گرچه آمد داستان خسرو شیرین به سر
خسرو دیگر منم شیرینم آن شیرین پسر
من بسی در پیش آن شیرین پسر خدمت کنم
همچنان چون کرد خسرو خدمت شیرین به سر
تا که دارد در جهان چون چشمهٔ آب حیات
دارم از تیار او چون آذر برزین جگر
از فروغ آتش دل وز سرشک آب چشم
هر شبی در بسترم برق است و بر بالین مطر
گر شود در عقدهٔ تنّین قمر هر چندگاه
دارد آن بت سال و مه در عقدهٔ تنین قمر
بینی آن خطش که گویی مورچه بر دست و روی
مشک و قیر اندوده عمدا کرد بر نسرین گذر
در مه تشرین اگر رخساره بنماید بهباغ
آید اندر باغ نسرین در مه تشرین به بر
هست بتگر بت بود نوشین به لب مشکین به زلف
هست مه گر مه بود سنگین به دل سیمین به بر
زلف او بر گل ز سنبل بست بر چینی عجب
کس نبندد بر گل از سنبل چنان پرچین دگر
آن که در شطرنج تضعیفات بتواند شمرد
گو بیا در زلف او بند و شکنج و چین شُمَر
تا فرستادند سوی چین ز رویش نسختی
هیچ صورتگر دگر ننگارد اندر چین صور
حور عین است او و مجلس هست از او همچون بهشت
اندرینگیتی بهشت و روی حورالعین نگر
آسمان او را ز جوزا گر کمر سازد رواست
تا به خدمت بندد او پیش سدیدالدین کمر
صدر عثمان حلم بوبکر آن محمد کز شرف
هست در امکان علی و هست در تمکین عمر
عالم آرایی که با روحالامین هر ساعتی
شکر عالی رای او گوید به علییّن پدر
از هنر آل ظهیری تا ابد مستظهرند
کاو کند آل ظهیری را همی تلقین هنر
عاشق آیین او اندر فلک جان ملک
کس نبیند درزمین هرگز بدین آیین بشر
چون ببیند چشم گیتی بین مبارک طلعتش
فر او بفزاید اندر چشم گیتی بین بصر
از حَجَر تاثیر اقبالش گهر سازد همی
هم بر آنگونه که سازد آفتاب از طین حجر
قطرهای از آب دستش گر به آهن برچکد
زاهن و پولاد بیرون آید اندر حین خضر
بر هر آن بقعتکجا خورشید عدلش تافته است
سایه آرد بر سرکبکان همی شاهین بهپر
گر ز عزم او یکی معیار سازد روزگار
کَفّتینش فتح و نصرت باشد و شاهین ظفر
ور به جنگ اعدای او سازند زوبین از شهاب
سازد از ما دو هفته پیش آن زوبین سپر
ای جوان بختیکه از بهر دوام دولتت
گه دعا گوید قضا و گه کند آمین قدر
ماه شبه نعل و زین گیرد به ماهی در دو بار
تا از آن اسب تو را سازند نعل و زین کمر
در خراسان چون کند کلک همایونت صریر
از صریر او بود در حضرت غزنین اثر
محشری بینند پیش از مرگ بدخواهان تو
چون تو برخیزی و انگیزی به روز کین حشر
خشم تو بر دشمنت حکم قضای ایزدست
از قضا و حکم ایزد چون کند مسکین حذر
شرح این معنی چه گویم من که اینک پرشدست
چشم دولت زین عجایب چشم ملت زین عِبَر
آفرینگویم تو را وَ اعدات را نفرین کنم
زافرین بهتر ندانم چیز وز نفرین بتر
شاعری هست اندرین مجلس که اهل روزگار
کردهاند اشعار او چون سوره ی یاسین ز بر
شعر او را من به نیکویی برابر کردهام
با عروس جلوگی کاو را بود کابین گهر
او شکر خواند ز شیرینی همی شعر مرا
گویی اندر لفظ و معنیکردهام تضمین شکر
یکدگر را هر دو در احسان تو تحسینکنیم
نیست این احسان هَبا و نیست این تحسین هَدر
این خبر باید که مداحان عالم بشنوند
تا به شرق و غرب عالم بازگویند این خبر
تاکه درافشان و مشکافشان شود در بوستان
