آن شمع چه شمع است که برنامه و دفتر
دودش همه مشک است و فروغش همه گوهر
وان ابر چه ابرست که بر سوسن و نسرین
بارد همه یاقوت و فشاند همه عنبر
وان باز چه بازست که باشد گه پرواز
گیرندهٔ بیچنگل و پرَّندهٔ بی پر
وان شاخ چه شاخ است که در باغ کفایت
توفیق بود برگش و توقیر بود بر
وان تیر چه تیرست که بالای عدو را
دارد چو کمان چفته به پیکان مقشر
وان مار چه مارست که چون معجز موسی
ناچیز کند تنبل خصمان فسونگر
وان مارهٔ زر چیست که مردان جهان را
بر فضل و هنرمندی بر سنگ زند زر
وان ماهی بر خشک چه چیزست که دریا
هر دم زدن از قیر کند تارک او تر
گویی که شهابی است مقارن شده با ماه
واندر کف خورشید ز شب ساخته اختر
یا طرفه چراغی است که از نور و دُخانش
ایام مزین شده اسلام منور
یا هست به خوارزم ز تقدیر وکیلی
تا فخر معالی کند ارزاق مقدر
صدری ز محل زین ملوک همه گیتی
بدری ز شرف شمسکفات همه کشور
آن خواجه که سعدست و اامینا است و ظهیرست
در دولت و ملک ملک و دین پیمبر
بو سعد که تا طلعت او گشت پدیدار
مسعود شد از طلعت او طالع و اختر
خوب است همه سیرت او درخور صورت
زیباست همه مخبر او درخور منظر
آباد همه ساله بر آن صورت و سیرت
آباد همه ساله بر آن منظر و مخبر
آن روز که ایام ندا کرد که هرگز
کس را نشود چنبر افلاک مسخر
پیروزی او دست برآورد و درآورد
ناگاه سر چنبر افلاک به چنبر
با ناوک تدبیرش و با نیزهٔ عزمش
چون خانهٔ زنبور شود سد سکندر
خوارزم شد اکنون چو یکی دفتر کامل
خیرات و صلاتش طرف و نکتهٔ دفتر
گر زان طرف و نکته یکی نقطه بکاهد
آن دفتر کامل شود اجزای مبتر
در ملک عجم کار دگر کارگزاران
اندوختن نعمت و مال است سراسر
او کارگزاری است که کارش ز کریمی
پروردن بنده است و نوازیدن چاکر
چون بنگرد اندر سیرَش مرد خردمند
عنوان شرف بیند و پیرایهٔ مفخر
خلقش به صبا بوی دهد در مه نوروز
از خار بدان بوی برآید گل احمر
وز همت او سایه برافتد به درختان
گیرند درختان صفت گنبد اخضر
اندر کنف دولت او خسته نگردد
آهو به ره از ناخن و دندان غضنفر
ور سویکبوتر نگرد بخت بلندش
شاهین به عنایت نگرد سوی کبوتر
ای بار خدایی که همی شکر توگویند
شاهنشه و خوارزمشه و خواجه و لشکر
آن شهر عقیم است کزو خاستهای تو
زیرا که از آن شهر نخیزد چو تو دیگر
از روی تو و رای تو اجرام سماوی
گیرند همه فال و پذیرند همه فر
خدمتگر نفس تو و نقش قلم توست
برجیس به ماهی و عطارد به دو پیکر
گر خسته شد از خنجر رستم دل سهراب
ورکنده شد از بازوی حیدر در خیبر
کلک تو گه خشم عدو را بخلد دل
عزم تو گه عدل ستم را بکند در
ای کلک تو در قدرت چون خنجر رستم
وی عزم تو در قوت چون بازوی حیدر
جودی تو اگر جود توان دید مجسم
عقلی تو اگر عقل توان دید مصور
زان است که خورشید تغیر نپذیرد
کاو هست به هیات چو دوات تو مدور
زان است که آفت نرسد قطب سما را
کاو بر صفت کلک تو دارد خط محور
از کلک گهر گستر تو خلق جهان را
شکر است چنان کز نی خوزستان شکر
مشکورتر از تو به جهان کیست که هستند
هم خلق ز تو شاکر و هم خالق اکبر
از فر تو خوارزم چو فردوس برین است
جیحون روان هست در آن چشمهٔ کوثر
گر کوثر و فردوس بر این نسیه به عقبی است
این هر دو ز عدل و نظرت نقد شد ایدر
اقبال سپهرست در الفاظ تو مدغم
ارزاق جهان است در اقلام تو مضمر
درویش که بیند به شب اقبال تو در خواب
او را کند احسان تو شبگیر توانگر
در مجلس تذکیر امامان سخنگوی
در خطبهٔ تحمید خطیبان سخنور
خواهند ثنای تو همی بر سر کرسی
گویند دعای تو همی بر سر منبر
بر مادح تو مدح تو چون حرز براهیم
از آتش سوزنده کند سوسن و عبهر
