همای چتر فلک سای ارسلانشاهی
که باد سایه ی چترش ز ماه تا ماهی
کشید رخت بر این آشیان، ز اوج ظفر
شکار کرده هر اقبال را، که میخواهی
گرفته روی ممالک ز تیغش آرایش
شنوده گوش ملایک، ز کوسش آگاهی
ز نیش خنجر بیجاده فام او در جنگ
عدو نه جَسته بصد حیله، با رخ کاهی
باسم لعل و زمرد نشاند زرگر دور
هزار مهر سپهرش در افسر شاهی
بداده نوبت خدمت طناب نو بیتش
سرای پرده اجرام را بخر گاهی
محیطی است نوالش ز بخشش مالی
اثیری است جلالش ز رتبت جاهی
زهی، بنان تو صد سحر درگهر بخشی
زهی سنان تو صد چرخ در عدو کاهی
اگر به پنبه رسد شعله ئی ز شمشیرت
خزند شیران اندر پناه روباهی
ازل بدان کمر آسمان مرصع کرد
که بود داه بساط تو عالم واهی
دُهانَت خرد خواجه وش بجای گهی است
که با هدایت تو میدهد خط داهی
گل ولی شگفانی دل عدو شکنی
در این دو حالت هم آفتاب و هم ماهی
سخن چوره بمدیح تو جست آبله پای
بمانده حیران، در سنکلاح گمراهی
ولیت، اهل ردا بود و خصمت، اهل کلیم
از آن بگردش شد، این کارگاه جولاهی
خدایکانا، بر پشت دست حلقه ی چرخ
نکینه تو، که هم آمر است و هم ناهی
سران، گوهر سلجوق منصفند در آنک
تو شاه واسطه عقد کل اشباهی
چو در مصاف نهی روی، پشت صد سپهی
چو بر سریر کنی پشت، روی صد گاهی
زمانه را بمکان تو رشته یکتائی است
چه باک رشته اقبال را. ز یکتاهی
اگر چه هفت زمین نزل یک خرام تو شد
هنوز باش، که در کام اول از راهی
بمدح تو نرسد دست هیچ فکر که تو
ورای صورت افهام و صوت افواهی
قبای مدت دوران بقد عمر تو باد
در این مقام سخن را دهیم کوتاهی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف و ستایش شخصیت و مقام ارسلانشاهی میپردازد. شاعر به عظمت و بزرگی او اشاره میکند و این که چتر حمایت او همچون سایهای بر سر دیگران گسترده است. او را شکارچی موفق اقبال میداند که زمین را با عدالت و قدرت خود تزئین کرده است. همچنین به جلال و بخشش او اشاره میگردد و قدرتش در نبرد را ستایش میکند. شاعر به طرز هنرآفرینی و برتری ارسلانشاه در میدان جنگ نیز میپردازد و او را به عنوان بینشکنندهای در راهنمایی و هدایت جامعه توصیف میکند. در نهایت، شاعر به این نتیجه میرسد که پیروزی و عظمت او فراتر از هر تصور و بیان عقل انسانی است و برتریاش بر زمانه و تاریخ حاکم است.
هوش مصنوعی: پرندهای همچون همای، که سایهاش به مانند چتری از آسمان بر سر ارسلانشاه میافتد، و نسیم در سایهی این چتر، از ماهی تا ماه میوزد.
هوش مصنوعی: او از این خانه رخت برکشید و از قله پیروزی، هر بختی را که میخواستی شکار کرد.
هوش مصنوعی: سلطنت او بر سرزمینها با قدرتش زینت یافته و فرشتگان از صدا و نواهای او آگاه هستند.
هوش مصنوعی: به خاطر زخمهای عمیق و خطرناک خنجر او، در نبرد با دشمن نهتنها با ترفندهای فراوان موفق نشدم، بلکه چهرهام نیز دچار تغییر شد و به شدت آسیب دید.
هوش مصنوعی: با نام لعل و زمرد، زرگری هزار مهری را که در آسمان است، در تاج پادشاهی قرار داده است.
هوش مصنوعی: با یک تحول تازه در روند خدمتگزاری، به یاد آور که برای گاهی باید به خریدن پردهای که به زیبایی آسمان اشاره دارد، بپردازی.
هوش مصنوعی: محیطی که در آن زندگی میکنیم با generosity و بخشش مالکیت خود، جایی است با شکوه و عظمت که به خاطر مقام و مرتبهاش مشهور است.
