آمد آن فصلی کزو طبع جهان دیگر شود
هر زمین از صنعت او آسمان پیکر شود
باغ او مانند صورتخانهٔ مانی شود
باغ ازو مانند لعبتخانهٔ آزر شود
کوهسار از چادر سیمابگون آید برون
چون عروس باغ در زنگارگون چادَر شود
گاه پرکوکب شود بیگنبد اخضر درخت
گاه بیکوکب چمن چونگنبد اخضر شود
سرو همچون منبری گردد ز مینا ساخته
شاخگل مانندهٔ بیجاده گون چنبر شود
گاه بازیگر شود قمریگهی بلبل خطیب
آن جهد بیرون ز چنبر وین سوی منبر شود
ابر چون اندر دهان لاله اندازد سرشک
لولو اندر لاله پنداری همی مضمر شود
نغز باشد لؤلؤ اندر لالهٔ معشوق من
چون بخندد لؤلؤ اندر لاله پر شَکَر شود
نور با ظلمت قرین و فر با ایمان ندیم
مر مرا پیدا همی بر روی آن دلبر شود
گاه ظلمت بر بساط نور رقاصیکند
گاه بر اطراف ایمان کفر بازیگر شود
جام باده بر کف من نِهْ که جانان حاضرست
تا مرا بر روی جانان باده جان پرور شود
بسکه بی او دیدگان من به خواب اندر نشد
بر کنار او مگر یک ره به خواب اندر شود
مجلسی بیداوری با او نخواهم ساختن
بیش تا خصمش خبر یابد سوی داور شود
مر مرا از داور و خصمش نباشد هیچ باک
گر نظام دین پیغمبر مرا یاور شود
صاحب عادل مظفر آنکه عدل او همی
حجت قول خدای و قول پیغمبر شود
فتح اگرگفتارگردد کنیتش معنی بود
ور ظفر تصریفگردد نام او مصدر شود
گر نسیم جود او برکوه و صحرا بگذرد
سنگ آن یاقوتگردد خاک آن عنبر شود
ور به چشم همت اندر آب دریا بنگرد
موج آن دریا برآید اوج کیوانْ تر شود
نه هر آن صاحب که بردارد قلم چون او شود
نه هر آن غازیکه تیغی برکشد حیدر شود
در صدف بسیار بارد قطرهٔ باران همی
لیکن از صد قطره یک قطره همیگوهر شود
بر بساط جنت ابراهیم را باید نشست
تا بهزیر پایش آتش سوسن و عَبْهر شود
ملک و دین را سید دنیا سزد فخرو نظام
تا بنای ملک و دین هر روز عالیتر شود
هرکه اندر سایهٔ اقبال او گیرد پناه
گر زنی دیوار سازد سدّ اسکندر شود
وان که خواهد تا برآرد برخلافش یک نفس
آن نفس در حنجرش برّان تر از خنجر شود
ای سخاگستر خردمندی که هرکاو ساعتی
با تو بنشیند خردمندی سخاگستر شود
ای جهانداری کز عالی درگهت سوی ملوک
نامهای چندان اثر داردکه صد لشکر شود
گرتورا چون رستم زال آید اندر پیش خصم
از فَزَع موی سرش چون فَرق زال زر شود
از دهن افسارگردد هرکه با تو سرکشد
وانکه سر بر خط نهد شایستهٔ افسر شود
گرزمدح تو بلند اختر شدم نشگفت ازآنک
مادح از ممدوحِ نیکاختر بلند اختر شود
هر عَرَض کاندر مدیحت بگذرد بر خاطرم
روی یوسف باشد اندر حسن اگر جوهر شود
پیش تو در نیک عهدی عرضهکردم محضری
هرکه این محضر فرو خواند نکومحضر شود
غیبهٔ من بنده از تشریف تو پر جامه شد
کیسه هم بایدکه از اِنعام تو پر زر شود
گفتم این مدحت بدانسانی که گوید عنصری:
«باد نوروزی همی در بوستان بتگر شود»
تا همی اشعار زیبا زیور دیوان شود
تا همی الفاظ نیکو زینت دفتر شود
جاوان بادت بقا تا دفتر و دیوان ما
از ثنا و مدح تو پرزینت و زیورشود
هرکه بر مهرت در دل بسته دارد خَسته باد
تا ز درد آواز او همچون صریر در شود
باد بزمت چون سپهری کاندرو هر ساعتی
ماه ساقی گردد و ناهید خنیاگر شود
بر تو فرخ باد سیصد جشن تا در هر یکی
مجلس تو جنت و می اندرو کوثر شود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر در مورد فصلی است که در آن جهان به دگرگونی و زیبایی خاصی میرسد. طبیعت به زیبایی و شکوهی در میآید که برگرفته از هنر و خلاقیت خداوند است. باغها و کوهها به شکلهای زیبا و رنگارنگ درمیآیند و مظاهر طبیعت مانند گلها و درختان به تزییناتی شگرف بدل میشوند. این فصل به گونهای است که روشنایی و تاریکی در هم تنیدهاند و شادی و زیبایی در هر گوشهای از محیط به چشم میخورد. شاعر از ویژگیهای شگفتانگیز این فصل میگوید و اشاره دارد به نعمتهایی که از جانب خداوند نازل میشود. او همچنین به قدرت و عدالت حکومتی که چنین زیباییها را حفظ میکند، اشاره میکند و همه این موارد را به شکلی شاعرانه بیان میکند. در نهایت، تاکید میشود که این زیبایی و شکوفایی عدالت و حکمت الهی است که هر جایی را تحت تأثیر قرار میدهد و زندگی را سرشار از سرور میکند.