کر کنگرهٔ خُلد همی حور بهشتی
مداح تو را هدیه دهد جامه و زیور
امروز ثناخر تویی از اهل معالی
وز اهل معانی منم امروز ثناگر
آنجا که بود جمع معالی و معانی
مداح ثناگر به و ممدوح ثنا خر
تا اختر سیار بدین گنبد دوار
هر شب کند از باختر آهنگ به خاور
در خاور و در باختر اقبال و قبولت
تابنده و پاینده همی باد چو اختر
نازنده همی باد به تو دین محمد
تا ملک محمد بود و دولت سنجر
فرختر و فرخندهتر امروز تو از دی
و امسال تو از پار همایونتر و خوشتر
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر توصیفاتی زیبا و ستایشآمیز از شخصیت و ویژگیهای یک فرد برجسته و موفق است. شاعر به تصویر میکشد که آن فرد به مانند شمعی درخشان، ابرهایی پربار، پرندهای آزاد و شاخی سرشار از نعمتهاست. او را به عنوان یک گاهشمار موفقیتها و عزت میبیند که با تدبیر و ارادهاش به بالاترین مقامها دست یافته و خوشبختی را برای مردم به ارمغان آورده است. همچنین، شاعر به درختان، گلها و دیگر عناصر طبیعی اشاره میکند که تحت تأثیر وجود و رحمت او رشد و شکوفایی دارند. در نهایت، تمجیدهایی از خود او و تأثیرات مثبتش بر دیگران به تصویر کشیده میشود و شاعر به ستایش او و ارج نهادن به مقامش میپردازد.
هوش مصنوعی: این شمع چه ویژگیهایی دارد که دودش معطر و نورش مانند جواهر درخشان است.
هوش مصنوعی: این ابر چه ابر زیبایی است که بر گلهای سوسن و نسرین باران میبارد و چون یاقوت میدرخشد و عطرش مانند عنبر پخش میشود.
هوش مصنوعی: این جمله به توصیف نوعی پرنده میپردازد که بدون بال و بدون قدرت پرواز قادر به پرواز نیست. این پرنده به نوعی نمادین است و به چالشهایی اشاره دارد که ممکن است در زندگی وجود داشته باشد. در واقع، بیانگر این است که برای رسیدن به آزادی و پرواز واقعی، باید شرایط و ابزارهای مناسب را داشت.
هوش مصنوعی: این درخت چه درختی است که در باغ موفقیت، برگش نمایانگر خوشبختی و شرف تو باشد.
هوش مصنوعی: این تیر چه قدرتی دارد که میتواند بر دشمن چیره شود، همانطور که کمان با کشیدگی خاصش به پیکان نیرومند اجازه میدهد تا به هدف برخورد کند.
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که حتی اگر قدرت و توانایی یک مار (نماد دشمن یا خصم) به اندازهای بزرگ و ترسناک باشد، زمانی که معجزهای مانند معجزه موسی در میان باشد، آن مار به یک موجود ناچیز تبدیل میشود و نمیتواند بر توانمندیها و جادوگریهای حریف غلبه کند. به عبارت دیگر، در برابر قدرتهای بزرگتر، خصمهای ظاهراً خطرناک نیز از اعتبار و ارزش خود افتاده و ناتوان میشوند.
هوش مصنوعی: مادهی زری که در اینجا به آن اشاره شده، باارزشترین و گرانبهاترین است و فقط به زیبایی ظاهری توجه نمیکند، بلکه بر روی فضیلت و هنر مردان این دنیا تأثیر میگذارد. به عبارتی، ثروت و زر را به گونهای مطرح میکند که بر ارزشهای واقعی انسانی مانند فضیلت و مهارت برتری نمیدهد و در واقع نشان میدهد که چگونه این ماده میتواند بر سرنوشت و شخصیت افراد تأثیر بگذارد.
هوش مصنوعی: آن ماهی که روی زمین است، چه چیزی دارد که دریا هر لحظه از قیر، سر او را مرطوب میکند؟
هوش مصنوعی: به نظر میرسد که یک شهاب به طرز جالبی همزمان با ماه در حال عبور است و در دستان خورشید نیز سیارهای از تاریکی شب به وجود آمده است.
هوش مصنوعی: این جمله به یک چراغ شگفتانگیز اشاره دارد که با نور و دودی که تولید میکند، ایام را زینت میبخشد و به نورانی شدن اسلام کمک میکند. این چراغ نماد روشنی و روشنایی است که به زندگی و زمانها جلوهای زیبا میبخشد.
