شوقی دگر امروز دلم سوی تو دارد
گویا کششی از طرف موی تو دارد
دل میبردم سوی تو پیداست که مرغم
آهنگ کمانخانه ابروی تو دارد
از زندگیش دل چو صبا جز رمقی نیست
وین زندگی از جان نه که از بوی تو دارد
بر خاک سر کوی تو خوابد بفراغت
عیشی عجب است اینکه سگ کوی تو دارد
اهلی ز پی مردنش اسباب مهیاست
بازآ که همین آرزوی روی تو دارد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
دیگر که هوای گل خودروی تو دارد
سیلاب سرشک که سر کوی تو دارد
بر هم زده دارد گل نازک ورقت را
آن باد مخالف که گذر سوی تو دارد
عشق تو چه عام است که هرکس به تصور
[...]
خورشید فلک روشنی از روی تو دارد
هر جاست گلی چاشنی از بوی تو دارد
چشمی که رباید دل خلقی به نگاهی
آن دلبری از نرگس جادوی تو دارد
هر جا که زند خیمه بر و بوم بسوزد
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.