هر بهاری از نسیم باد فروردین شجر
در هوای دولت تو باد دُرافشان سحاب
بر درخت عزت تو باد مشکآگین ثمر
دوستان دولتت را باد در جنت مقام
دشمنان عزتت را باد در سِجّین مقر
از نهیب تیغ تو وز موکب ترکان تو
همبه تانیسر نفیر و هم به قسطنطین نفر
بر تو فرخ عید آن پیغمبری کایزد بخواست
بر تن فرزند او از ضربت سکین ضرر
از بلای چرخگردان وز جفای روزگار
مجلس تو اهل دین را تا به یومالدین مفر
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به عشق و خدمت به معشوق میپردازد و به دنبال اشاره به داستان خسرو و شیرین است. شاعر بیان میکند که همچون خسرو به شیرین خدمت خواهد کرد و احساسات عمیقش نسبت به او را توصیف میکند. او زیباییهای معشوق را با تصاویر غنی بیان میکند، از رخش و زلفش تا ویژگیهای دلربا و خاص او. همچنین، شاعر به فضیلتها و بزرگیهای شخصیت معشوق اشاره کرده و تمجیدهای فراوانی از او به عمل میآورد. در نهایت، شاعر دعای خیر برای دوستداران معشوق و نکوهش برای دشمنان او را در شعر خود گنجانده است. این متن در قالب توصیف احساسات عاشقانه و زیباییشناسی به تصویر کشیده شده است.
هوش مصنوعی: هرچند که داستان خسرو و شیرین به پایان رسیده است، اما من به عنوان شیرین، هنوز هم به یاد خسرو هستم و او را در دل خود دارم.
هوش مصنوعی: من بارها در خدمت آن پسر شیرین سخن هستم، همانطور که خسرو برای شیرین خدمت کرد.
هوش مصنوعی: تا زمانی که در دنیا مانند چشمهای که آب حیات میدهد وجود دارد، من هم از او، مثل آتش سوزان و گرم هستم.
هوش مصنوعی: هر شب در بستر من، نور آتش دل و اشک چشم، تلألو و درخشندگی خاصی ایجاد میکند.
هوش مصنوعی: اگر قمر در چنگال و گیر تنینی گرفتار شود، هرچند که او با بت زیبایش در سال و ماه همراه باشد.
هوش مصنوعی: خطی را میبینی که به زیبایی و به طور عمدی بر روی پوست مشک و قیر کشیده شده، مانند جستوخیز مورچهای بر روی آن. این خط به زیبایی گل نسرین میماند.
هوش مصنوعی: اگر در مهر ماه، چهرهاش خود را نشان دهد، به باغ میآید و در آنجا گل نسرین خواهد داشت.
هوش مصنوعی: در این بیت شاعر به زیبایی و جذابیت محبوب خود اشاره میکند. او میگوید اگر محبوبش مانند بتها زیبا باشد و لبانش مانند مشک خوشبو باشد، پس او به راستی زیبا و دلربا است. همچنین اگر صورتش شبیه ماه باشد و دل را سنگین کند، زیباییاش بینظیر است و وجودش مانند نقرهای در آغوش او است. این زیبایی و جذابیت او را به شدت تحت تأثیر قرار داده و او را مجذوب کرده است.
هوش مصنوعی: موهای او به گل ها گره خورده، از سنبل (گل خوشبو) پوشیده شده است. جای تعجب نیست که هیچ کس نمیتواند به زیبایی او، بر گلی از سنبل چنین تزئینی ببندد.
هوش مصنوعی: کسی که میتواند نقاط ضعف را در بازی شطرنج شناسایی کند، بیاید و به زیباییهای زلف او توجه کند و آن را بررسی کند.
هوش مصنوعی: این بیت بیانگر این است که وقتی کسی به زیبایی و جذابیت خاصی دست مییابد، دیگران نمیتوانند به زیبایی او دست پیدا کنند و تلاشهایشان ناکام میماند. به نوعی این جمله نشاندهنده یکتایی و منحصر به فرد بودن زیبایی است.
