ای ز بزم تو با لطایف خلق
پیشه ی گوش و دل شکر رفتن
از پی گوش و گردن مدحت
عقل شاگرد من بدر سفتن
بنده بر در بماند فرمان چیست
سخنی باز میتوان گفتن
نه چنان لنگری است کز سبکیش
همچو دریا بباید آشفتن
گر بخدمت رسد بجای آرد
شرط کم گفتن و سبک خفتن