ای ز بزم تو با لطایف خلق
پیشه ی گوش و دل شکر رفتن
از پی گوش و گردن مدحت
عقل شاگرد من بدر سفتن
بنده بر در بماند فرمان چیست
سخنی باز میتوان گفتن
نه چنان لنگری است کز سبکیش
همچو دریا بباید آشفتن
گر بخدمت رسد بجای آرد
شرط کم گفتن و سبک خفتن
برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.
ای ز بزم تو با لطایف خلق
پیشه ی گوش و دل شکر رفتن
از پی گوش و گردن مدحت
عقل شاگرد من بدر سفتن
بنده بر در بماند فرمان چیست
سخنی باز میتوان گفتن
نه چنان لنگری است کز سبکیش
همچو دریا بباید آشفتن
گر بخدمت رسد بجای آرد
شرط کم گفتن و سبک خفتن
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به مجالس و محافل زیبا اشاره میکند که در آنها با لطافت و زیبایی خلق، گوش و دل را شاد میکند. او به اهمیت مدح و ستایش اشاره دارد و میگوید که عقل او به دنبال کلام شایسته است. شاعر از وضعیت خود در دروازهای نام میبرد و میپرسد که چه فرمانی دارد. او میگوید که نمیتوان به سادگی سخن گفت و مانند دریا باید پرهیجان و پرشور بود. در نهایت، اشاره میکند که اگر به خدمت برسد، باید با کمگویی و آرامش رفتار کند.
هوش مصنوعی: تو با جذابیتها و زیباییهای خود، دل و گوش دیگران را مسحور میکنی و مانند شکر بر زبانها مینشینی.
هوش مصنوعی: به دنبال ستایش و تحسین عقل خود هستم و میخواهم توجه و احترام آن را جلب کنم.
هوش مصنوعی: گدا در درگاه میماند، دستور چیست؟ صحبتهایی میتوان گفت.
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که هیچ چیزی به اندازه یک لنگر نمیتواند از روی سبکباری و بیپناهی آب را به هم بریزد. به عبارت دیگر، این جمله بیانگر این است که برخی از چیزها به خاطر خصلت و ویژگیهایشان میتوانند تأثیرات زیادی بر محیط خود بگذارند.
هوش مصنوعی: اگر کسی بخواهد در خدمت باشد، باید کمتر صحبت کند و خود را سبکبار نشان دهد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.