گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
اهلی شیرازی

می بده کز غم دنیا دمی آسوده شویم

کار دنیاست مبادا که دل آلوده شویم

خیز تا صحبت رندان دل ما تازه کند

چند در خانقه و مدرسه فرسوده شویم

کار عالم چو بغم خوردن ماراست نشد

شاد بهتر که ملول از غم بیهوده شویم

دو جهان گر نبود ما نه از آن رندانیم

که پریشان ز غم بوده و نابوده شویم

بهزاران هوس آلوده لبت چون بوسم

مگر آن دم که چو می از همه پالوده شویم

سوختیم از غم و در دیده ارباب نظر

سرمه گردیم گرت زیر قدم سوده شویم

بس دویدیم چو اهلی همه سو از پی دل

اینزمان کشته شویم از همه آسوده شویم