گنجور

 
ادیب الممالک

در دلم جز هوای اقدس نیست

و اندران باغ جای هر خس نیست

غیر را ره در این سرا نبود

خانه از او است از دگر کس نیست

قله قاف جای سیمرغ است

آشیان کلاغ و کرکس نیست

غیر قدش که شد معدل حسن

اختری در سپهر اطلس نیست

قبلگاه دلم بجز کویش

اندرین طارم مسدس نیست

آفتابی چو عارضش تابان

اندرین گنبد مقرنس نیست

ذات او را بجان کنم تقدیس

که به گیتی چو او مقدس نیست

سرو جز چوب خشک و گل جز خار

پیش آن نونهال نورس نیست

زیور اطلس و پرند است او

زیور او پرند و اطلس نیست

گر به یک موی او مرا دو جهان

حق تعالی عطا کند بس نیست

دلم از دوریش همی نالد

که اسیری چو او به محبس نیست

گر امیری خلاف عهد کند

بی شک از خاندان افطس نیست

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode