گنجور

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۹۰ - مهمان آمدن در آن مسجد

 

تا یکی مهمان در آمد وقت شب

کو شنیده بود آن صیت عجب

مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۹ - غرض از سمیع و بصیر گفتن خدا را

 

طفلک نوزاده را حاجی لقب

یا لقب غازی نهی بهر نسب

مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۱۰ - مثال دنیا چون گولخن و تقوی چون حمام

 

پس بگوید تونیی صاحب ذهب

بیست سله چرک بردم تا به شب

مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۱۰ - مثال دنیا چون گولخن و تقوی چون حمام

 

که تو شش سله کشیدی تا به شب

من کشیدم بیست سله بی کرب

مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۲۳ - کرامات و نور شیخ عبدالله مغربی قدس الله سره

 

روی پس ناکرده می‌گفتی به شب

هین گو آمد میل کن در سوی چپ

مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۳۴ - باقی قصهٔ ابراهیم ادهم قدس‌الله سره

 

سر فرو کردند قومی بوالعجب

ما همی گردیم شب بهر طلب

مولانا
 

مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۵۴ - تفسیر یا ایها المزمل

 

خواند مزمل نبی را زین سبب

که برون آ از گلیم ای بوالهرب

مولانا
 
 
۱
۴۰
۴۱
۴۲
۴۳
۴۴
۱۰۹