هوش مصنوعی: فصل جدیدی فرامیرسد که در آن طبیعت، جهانی دیگر به خود میگیرد و هر زمینی با هنر او مانند آسمانی زیبا و دلکش خواهد شد.
هوش مصنوعی: باغ او به زیبایی و دلانگیزی شبیه به یک تصویر زیبا خواهد شد و از او، باغ به شکل یک مکان پر از زیبایی و هنر درخواهد آمد.
هوش مصنوعی: کوهسار به مانند دختری زیبا که از چادر نقرهای بیرون میآید، با جلوهای دلربا و درخشندگی خاصی خود را نشان میدهد. زیبایی و جلال آن به گونهای است که باغ را تحت تاثیر قرار میدهد و به آن رنگ و جذابیت خاصی میبخشد.
هوش مصنوعی: گاهی درختان به صورت یک سقف پرستاره نمایان میشوند، در حالی که گاهی چمن بدون ستاره به شکل همان سقف سبز در میآید.
هوش مصنوعی: درخت سرو با زیبایی خاصی مثل منبری از گلهای مینا میشود و شاخ و برگهایش به شکل حلقهای شبیه به گلها در میآید.
هوش مصنوعی: گاه قمر نقش بازی میکند و گاه بلبل سخنوری میکند. این موجودات گاهی از دایره محدودیتها خارج میشوند و به سوی بالاترین مقامها و منابر میروند.
هوش مصنوعی: زمانی که ابر، اشکی را بر روی گل لاله میریزد، گویی که مرواریدی درون لاله پنهان شده است.
هوش مصنوعی: لؤلؤی زیبا به رنگ گل لالهٔ معشوق من، زمانی که بخندد، به مانند شکر شیرین میشود.
هوش مصنوعی: نور و ظلمت همیشه در کنار هم هستند و ایمان و عشق من به تو، باعث میشود که بتوانم تو را در دل خود ببینم و حضور تو را در زندگیام احساس کنم.
هوش مصنوعی: گاهی اوقات تاریکی بر دنیای روشنایی تسلط پیدا میکند و گاهی هم ناامیدی و کفر اطراف ایمان و باورها را در بر میگیرد.
هوش مصنوعی: جام شراب را به دستم بده، زیرا که محبوبم اینجا حاضر است تا با نوشیدن این شراب، جانم تازه و شاداب شود.
هوش مصنوعی: چقدر چشمان من به خاطر دوری از او خسته و خوابآلود شدهاند، که تنها یک بار در کنار او، چشمانم میتواند به خواب برود.
هوش مصنوعی: دیگر در مجلسی که در آن کسی برای داوری وجود ندارد، شرکت نخواهم کرد، زیرا ممکن است رقیب من از این موضوع مطلع شود و به سوی قاضی برود.
هوش مصنوعی: من از قضاوت و دشمنی هیچ کس نگران نیستم، اگر نظام دین پیامبر پشتیبانم باشد.
هوش مصنوعی: کسی که عادل و موفق است، آنچنان عدلی دارد که سخن او به عنوان دلیل و شاهد بر حقانیت کلام خدا و پیامبر قرار میگیرد.
هوش مصنوعی: اگر فتح و victory به گفتار تبدیل شود، به معنی واقعی خود میرسد و اگر پیروزی به نحوی دیگر تعبیر شود، نامش به ریشه و منبع خود برمیگردد.
هوش مصنوعی: اگر نسیم بخشش او بر کوه و دشت بوزد، سنگها همچون یاقوت میشوند و خاکها به مانند عنبر تغییر شکل میدهند.
هوش مصنوعی: اگر کسی با اراده و هدف، به عمق دریای زندگی نگاه کند، موجهای این دریا به اندازهای بلند میشوند که به اوج آسمان میرسند.
هوش مصنوعی: هر کسی که قلم به دست میگیرد، نمیتواند مثل او شود و هر کسی که شمشیر به دست میگیرد، نمیتواند مانند حیدر باشد.
هوش مصنوعی: در درون صدف، حتی یک قطره باران هم میتواند به یک گوهر تبدیل شود، اگرچه در کنار آن صدها قطره باران دیگر وجود دارد. این نشاندهنده این است که هر چیزی ممکن است در شرایط مناسب به ارزش و زیبایی خاصی برسد.
هوش مصنوعی: برای رسیدن به خوشبختی و بهشت، باید در کنار ابراهیم قرار بگیریم تا زیباییهای زندگی چون آتش سوسن و عَبْهر (نهر بهشتی) زیر پای او نمایان شود.
