سوگند خوردهام به سر زلف آن پسر
کز مهر او نتابم و عهدش برم بسر
سوگند من شکسته نشد گرچه روزگار
برهم شکست خرد سر زلف آن پسر
هرگز ندیدهاند و نبینند در جهان
از قد و زلف و جشم و لب او بدیعتر
دیباسلب صنوبر و خورشید مشکپوش
بادام شکل نرگس و بیجاده گون شکر
زلفش مشعبدی است که پیش قمر همی
بندد ز ابر پرده و سازد ز شب سپر
هرچند پردهٔ قمر از ابر دیده ام
نشنیدهام سپر ز شب تیره بر قمر
مویم چو سیم و روی چو زر شد ز عشق آن
کز سیم و زر ناب میان دارد و کمر
تا زر او بدیدم شد موی من چو سیم
تا سیم او بدیدم شد موی من چو زر
ای دلبری که از پی شور و بلا توراست
بر ارغوان بنفشه و در پرنیان حجر
هم ترک حور زادی و هم حور سرو قد
هم سرو ماهرویی و هم ماه سیمبر
تا در دل تو آتش بیداد برفروخت
از تف او شدست مرا تافته جگر
بیدادگر مباش که فردا کنم نفیر
از دست تو به مجلس دستور دادگر
زین ملوک و صدرِ وزیران قوامِ دین
بوالقاسم آفتاب کرم قبلهٔ هنر
صدری که نام اوست رسیده به شرق و غرب
بدری که نور اوست رسیده به بحر و بر
گر ذات عقل را زلطافت بود بدن
ور باغ فضل را زکفایت بود شجر
باشد در آن بدن ز مقامات او روان
باشد بر آن شجر ز مقالات او ثمر
در شیب تازیانه و در نوک کلک او
هر ساعتی به چشم تعجب همی نگر
کاندر نفاذ و دفع ستم هر دو نایبند
از ذوالفقار حیدر و از دِرّهٔ عمر
ماند به امن و عافیت اخلاص و مهر او
زیرا که زین دو چیز مهیاست خواب و خَور
ماند به چرخ اول و رابع دل و کَفَش
کاندر میان هر دو مهیاست کام و گر
گر کارها روان ز قضا و قدر بود
دو شاخ کلک او به قضا ماند و قدر
گر خصم ازو حذر نتواند شگفت نیست
بیچاره از قضا و قدر چون کند سر
هرچند شاه و خسرو مرغان بود عقاب
سیمرغ را گرفت نیارد به زیر پر
ای از کرم چو برمکیان در عرب مثل
وی از هنر چو بلعمیان در عجم سمر
جز تو در آن گروه که هستند در عراق
هرگز که کرد سوی خراسان چنین سفر
بر تو سفر مبارک و خوش بود چون جنان
هر چند گفته اند سفر هست چون سقر
امروز در عراق و خراسان دو خسروند
آن شهریار خاور و این شاه باختر
از رای و از کفایت تو هر دو شاکرند
آن خواندت برادر و این خواندت پدر
مقصود اگر موافقت عهد بود و مهد
محمود شاه را ز شهنشاه دادگر
امروز عهد و مهد به جهد تو حاصل است
چون هر دو حاصل است چه باید همی دگر
زین عهد محکم است به هر کشوری نشان
زین مهد فرّخ است به هر بقعتی اثر
این عهد و مهد را به سعادت بود نثار
از چرخها ستاره و از بحرها گهر
تا کار مهد و شغل ولیعهد پادشاه
از جاه تو گرفت جمال و جلال و فر
نامآوران به درگهت از بهر تهنیت
دایم همی رسند نفر از پی نفر
فردا که در عراق نشینی به کام دل
بر بالش وزارت با حشمت و خطر
از تیغ شاه تیره دلان را بود نهیب
وز خامهٔ تو خیرهسران را بود خطر
بسیار دل به امن تو صافی شود ز شور
بسیار سر به امر تو خالی شود ز شر
باغ مراد را بود اقبال تو درخت
کشت امید را بود احسان تو مطر
در نامهها نوشته شود آیت فتوح
در شهرها کشیده شود رایت ظفر
ای گفته شُکر تو همه آزادگان به جان
ای کرده مدح تو همه فرزانگان زبر