هوش مصنوعی: او همچون حوریانی زیبا است و مانند بهشتی در این دنیا، مجلسی برای لذت و شادی برپا کرده است. به چهرهاش بنگر، که جلوهبخش بهشت است.
هوش مصنوعی: اگر آسمان او را در برج جوزا ببندد، این کار رواست تا او را به خدمت سدیدالدین درآورد.
هوش مصنوعی: این بیت به توصیف ویژگیهای برجسته و شخصیتهای بزرگ تاریخ اسلام اشاره دارد. در آن اشاره شده است که صدر اسلام، یعنی زمان خلافت عثمان، از صبر و بردباری ابوبکر بهرهمند بوده و همچنین پیوندی با مقام و شخصیت محمد (ص) دارد. در ادامه، به شرافت و قدرت علی و تمکین عمر اشاره میشود. به طور کلی، این بیت نشاندهنده احترامی است که برای این شخصیتها قائل شده و به ویژگیهای آنان در دورانهای مختلف پرداخته است.
هوش مصنوعی: عالمی که با روحالامین هر ساعت به برکت فکر عالی او میبالد و در بالاترین مرتبه قرار دارد، پدرش علی است.
هوش مصنوعی: از زمان آل ظهیر تا همیشه، آنها از هنری که دارد بهرهمندند. این هنری که به آل ظهیر القا شده، باعث میشود که همواره از آن استفاده کنند.
هوش مصنوعی: عاشق آن کسی که در آسمانها وجود دارد، هیچکس در زمین نمیتواند هرگز با این روش بشری آشنا شود.
هوش مصنوعی: زمانی که چشم دنیا زیبایی چهره خوشبخت او را ببیند، نور و جلوه او در نگاه جهان بیشتر خواهد شد.
هوش مصنوعی: انسان میتواند با توجه به شرایط و استعدادهایش، به موفقیت و ارزشهای والایی دست یابد، دقیقاً مانند اینکه آفتاب با تابیدن بر خاک میتواند مروارید بسازد.
هوش مصنوعی: اگر قطرهای آب بر روی آهن بیافتد، از آن آهن و فولاد، در همان حالی که خضر در حال حاضر است، چیزی بیرون خواهد آمد.
هوش مصنوعی: در هر نقطهای که خورشید عدالتش تابیده، سایهای بر سر قدرتمندان و بزرگان میافکند و در آنجا، پرندگان در آسمان پرواز میکنند.
هوش مصنوعی: اگر روزگار بر اساس نیت او قضاوت کند، پیروزی و موفقیت به او خواهد رسید و نشانهی پیروزیاش مانند شاهینی خواهد بود.
هوش مصنوعی: اگرچه دشمنانش به جنگ با او برمیخیزند، او با تدبیر و هوش میتواند از مشکلات سربلند بیرون بیاید و از چالشها محافظت کند. او از قبل برای این نبرد آماده شده است و به خوبی میداند چگونه از ابزارهای موجود برای دفاع و پیروزی استفاده کند.
هوش مصنوعی: ای جوان! خوشبختی به تو روی آورده، زیرا برای پایداری و دوام خوشبختیات، گاهی سرنوشت دعا میکند و گاهی بر آن آمین میگوید.
هوش مصنوعی: ماه به شکل نعل اسب در آسمان میتابد و در دو مرحله، همانند ماهی در آب، میدرخشد تا تو را با نعل و زین تجهیز کند و آمادهات سازد.
هوش مصنوعی: در خراسان، وقتی قلم شاهانهات مینویسد، صدای آن مانند صدای قلم اوست که در دربار غزنین تأثیر دارد.
هوش مصنوعی: بدخواهان تو در روز قیامت، زمانی که تو برمیخیزی و حقایق را برملا میکنی، صحنهای ترسناک و هولناک را مشاهده خواهند کرد.