هوش مصنوعی: در خوارزم، شخصی وجود دارد که به عنوان نماینده سرنوشت عمل میکند و برای او افتخار میآورد که نعمتهای مقدر را تقسیم کند.
هوش مصنوعی: چشماندازی از سرزمینی که مایهی عزت و شکوه تمام پادشاهان است، بر تمام دنیا نمایان است و همچون نوری که از خورشید میتابد، بر همه سرزمینها میافشاند.
هوش مصنوعی: آن کسی که در دنیا مقامش برایش خوشبختی و احترام به ارمغان آورده و در دولت و ملت مورد اعتماد و پشتیبان است.
هوش مصنوعی: به خاطر جلوه زیبای سعد، وقتی چهره او نمایان شد، خوشبختی و سرنوشت خوب از نور دلفریبش به وجود آمد.
هوش مصنوعی: همهی ویژگیهای درونی او با ظاهر زیبا و دلنشینش همخوانی دارد و تمام خبرهایی که از او نقل میشود، با جذابیت و زیبایی او سازگار است.
هوش مصنوعی: هر سال بر زیبایی و ظاهری که دارد رونق میبخشد و همچنین بر نمایی که از خود نشان میدهد، زندگی پر نشاط و شادابی را تجربه میکند.
هوش مصنوعی: روزی که زمان اعلام کرد هیچکس نمیتواند دایره آسمان را تحت کنترل درآورد.
هوش مصنوعی: پیروزی او ناگهان نمایان شد و سر گردونه آسمان را به چنبر درآورد.
هوش مصنوعی: با تدبیر و اراده قوی او، مانند کندوی زنبور، سد سکندر ناگهان از هم میپاشد.
هوش مصنوعی: خوارزم اکنون مانند یک دفتر بزرگ از خوبیها و نیکوکاریها شده است و هر صفحهاش پر از نکات و آثار مثبت است.
هوش مصنوعی: اگر از آن طرف و نکتهای به اندکی کاسته شود، آن دفتر کاملتر و اجزایش بهتر میشوند.
هوش مصنوعی: در سرزمین عجم، مسئولان به صورت کامل مشغول جمعآوری ثروت و نعمت هستند.
هوش مصنوعی: او شخصی است که وظیفهاش تربیت و پرورش بندگان با محبت و نوازش است.
هوش مصنوعی: وقتی مرد خردمند به رفتار و سیر زندگی انسان نگاه میکند، نشانههای باعزت و افتخار را در او میبیند.
هوش مصنوعی: بوی خوشی که از وجود او به مشام میرسد، در طلیعه بهار به مانند عطر نسیمی خوشبوست و از خارها هم بوی گلهای قرمزرنگ به مشام میرسد.
هوش مصنوعی: به خاطر تلاش و اراده او، سایهای بر روی درختان میافتد و درختان ویژگیهای گنبد سبز را به خود میگیرند.
هوش مصنوعی: در سایهی نعمتهای او، آهو خسته نمیشود، زیرا در راه خود از چنگ و دندان شیر در امان است.
هوش مصنوعی: اگر بخت بلند او به سمت کبوتر نرود، شاهین به خاطر لطفش به سمت کبوتر نخواهد رفت.
هوش مصنوعی: ای پروردگاری که شاهان و بزرگان و لشکریان در وصف تو شکر و سپاس میگویند.
هوش مصنوعی: آن شهری که تو از آن برخاستهای، بیثمر و بیثمر است، چرا که دیگر مثل تو در آن شهر متولد نخواهد شد.
هوش مصنوعی: از نظر تو و نظرهای تو، آسمانها و ستارهها همه در حال تأثیرگذاری هستند و همه به سعادت و خوشبختی قبول میکنند.
هوش مصنوعی: خدمتگزار روح تو و نوشتههای تو، مانند تاثیرات برجیس بر ماه و عطارد بر دو شکل دیگر است.
هوش مصنوعی: اگر دل سهراب از خنجر رستم خسته شود و یا اگر بازوی حیدر در خیبر از کار بیفتد، نشاندهندهی شکست یا ضعف در برابر نیروی بزرگ و شجاع است. این بیانگر آن است که حتی قویترین و دلیرترین شخصیتها هم ممکن است در برابر سختیها و چالشها خسته و ناامید شوند.
هوش مصنوعی: دل زیبای تو، در زمان خشم دشمن، آرامش را به دست میآورد و هنگامی که تو با اراده و قوت قلب به صحنه میآیی، ظلم و ستم را به عدل تبدیل میکند.