طبع مرا ز نظم مدیح تو چاره نیست
چونانکه دیده را نبود چاره از بصر
در روح من ز دوستی توست تازگی
چونانکه تازگی بود از روح در صور
تشریف پادشاه تو حاصل شود مرا
گر تو به چشم سعی به کارم کنی نظر
ور در عنایت تو بود غایت کمال
کامل بود عطا و سخن گشت مختصر
تا درج را غرَر بود از نکته های خوب
تا دُرج را ز قطرهٔ باران بود دُرر
در درج محمدت درر ار سی ث تح باد
در دَرج مدح باد ز اوصاف تو غُرَر
فرخنده هفت چیز تو دایم گشاده باد
طبع و دل و زبان و رخ و دست و کار و در
راضی ز مهربانی تو شاه نامدار
شاکر ز نیک عهدی تو مهد نامور
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره عشق عمیق و وفاداری به محبوبی خاص است. شاعر به زیباییهای ظاهری و باطنی محبوبش اشاره میکند و او را بهترین و منحصر به فرد ترین موجود در جهان میداند. او به زلف و قامت محبوبش و تأثیر عشقش بر خود میپردازد و نشان میدهد که چگونه عشق، زندگیاش را دگرگون کرده است. همچنین، شاعر به اوضاع اجتماعی و سیاسی زمان خود اشاره میکند و از مقام و عزت شخصیتی که مدحش را میسراید، صحبت میکند. در نهایت، او با آرزوی توفیق و موفقیت برای خود و محبوبش پایان میدهد.
هوش مصنوعی: به آن موهای زیبا و دلربای او قسم خوردهام که از محبتش جدا نخواهم شد و هیچگاه پیمانمان را نخواهم شکست.
هوش مصنوعی: سوگند من پابرجا ماند، هرچند که روزگار به سختیها دامن زده و عقل و خرد را از کار انداخته است.
هوش مصنوعی: هیچگاه در دنیا چیزی زیباتر از قامت، مو، چشم و لبان او دیده نشده و نخواهد شد.
هوش مصنوعی: درخت صنوبر با پوشش زیبا و درخشان مانند خورشید، شکلی شبیه به گلهای نرگس دارد و این منظره در کنار باغی پر از گلهای خوشبو و شیرین است.
هوش مصنوعی: زلف او مانند پردهای است که حتی در برابر ماه هم به زیبایی خود را نشان میدهد و مانند سپری از شب، آنچه را که پنهان است محافظت میکند.
هوش مصنوعی: اگرچه زیبایی و روشنی ماه را از پشت ابر دیدهام، اما هرگز نشنیدهام که چقدر تاریکی شب میتواند بر روی آن سایه افکند.
هوش مصنوعی: موی من شبیه نقره و صورتم مانند طلا شده است، از عشقی که در عمق نقره و طلا، زیبایی و سادگی دارد و به عشق، زندگیام را زینت بخشیده است.
هوش مصنوعی: وقتی طلا را دیدم، موهایم مانند نقره شد و وقتی نقره را دیدم، موهایم مانند طلا شد.
هوش مصنوعی: ای محبوبی که برای جلب توجه و دلبری به دنبال درد و رنج هستی، همچون گل ارغوان و بنفشه در یک تکه پارچه نرم و لوکس قرار گرفتهای.
هوش مصنوعی: زیبایی تو هم مانند حورهای بهشتی است و هم مانند سروهای بلند. تو هم زیباییهای چشمنواز و هم لطافت خاصی داری که همواره دلربا و جذاب است.
هوش مصنوعی: این بیت بیانگر آن است که عشق در دل محبوب به شدت شعلهور است و این آتش دلسوزان، اثرش را بر روی عاشق گذاشته و او را تحت تأثیر قرار داده است. عاشق در این وضعیت، از شدت عشق و غم، حالتی خاص و عاطفی پیدا کرده که در درونش به تلاطم افتاده و جگرش مانند چیزی تافته و داغ شده است.