هوش مصنوعی: نیکوست که رهبر و پیشوای جامعه، هم در امور دینی و هم در امور دنیوی، نائل به احترام و اعتبار باشد تا اساس مملکت و دیانت همواره در حال پیشرفت و اعتلا باشد.
هوش مصنوعی: هر کسی که تحت حمایت و خوشاقبالی دیگران قرار گیرد، میتواند در برابر مشکلات و چالشها به راحتی پناه بگیرد و حتی در برابر قویترین موانع همچون دیوارهای اسکندر، مقاومت کند.
هوش مصنوعی: کسی که بخواهد بر خلاف خواستهاش یک نفس بکشد، آن نفس برای او به اندازهای برّنده خواهد شد که مانند تیغ خنجر باشد.
هوش مصنوعی: ای کسی که با سخاوت و دانش خود، هر فردی که در کنار تو بنشیند را به خردمندی و سخاوت وادار میکنی.
هوش مصنوعی: ای کسی که بر جهان حاکم هستی، نامهای که از درگاه بلندمرتبهات به سمت پادشاهان فرستاده میشود، آنقدر تأثیر دارد که میتواند برابری کند با حضور صد لشکر.
هوش مصنوعی: اگر تو همچون رستم زال به میدان جنگ بیایی، دشمن از ترس موهای سرت به رنگ زر میشود، مانند فرق زرین زال.
هوش مصنوعی: هر کسی که بخواهد با تو در بینظمی و سرکشی رفتار کند، تحت کنترل تو خواهد بود، اما کسی که به مقررات پایبند باشد و رفتار مناسبی داشته باشد، شایستهٔ مقام و احترام خواهد بود.
هوش مصنوعی: اگر در ستایش تو زبان به مدح باز کنم، عجیب نیست که مادح در سایه خوبیهای تو، خود را در مقام بلندی ببیند.
هوش مصنوعی: هر موضوعی که در مدح تو مطرح شود، برای من مانند زیبایی یوسف است، اگرچه فقط در نظر میآید و هیچ وقت به حقیقت آن نمیرسد.
هوش مصنوعی: من در حضور تو با عهد و پیمانی نیک از کسی یاد کردم که هر کس این نامه را بخواند، در زمرهی نیکوکاران قرار خواهد گرفت.
هوش مصنوعی: اگر من از حضور تو دور شوم، باید زندگیام تغییر کند و پر از نعمت و ثروت شود.
هوش مصنوعی: گفتم این ستایش را به کسی نسبت بده که میگوید: «باد نوروزی در باغ باعث شکوفایی گلها میشود.»
هوش مصنوعی: برای اینکه شعرهای زیبا موجب زینت دیوان شوند و واژههای نیکو دلآویز دفتر گردند.
هوش مصنوعی: ای جوان، تو باید برای همیشه بمانی تا دفتر و کتاب ما (اشعار و نوشتههایمان) از ستایش و مدح تو پر شود و زیبا گردد.
هوش مصنوعی: هر کسی که عشق تو را در دلش جای داده، باید بداند که رنجهایی خواهد کشید، زیرا صدای او از درد، مانند صدای نالهای خواهد بود که به گوش میرسد.
هوش مصنوعی: باد مانند یک سپاه در حال حرکت است و در هر ساعتی ماه مانند ساقی میشود و ناهید (زهره) به عنوان خواننده و نوازنده درمیآید.
هوش مصنوعی: بر تو فرخ باد سیصد جشن، به این معنی است که برای تو خوشی و شادمانی در سهصد جشن آرزومندم. در هر یک از این جشنها، مجلس تو همانند بهشتی است که در آن نوشیدنیهای خوشمزه و لذتبخش وجود دارد و حالت جشن به قدری شیرین است که مثل کوثر میشود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
باد نورزی همی در بوستان بتگر شود
تا ز صنعش هر درختی لعبتی دیگر شود
باغ همچون کلبۀ بزّاز پر دیبا شود
باد همچون طلبۀ عطار پر عنبر شود
سونش سیم سپید از باغ بردارد همی
[...]
گر نه آیین جهان از سر همی دیگر شود
چون شب تاری همی از روز روشن تر شود
روشنایی آسمان را باشد و امشب همی
روشنی بر آسمان از خاک تیره بر شود
روشنی بر آسمان زین آتش جشن سده ست
[...]
باد نوروزی همی در بوستان سامر شود
تا به سحرش دیدهٔ هر گلبنی ناظر شود
گل که شب ساهر شود پژمرده گردد بامداد
وین گل پژمرده چون ساهر شود زاهر شود
ابر هزمان پیش روی آسمان بندد نقاب
[...]
دور عالم جز به آخر نامدست از بهر آنک
هر زمان بر رادمردی سفلهای مهتر شود
آن نبینی آفتاب آنجا که خواهد شد فرو
سایهٔ جوهر فزون ز اندازهٔ جوهر شود
باد آتش بار چون از روی دریا در شود
خاک پژمرده ز آب زندگانی تر شود
گه چو یوسف شاهدی از چاه بر تختی رود
گه چو آدم صورتی از خاک جاناور شود
یک قدم روید گیاهی را و با صد جان بود
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.