، مردم بیچاره و ناتوان در وضعیتی نگرانکننده گرفتار آمدند و به ناچاری خود اعتراف کردند.
هوش مصنوعی: افرادی که در خواب بودند، به خاطر صدای نعرهای از جان و بدن بیدار شدند. آنها که به خاطر غم فرزندان و همسران خود ناراحت بودند، اکنون به حالت سرمستی و هوشیاری رسیدهاند.
هوش مصنوعی: کسی که به هوش و آگاهی رسیده، فریاد میزند که به کمک بیایید و استغاثه میکند. اما کسی که بیدار شده و به درک عمیقتری رسیده، به دیگران میگوید که باید عبرت بگیرند و به فکر وضعیت خود باشند.
هوش مصنوعی: مال این مردم چنان به نظر میرسد که گویی خداوندی دادگر چندین اتفاق ناگوار را در خراسان پررنگ کرده است.
هوش مصنوعی: بنده باید بداند که در شرایط امن و آسایش، ارزش و اهمیت روزگار را درک کند و به خاطر عدالت پادشاه زمانهاش شکرگزاری کند.
هوش مصنوعی: در دنیای فعلی، تو پادشاهی و دانش و قدرت تو، معلمی برای دیگران است و خرد و دانایی تو، هدایتکننده و پرورده خداوند به حساب میآید.
هوش مصنوعی: اگر جلال و شوکت تو شکل و صورتی پیدا کند، شرق زمین در دست راست تو قرار میگیرد و غرب نیز در دست چپ تو خواهد بود.
هوش مصنوعی: در بهشت، حوریان با موهایش بویی خوش را پخش میکنند و هر جا که اسبهای تو پا میزنند، غباری زیبا برمیخیزد.
هوش مصنوعی: هر جا که بخار یا دود ناشی از کشته شدن بر اثر تیغ تو بلند میشود، آن بخار با دودی که از آتش دوزخ برمیخیزد، درهم خواهد آمیخت.
هوش مصنوعی: در بیابان مشکلات و سختیها، زمین به دلیل فشار و مضایق ناشی از ستم و ظلم، خشک و ویران شده است. عمر ما در این شرایط تنها چند سال است که به چهار فصل تقسیم میشود.
هوش مصنوعی: تو همچون ابری هستی که خداوند به سوی ما فرستاده است، امیدوارم مدتی باران رحمتش بر سرزمین ما ببارد.
هوش مصنوعی: امروز ممکن است کسی که دیروز ناتوان بود، توانایی پیدا کند و همچنین کسی که امسال در تنگدستی به سر میبرد، ممکن است به زودی ثروتمند شود.
هوش مصنوعی: تو برای مردم عدالت خود را در نظر داری، بنابراین خداوند نیز تو را در حفاظت و حمایت قرار داده است.
هوش مصنوعی: این دیار همچون خار خشک و خاکی تیره بود، ولی عدل و انصاف تو باعث شد که از دل این خاک، طلا و از میان خارها گل بیرون بیاید.
هوش مصنوعی: فرشهای زیبا و رنگارنگ در باغ گلها پهن شده و لباسهای شسته شده نیز در دل کوهها گسترده شده است.
هوش مصنوعی: لاله به خاطر باران، با زیبایی و شکوه پر از جواهر شده است و سبزه به واسطه نسیم بهار، معطر و خوشبو گردیده است.
هوش مصنوعی: هر دو به سمت خراسان حرکت میکنند و از خوشحالی در خدمت دولت تو، جواهر و عطر نثار میکنند.
هوش مصنوعی: مشهوران اصولا این وضعیت را به عنوان افتخار من میشناسند که زمانی نزدیک به پادشاه بزرگ و شناخته شده بودهام.
هوش مصنوعی: سالهاست که در کنار او بودهام و برایش خدمت کردهام و در هر زمان، چه در روزهای خوش و چه در روزهای سخت، برایش تحسین و ستایش کردهام.
هوش مصنوعی: گرچه او از دنیا رفته است، خداوند بر او رحمت کند و پیامبر برایش شفاعت کند. روزها را بشمارید.
هوش مصنوعی: از تو در بالاترین مقام به روح او خوش بگذرد و زمین به خاطر تو همواره شاداب و بهشتی باشد.
هوش مصنوعی: باغ ملک تو با کامیابی و پیروزی به سر دارد و عمرت با خوش شانسی و سعادت پر برکت باد.
هوش مصنوعی: خداوند تو را در هر جا که بروی هدایت کند و همسفران تو برایت خوشبختی بیاورند. هر جا که قرار بگیری، به بهترین حالت ممکن باشد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
نافه دارد زیر اندر گشاده بی شمار
لاله دارد زیر نافه در شکسته صد هزار
خانمان از رنگ و بوی او همیشه چون بهشت
روزگار از تار و پود او شکفته چون بهار
چشم زی رویش نگه کرد اندرو لاله شکفت
[...]
هر سپاهی را که چون محمود باشد شهریار
یمن باشد بر یمین ویسر باشد بریسار
تیغشان باشد چو آتش روز و شب بد خواه سوز
اسبشان باشد چوکشتی سال و مه دریا گذار
از عجایب خیمه شان با شد چو دریا وقت موج
[...]
ای خداوندان مال العتبار الاعتبار
ای خداوندان قال الاعتذار الاعتذار
پیش ازاین کاین جان عذرآورفروماند ز نطق
پیش از آن کین چشم عبرت بین فرو ماند زکار
توبه پیش آرید و نادم از گُنه کاری خویش
[...]
بار دیگر بر ستاک گلبن بی برگ و بار
افسر زرین بر آرد ابر مروارید بار
گاه مینا زینت آرد زو نگار بوستان
گاه مرجان زیور آرد زو عروس مرغزار
غنچه سازد باغ را پر گلبن از مینا و زر
[...]
ابر آذاری برآمد از کران کوهسار
باد فروردین بجنبید از میان مرغزار
این یکی گل برد سوی کوهسار از مرغزار
وان گلاب آورد سوی مرغزار از کوهسار
خاک پنداری به ماه و مشتری آبستنست
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.