بی غم عشق تو دل بکار نیاید
جان نبود آب و گل بکار نیاید
عقل برافشاند کیسه لیک ز تقصیر
در رخ تو جز خجل بکار نیاید
شمع دلت خوانم ای عزیزتر، از جان
نام تو شمع چگل بکار نیاید
سوی تو هر عشق نامه ئی که نوشتم
نقش جز از خون دل بکار نیاید
ناوک دلدوز برکشی که فلان را
گل شکر معتدل بکار نیاید
تا چو توئی بشکند مصاف ضعیفی
هیچ ایاز و قزل بکار نیاید
بیغم تو یک نفس که شاد بر آرم
گر کنی از من بحل بکارنیاید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.