کمال صنع الهی در آن جمال بود
که حسن و خال و خطش جمله بر کمال بود
کرا مجال چو پروانه وصل آن شمع است
وگر مجال بود بودنش محال بود
به تیره بخت اجل گر چو برق برگذری
سعادت ابدش رهنمای حال بود
بیک نظر که کند آفتاب محو شود
غبار ظلمت اگر صدهزار سال بود
چو چنگ رشته جانم ز گوشمال گسست
نوازشی بنما چند گوشمال بود
خیال لعل تو جان را بشهد جان پرورد
حرام بادش اگر بی تو می حلال بود
بپوش شمع رخ ای نور دیده از اهلی
که نور دیده او شمع این جمال بود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر دربارهٔ عشق و زیبایی است و بیان میکند که اگر عشق و زیبایی تو (معشوق) وجود نداشت، تمام جهان به تو اشتياق نداشت. همچنین، اگر نگاه تو بر آینهها نمیافتاد، زیباییها در جهان شکل نمیگرفت. شاعر به این نکته اشاره میکند که اگر وجود عشق و وصال تو برای مردم شیرین و رضایتبخش نمیبود، درد جدایی هم به این شدت احساس نمیشد. در نهایت، شاعر از این میگوید که اشعار عاشقانهای که در وصف تو نوشته نمیشد، مانند لالهای سوخته بدون رنگ و بویی باقی میماند.
هوش مصنوعی: کمال هنر خداوند در زیباییای بود که همه ویژگیهای نیکو مانند زیبایی صورت و نقش و خط بر آن به کمال رسیده بودند.
هوش مصنوعی: کسی که فرصت نزدیکی به آن شمع را داشته باشد، مانند پروانهای است که به سوی نور میرود، اما اگر فرصتی وجود نداشته باشد، امکان وجود او نیز غیرممکن است.
هوش مصنوعی: اگر سرنوشت شوم را همچون برق بگذارید که ناگهان میگذرد، خوشبختی ابدی میتواند راهنمای حال شما باشد.
هوش مصنوعی: با یک نگاه از طرف آفتاب، غبار تاریکی از بین میرود، حتی اگر این تاریکی برای صد هزار سال دوام داشته باشد.
هوش مصنوعی: وقتی که رشتهٔ وجود من از سختیها و مشکلات پاره شده است، لطفی بکن و نوازشی به من عطا کن؛ زیرا که چقدر میتوانم زخمهای سخت را تحمل کنم؟
هوش مصنوعی: اگر خیال زیبایی لبهای تو برای جانم همچون شهد باشد، زندگیام را از این فکر پر کرده است و اگر از این لذت بیتو باشد، برایم حرام است.
هوش مصنوعی: به خودت برس و خود را بیارای، ای روشنایی چشمان من، چون نور چشمان تو، روشنایی این زیبایی است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چنان سزد که کسی را که رتبتی باشد
غم کسی بخورد کو ضعیف حال بود
ز کوه جاه خود از پایة نصاب افتاد
ز واجبات جهان چون ز کات مال بود
کنون که دامن مقصود اوفتاد به چنگ
به کام غیر ز کف دادنش محال بود
ز فرط شوق حضورش هنوز حیرانم
که بر که مینگرم خواب یا خیال بود
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.