هوش مصنوعی: زیاد ظلم نکن، چون فردا از تو شکایت میکنم و صدایم را به دادگاه میرسانم.
هوش مصنوعی: از میان پادشاهان و وزیران بزرگ، بوالقاسم به عنوان یک نمونه برجسته و نورانی از فضیلت و استعداد در هنر و دانش نمایان است.
هوش مصنوعی: نام او به همه جا رسیده و در هر گوشه از زمین شناخته شده است، نور وجودش نیز در دریاها و خشکیها منتشر شده و همه جا را روشن کرده است.
هوش مصنوعی: اگر جوهر عقل نرمی و لطافت داشته باشد، مانند بدن است و اگر درخت فضل دارای کفایت و استحکام باشد، مانند درختی قوی است.
هوش مصنوعی: وجود او در آن بدن، روح و جان دارد و بر آن درخت ثمراتی از سخنان و افکار او میروید.
هوش مصنوعی: در خلال ضربههای تازیانه و نوک قلم او، هرلحظه به چشم شگفتی نگاه میکند.
هوش مصنوعی: در مبارزه با ظلم و رفع ستم، ما از قدرت و حمایت دو شخصیت بزرگ، یعنی امام علی (ع) با شمشیر ذوالفقار و عمر بن خطاب با درّۀ خود، بهرهمند هستیم.
هوش مصنوعی: اخلاص و محبت او به سلامتی و امنیت میانجامد، چرا که به واسطه این دو ویژگی است که خواب و خوراک آدمی فراهم میشود.
هوش مصنوعی: دل و دست او در دو عرصهٔ مختلف قرار دارد و در هر دو زمینه برای او فراهمی و خوشی وجود دارد.
هوش مصنوعی: اگر تمامی کارها بر اساس سرنوشت و تقدیر باشد، پس دو شاخ قلم او (خدا) به تقدیر و سرنوشت بیحرکت خواهد ماند.
هوش مصنوعی: اگر دشمن نتواند از او دوری کند، جای تعجب نیست که بیچاره به خاطر قضا و قدرش که شامل حال او شده است، چه کار کند.
هوش مصنوعی: هرچند که شاه و پادشاه، مانند پرندگان هستند، اما عقاب سیمرغ، به راحتی نمیتواند زیر پر آنها قرار بگیرد.
هوش مصنوعی: ای کسی که از بزرگواری چون برمکیان در عرب هستی، و از هنر چون بلعمیان در عجم.
هوش مصنوعی: جز تو، هیچکس دیگری در آن جمع که در عراق هستند، هرگز چنین سفری به سوی خراسان نکرده است.
هوش مصنوعی: سفر تو خوش و مبارک است مانند بهشت، هرچند که گفتهاند سفر به معنای جهنم است.
هوش مصنوعی: امروز در عراق و خراسان، دو پادشاه بزرگ وجود دارند؛ یکی در شرق و دیگری در غرب.
هوش مصنوعی: هر دو یعنی عقل و تدبیر، به خاطر تو سپاسگزارند؛ یکی تو را برادر مینامد و دیگری پدری برای تو در نظر دارد.
هوش مصنوعی: اگر هدف از این مسیر، پیروی از پیمان بوده و در نهایت، مهد و سرزمین محمود شاه را به پادشاهی عادل بسپارند.
هوش مصنوعی: امروز به خاطر تلاش تو، هر دو گزینه به دست آمده است. حال که هر دو به دست آمدهاند، چه نیازی به تلاش بیشتر هست؟
هوش مصنوعی: از این عهد محکم، هر کشوری نشانی دارد و از این مهد خوشبختی، در هر نقطهای اثری دیده میشود.
هوش مصنوعی: این پیمان و این جایگاه، به سعادت و خوشبختی نیازمند است؛ چرا که از آسمان ستاره و از دریا جواهر و سنگهای قیمتی به آن هدیه میشود.
