چو خستگان ز درد دل گشاد مییابند
ز نامرادی از این در مراد مییابند
ز باغ روی تو عشاق گل کجا چینند
همین بس است که بویی ز باد مییابند
ببین به گوشه چشمی که کشتگان غمت
بدین قدر دل خود از تو شاد مییابند
بتان شهر به بازار حُسنت ای یوسف
متاع خوبی خود را کساد مییابند
ز سگ کمند رقیبان بیادب زان روی
که از سگان تو خود را زیاد مییابند
به کین اهلی از آن رو همیشهاند افلاک
که داغ مهر تواَش در نهاد مییابند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.