هر صورتی که هست ز حسنت نشانه ایست
این حسن صورت تو عجب کارخانه ایست
دور از بهشت روی تو در دوزخ غمم
هر موی من ز آتش عشقت زبانه ایست
در بارگاه عشق هزار آستانه است
صد جبرییل خادم هر آستانه ایست
خوبان مدام صید می و نقل می شوند
آه این شراب و نقل عجب آب و دانه ایست
در بحر عشق هرکه در افتاد جان نبرد
باور مکن که عشق بتانرا کرانه ایست
دورست راه دین و ره کفر دورتر
اهلی طریق عشق گزین کاین میانه ایست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
هر ذره محو جلوه حسن یگانهایست
گویی طلسم شش جهت آینهخانهایست
حیرت به دهر بی سر و پا میبرد مرا
چون گوهر از وجود خودم آب و دانهایست
ناچار با تغافل صیاد ساختم
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.