هوش مصنوعی: تا زمانی که مقام و شغل ولیعهد پادشاه تحت تاثیر جایگاه توست، زیبایی و شکوه و عظمت وجود تو را به دست میآورد.
هوش مصنوعی: مشهوران و بزرگانی که به مقام تو میرسند، دائماً به همدیگر تبریک میگویند و گروه گروه به دیدارت میآیند.
هوش مصنوعی: فردا وقتی در عراق مستقر شوی، خوشحال و راضی بر بالش مقام و موقعیت خود بیارامی و با عزت و احترام زندگی کنی، حتی اگر با خطرات هم همراه باشد.
هوش مصنوعی: از شمشیر شاه دلهای تیره و ناامید ترس دارند و قلم تو برای کسانی که مغرور و نادان هستند خطرناک است.
هوش مصنوعی: دل بسیاری از افراد وقتی به آرامش و امنیت تو نزدیک میشود، پاک و خالص میگردد و از نگرانیها و آشفتگیها دور میشود.
هوش مصنوعی: درخت امید با یاری و لطف تو رشد کرده و باغ آرزوها با خوش شانسیِ تو سرسبز و پرثمر شده است.
هوش مصنوعی: در نامهها بیان شود نشانههای پیروزی، و پرچم موفقیت در شهرها به اهتزاز درآید.
هوش مصنوعی: ای آنکه شکر نعمت تو را همه آزادگان به دل دارند و در وصف تو همه دانشمندان سخن میگویند.
هوش مصنوعی: قلم من نمیتواند از مدح تو دور شود، همانطور که چشم نمیتواند از دیدن پرهیز کند.
هوش مصنوعی: دوستی تو در وجود من طراوتی به وجود آورده است، مانند طراوتی که از روح در صورتها ایجاد میشود.
هوش مصنوعی: اگر تو با تلاش و دقت به کارهایم نگاه کنی، میتوانم به مقام و منزلت پادشاهی برسم.
هوش مصنوعی: اگر توجه و عنایت تو باشد، در این صورت تمام کمال در بخشش و لطف تو خلاصه میشود و سخن نیز به صورت مختصر بیان میشود.
هوش مصنوعی: تا زمانی که نکات خوب و ارزشمند وجود دارد، درهای دل به روی آنها باز است، مانند اینکه قطرات باران تا زمانی که به زمین برسند، ارزشمند و زیبا هستند.
هوش مصنوعی: در وصف و مدح محمد، اگر مرواریدها را در نظر بگیریم، این مرواریدها همانند ویژگیها و اوصاف تو هستند که بسیار گرانبهاتر و درخشانتر از آنهاست.
هوش مصنوعی: هفت چیز خوش یمن همیشه برایت گشوده و در دسترس باشد: روح و دل و زبان و چهره و دستان و کار و دروازه به روی زندگی.
هوش مصنوعی: من از محبت تو خرسند و شادمانم، و به خاطر وفای به عهد تو، سپاسگزار و قدردان هستم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
سروست و بت نگار من آن ماه جانور
ار سرو سنگ دل بود و بت حریر بر
باری ندانمت که چه خو داری ای پسر
تا نیستی مرا و ترا هیچ درد سر
همچون مه دو هفته برون آیی از وثاق
همچون مه گرفته درون آییم ز در
رغم مرا چو سرکه مکن چون بمن رسی
[...]
اخگر هم آتشست ولیکن نه چون چراغ
سوزن هم آهنست ولیکن نه چون تبر
کلکش چو مرغکیست دو دیده پر آب مشک
وز بهر خیر و شر زبانش دو شاخ وتر
آن سوسن سپید شکفته به باغ در
یک شاخ او ز سیم و دگر شاخ او ز زر
پیراهنیست گویی دیبا ز شوشتر
کز نیل ابره استش و از عاج آستر
تا بیشتر زند بدلم عشق نیشتر
باشد مرا بمهر بتان میل بیشتر
اندیشه یکی پسر اندر دلم فتاد
هرگز نیامده ببر من چنو پسر
تا عشق آن پسر بسرم بر نهاد رخ
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.