هوش مصنوعی: چه خوب است که دستهای تو هزاران جادوی شگفتانگیز میآفریند و چه نیکو است که نیزهای تو صد بار دشمن را به تنگنا میاندازد.
هوش مصنوعی: اگر شعلهای از شمشیر تو به پنبه بیفتد، شیرها در پناه روباهی خواهند خزید.
هوش مصنوعی: از ابتدا، کمر آسمان را زیبا و تزئین شده ساختند، اما تو را تنها در دنیا یا حقیقتی بیپایه میبینم.
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که چرخش و مسیر زندگی گاهی اوقات به دقت و حکمت نیاز دارد. در واقع، تصمیمگیریهای درست و راهنماییهای بهجا میتوانند انسان را به سمت موفقیت هدایت کنند. به نوعی، خرد و عقل میتواند به ما نشان دهد که در چه زمان و مکانهایی باید اقدام کنیم تا به هدفمان برسیم.
هوش مصنوعی: گل زیبا و شگفتانگیز است و دل دشمن را میشکند، در حالی که میتواند هم مانند آفتاب و هم مانند ماه باشد.
هوش مصنوعی: سخن درباره ستایش تو بهمنزلهٔ زخم پای کسی است که در مسیر ناهموار گم شده و سرگردان مانده است.
هوش مصنوعی: ولیت، کسی است که لباس مخصوص دارد و در کارش حرفهای است، در حالی که دشمن تو، به کسی اشاره دارد که با کلمات به جنگ میآید و از این فضای پرچالش دور شده است. این مکان، محلی است برای فعالیتهای هنری و مهارتی.
هوش مصنوعی: ای خدا، بر روی دستت نشان چرخ گردش را بگذار که تو هم فرماندهی و هم نهی میکنی.
هوش مصنوعی: سران قوم سلجوق درستکار هستند و در این میان تو به عنوان شاه، نقش مهمی در برقراری ارتباط و اتحاد بین آنها ایفا میکنی.
هوش مصنوعی: زمانی که در میدان نبرد روی خود را نشان بدهی، پشت تو از صد سرباز در حال دفاع است. همچنین وقتی بر تخت نشستهای، پشت تو صد نفر در حال حمایت و دفاع از تو هستند.
هوش مصنوعی: زمانه به تو وابسته است و تو نقطهنظر یکتایی در این دنیا هستی. مهم نیست که چه بر سر شانس و سرنوشتت میآید، زیرا این یکتایی توست که ارزش دارد.
هوش مصنوعی: هرچند که هفت زمین به خاطر تو به زمین آمدهاند، باز هم صبر کن، زیرا در آغاز راهی که قدم گذاشتهای، هنوز چیزهای زیادی در پیش است.
هوش مصنوعی: هیچ اندیشهای نمیتواند به ستایش تو برسد، زیرا تو فراتر از هر تصوری و سخنی هستی.
هوش مصنوعی: کتاب زندگی تو به زیبایی و عظمت دوران خود ادامه دارد، و در اینجا ما باید مختصر صحبت کنیم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چرا چو روز بهار ای نگار خرگاهی
بر این غریب نه بر یک نهاد و یک راهی
گهی به لطف چو عیسا مرا کنی فلکی
گهی به قهر چو یوسف کنی مرا چاهی
گهی به بوسه امیرم کنی به راهبری
[...]
هلال ماه صیام از سپهر ناگاهی
بتافت آنک، ربی و ربک اللهی
بسان زورق سیمین میان دریائی
بشکل نعلی زرین فتاده در راهی
چنانکه بردم طاوس نیم دایره
[...]
زهی مسخّر حُکمت ز ماه تا ماهی
شه ستاره سپاه و سپهر درگاهی
چو بندگان، مه و خورشید بر درت شب و روز
نشسته اند به هر خدمتی که در خواهی
تویی که از ره تسبیب، قسط روزی خلق
[...]
چه خوش بود که به بالینِ خفته ناگاهی
چو چشم باز گشایم مرا رسد ماهی
فقیر را چه سعادت ورایِ آن باشد
که سر به کنجِ خرابش در آورد شاهی
میانِ ظلمتِ شب نورِ طلعتش باشد
[...]
بحسن روی تو ای آفتاب خرگاهی
ندید دیده گردون ز ماه تا ماهی
توئیکه رنگ رخت را جهانیان گویند
که چشم بد مرسادت که صبغه اللهی
اگر رسائی قد تو باغبان بیند
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.