هوش مصنوعی: خشم تو بر دشمنانت به عنوان تقدیر الهی است و وقتی قضا و قدر الهی چنین حکم کند، مسکین و بیچاره چه باید بکند؟
هوش مصنوعی: در اینجا شاعر به توصیف عجایب و شگفتیهایی میپردازد که در زندگی مردم مشاهده میشود. او احساس میکند که بیان آنچه در این مقام دیده و تجربه کرده، دشوار است و چشمان دولت به این شگفتیها پر شده است. همچنین، از این عبرتها و درسها که مردم از آن میگیرند، اشاره کرده و به تأمل در آنها دعوت میکند.
هوش مصنوعی: من تو را ستایش میکنم و دشمنان تو را لعنت میکنم، چون میدانم که ستایش از لعنت بهتر است.
هوش مصنوعی: شاعری در این جلسه حضور دارد که مردم زمانه، شعرهای او را به خوبی حفظ کرده و مانند سوره ی یاسین میدانند.
هوش مصنوعی: شعر او را به زیبایی با عروسی مقایسه کردهام که جواهرات گرانبهایی در کنار او قرار دارد.
هوش مصنوعی: او به میمنت شیرینی شعر من، به نوعی شکرگزاری میکند و میگوید که در کلمات و مفهوم آن، اطمینان از شیرینی را آوردهام.
هوش مصنوعی: ما هر دو در نیکیهای تو یکدیگر را ستایش میکنیم. این نیکی که تو کردهای بیدلیل نیست و این ستایش که ما از تو میکنیم بیمرز نمیباشد.
هوش مصنوعی: این خبر باید به گوش مداحان در سراسر دنیا برسد تا این موضوع را در همه جا، چه در شرق و چه در غرب، برای مردم بگویند.
هوش مصنوعی: بهار که میرسد و نسیم ملایمی از طرف فروردین میوزد، در باغها گلها باز میشوند و عطر خوشی از درختان به هوا میرود.
هوش مصنوعی: در هوای خوشبختی و رونق تو، بارانها همچون دُر بر درخت اعتبار و عزت تو بریزد و میوههایت خوشبو و معطر باشند.
هوش مصنوعی: دوستان تو در نعمت و خوشبختی زندگی میکنند، در حالی که دشمنان تو در سختی و عذاب به سر میبرند.
هوش مصنوعی: از صدای شمشیر تو و از لشکر ترکهایت، هم از نرمی و آرامش ناله میزنند و هم از قسطنطینی که نامش هنوز در یادهاست.
هوش مصنوعی: عید مبارک بر تو باد، ای پیامبر، چون خواستی که فرزند تو از زخم شمشیر سکین آسیب ببیند.
هوش مصنوعی: از سختیها و بیرحمیهای زمانه، جمع تو که اهل ایمان هستید را تا روز قیامت دور نگهدار.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
عارضش را جامه پوشیدست نیکویی و فر
جامه ای کش ابره از مشکت وز آتش آستر
طرفه باشد مشک پیوسته بآتش ماه و سال
و آتشی کو مشک را هرگز نسوزد طرفه تر
چون تواند دل برون آمد ز بند حلقه هاش
[...]
بر گرفت از روی دریا ابر فروردین سفر
ز آسمان بر بوستان بارید مروارید تر
گه بروی بوستان اندر کشد پیروزه لوح
گه به روی آسمان اندر کشد سیمین سپر
هر زمانی بوستان را خلعتی پوشد جدا
[...]
اصل نفع و ضر و مایهٔ خوب و زشت و خیر و شر
نیست سوی مرد دانا در دو عالم جز بشر
اصل شر است این حشر کز بوالبشر زاد و فساد
جز فساد و شر هرگز کی بود کار حشر؟
خیر و شر آن جهان از بهر او شد ساخته
[...]
ابر سیمابی اگر سیماب ریزد بر کمر
دود سیماب از کمر ناگاه بنماید اثر
ور ز سرما آبدان قارورۀ شامی شدست
باز بگدازد همی قاروره را قاروره گر
ور سیاه و خشک شد بادام تر ، بیباک نیست
[...]
مابَقی فی النّاسِ حُرٌّ
لاٰوَلاٰفی الْجِنّ حُرٌّ
قَدْمَضیٰحُرُّ الْفَریَقیْنِ
فُحُلْو اُلْعَیْشِ مُرٌّ
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.