از گرد راه دل بامید تو شاد بود
کایی مگر سوار دریغا که باد بود
مردم چو قصد پرسش من کردی ای طبیب
قصد تو خود هلاک من نا مراد بود
نگشود از ابروی تو دلم گرچه زان کمان
چشم امید منتظر صد گشاد بود
ساقی من آن نیم که تو جامی مگر دهی
این جرعه شراب ز یاران زیاد بود
اهلی کجا و یاد وصال تو از کجا
این بس بود که در خیال تو آمد بیاد بود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر نشاندهندهی احساسات عمیق عاشقانه و دلشکستگی شاعر است. او در آن از شوق و امید به وصال معشوق صحبت میکند، اما در عین حال به ناامیدی و درد ناشی از فاصله و عدم دستیابی به او نیز اشاره دارد. شاعر به طبیبی اشاره میکند که قصد درمان او را دارد، اما در واقع خود، منبع درد و ناامیدیاش است. همچنین به یاد معشوق و خاطرات خوش گذشته میپردازد و حسرت و اشتیاقش را برای دیدار دوباره او بیان میکند. در نهایت، شعر حالتی از غم و تمنای وصال را القا میکند که در دل شاعر باقی مانده است.
هوش مصنوعی: شادی دل به امید تو، همچون سوار پرچم بلند میشود؛ اما افسوس که با وزش باد، این امید به ناامیدی بدل میشود.
هوش مصنوعی: وقتی مردم خواستند از من سوال کنند، ای پزشک، هدف تو تنها به نابودی و هلاکت من بود که هیچ اعتباری نداشت.
هوش مصنوعی: دل من به خاطر ابروهای تو باز نشده است، هرچند که چشمهایم به امید تو هر لحظه انتظار گشوده شدن را داشتهاند.
هوش مصنوعی: ای ساقی، من همان کسی هستم که تنها به یک جام از تو نیاز دارم، ولی این قطره از شراب که بیشتر از دوستانم است، کافی نیست.
هوش مصنوعی: اهلی به یاد نمیآورد که کجا بوده و عشق تو را چگونه به خاطر میآورد. تنها همین کافی است که در فکر تو دوباره به یاد تو بیفتد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
پرپیچ و تاب و تیره بی امتداد بود
این زندگی که نسخه ای از گردباد بود
دل از سر امید اگر برنخاستی
جا تنگ بر نشستن نقش مراد بود
هر صید کام کز پی او می دوید دل
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.