هوش مصنوعی: ای قلم تو در توانایی، همچون خنجر رستم است و ارادهات در قدرت، مانند بازوی علی (حیدر) قوی و نیرومند است.
هوش مصنوعی: اگر بخشندگی تو را ببینیم، قدرت بیکران بخشش تو را درک خواهیم کرد و اگر عقل ما به تجسّم برسد، درک واقعی و کامل از تو را خواهیم داشت.
هوش مصنوعی: به همین دلیل است که خورشید تغییر نمیکند؛ زیرا او به شکل دائمی خود مانند دواتی گِرد باقی میماند.
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که به خاطر ویژگی خاصی که در تو وجود دارد، هیچ آسیبی به ستاره قطبی آسمان نمیرسد. این ویژگی ناشی از خطی است که به زیبایی نوشته شده و میتواند محور اصلی را نمایان کند.
هوش مصنوعی: آنان که به برکت هنر تو به وجود آمدهاند، همیشه شکرگزار هستند، مانند شکر که از نیهای خوزستان به دست میآید.
هوش مصنوعی: کیست در جهان که از تو سپاسگزارتر باشد؟ در حالی که هم آدمیان به خاطر تو شکرگزارند و هم خالق بزرگ.
هوش مصنوعی: خوارزم به زیبایی و سرسبزی بهشت مانند است و جیحون، مانند چشمهٔ کوثر، در آن جاری است.
هوش مصنوعی: اگر بهشت و کوثر در آخرت وجود دارند، بدان که این دو مقام به خاطر عدالت و توجه تو در همین دنیا به صورت واقعی به دست آمدهاند.
هوش مصنوعی: توفیق و خوشبختی در کلام تو نهفته است و نعمتها و روزیهای جهان در محتویات تو پنهان شده است.
هوش مصنوعی: درویشی که در شب خوششانسی تو را ببیند، به خواب او میگذاری که تو به او لطف کنی و او در این شب از ثروت برخوردار میشود.
هوش مصنوعی: در جمعی که دربارهٔ امامان صحبت میشود، سخنرانان در ابتدا به ستایش و تحمید میپردازند و به خوبی سخن میگویند.
هوش مصنوعی: آنها در مقام و جایگاه خود دربارهی تو تعریف و تمجید خواهند کرد و خواستههای تو را در جمعهای عمومی و مهم دعا خواهند کرد.
هوش مصنوعی: مدح و ستایش تو مانند سپری است که ابراهیم را از آتش سوزان محافظت میکند و در این میان، زیبایی و شکوفایی سوسن و گلابی نیز به وجود میآید.
هوش مصنوعی: در بهشت، حوریان زیبا به شایستگی تو مدال و لباسهای زینتی هدیه میدهند.
هوش مصنوعی: امروز تو از بزرگزبانان و عالمان مدح و ستایش میشوی و من نیز امروز از اهل دانش و اهل معنا کسی هستم که تو را ستایش میکنم.
هوش مصنوعی: در آنجا جایی که افراد برجسته و با معنا جمع شدهاند، ستایشگر و حمدکنندهای وجود دارد که در حضور کسی که مورد ستایش قرار میگیرد، به شایستگی او اشاره میکند.
هوش مصنوعی: هر شب، ستارهای که در آسمان میچرخد از سوی باختر به سمت خاور حرکت میکند.
هوش مصنوعی: در شرق و غرب، خوشبختی و پذیرش تو همیشه درخشان و پایدار باشد، مانند ستارهای رهنما.
هوش مصنوعی: به ناز و کرامت تو، دین پیامبر محمد بر جاست، تا زمانی که پادشاهی محمد و قدرت سنجر برقرار باشد.
هوش مصنوعی: امروز تو از دیروز خوشتر و شادتر هستی و امسالت از سال گذشته بهتر و خوشحالتر.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بسیار دعا کردم کاین روز ببینم
امروز بدیدم ز دعا کردن بسیار
ای چنبر گردنده بدین گوی مدور
چون سرو سهی قد مرا کرد چو چنبر
وز موی و رخم تیرگی و نور برون تاخت
تا زنده شب تیره پس روز منور
هر وعده و هر قول که کرد این فلک و گفت
[...]
دهقان به تعجب سر انگشت گزانست
کاندر چمن و باغ ، نه گل ماند و نه گلنار
پر بار بسال اندر یکبار بود گل
روی تو مرا هست همیشه گل پر بار
ای آذر تو بافته از غالیه چادر
اندر دل عشاق ز دست آذرت آذر
زلفین تو ریحان دل عشاق تو جنت
دیدار تو خور دیده عشاق تو خاور
نه سرو سهی چون تو و نه لاله خودرو
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.