گنجور

 
اثیر اخسیکتی

در نامه‌ی تو‌، قلم چو گردن بفراشت

گفتم بنویسمت، سرشکم نگذاشت

حال دل مشتاق نه آن صورت داشت

کان را به‌سر قلم‌، توانست نگاشت