ای برق محبت که ره من زدهای باز
آتش به من سوخته خرمن زدهای باز
زینگونه که بردی به در از خانه خویشم
بر من رقم گوشه گلخن زدهای باز
ای جان من خانه خراب از چه جهت دست
در دامن آن خانهبرافکن زدهای باز
خواهی مگر ای اشک دگر خون مرا ریخت
ورنه چه مرا دست به دامن زدهای باز
از طعن تو اهلی دل ما ریش از آن است
کآزرده خاریم و تو سوزن زدهای باز
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.