از که نالم که فغان از دل ریش است مرا
هر بلایی که بود از دل خویش است مرا
شربت وصل تو بی زخم فراقی نبود
لذت نوش پس از تلخی نیش است مرا
من که بیگانه ام از خویش و محبت سوزم
چه غم از محنت بیگانه و خویش است مرا
مگرم کعبه امید پس از مرگ دهند
کاین ره دور و درازی است که پیش است مرا
گر دل از زخم جفای تو شود ریش چه غم
هرحمت های غمت مرحم ریش است مرا
گرچه خوبان بمن خسته جفا کم نکنند
شکر ایزد که وفا از همه بیش است مرا
سجده روی نکو اهلی اگر بد کیشی است
بت پرستم چه غم از ملت و کیش است مرا
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
آه کز دست دل این سینه ریش است مرا
هر بلایی که بود از دل خویش است مرا
من که بیگانه ز خویشم ز غم و محبت هجر
چه غم از محنت بیگانه و خویش است مرا
نوش وصل تومن از نیش بلا یافته ام
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.