نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۱۴ - آگاهی بهرام از وفات پدر
چون ز بهرام گور با پدرش
باز گفتند منهیان خبرش
که به سرپنجه شیرگیر شدهست
شیرِ برنا و گرگ ِ پیر شدهست
شیر با او چو سگ بوَد به نبرد
[...]
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۱۵ - لشگر کشیدن بهرام به ایران
بس کن ای جادوی سخن پیوند
سخن رفته چند گویی چند؟
چون گل از کام خود برآر نفس
کام تو عطرسای کام تو بس
آنچنان رفت عهد من ز نخست
[...]
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۱۶ - نامه پادشاه ایران به بهرامگور
اول نامه بوَد نام خدای
گمرهان را به فضل راهنمای
کردگار بلندی و پستی
نیستی یافته بدو هستی
ز آدمی تا به جمله جانوران
[...]
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۱۷ - پاسخ دادن بهرام ایرانیان را
چونکه خواننده خواند نامه تمام
جوش آتش برآمد از بهرام
باز خود را به صد توانایی
داد چون زیرکان شکیبایی
با چنان گرمییی نکرد شتاب
[...]
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۱۸ - برگرفتن بهرام تاج را از میان دو شیر
بامدادان که صبح زرین تاج
کرسی از زر نهاد و تخت از عاج
کارداران و کارفرمایان
هم قویدست و هم قویرایان
از عرب تا عجم سوار شدند
[...]
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۱۹ - بر تخت نشستن بهرام به جای پدر
طالع تخت و پادشاهی او
فرخ آمد ز نیکخواهی او
پیش از آن راصد ستارهشناس
از پی بخت بود داشته پاس
اسدی بود کرده طالع تخت
[...]
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۲۰ - داستان بهرام با کنیزک خویش
شاه روزی شکار کرد پسند
در بیابان پست و کوه بلند
اشقر گور سم به صحرا تاخت
شور میکرد و گور میانداخت
مشتری را ز قوس باشد جای
[...]
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۲۱ - بردن سرهنگ بهرامگور را به مهمانی
شاه بهرام روزی از سر تخت
برد سوی شکار صحرا رخت
پیشتر زآنکه رفت و صید انداخت
صید بین تا چگونه صیدش ساخت
چون بر آن دِه گذشت کان سرهنگ
[...]
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۲۲ - لشکر کشیدن خاقان چین به جنگ بهرامگور
چون برآمد ز ماه تا ماهی
نام بهرام در شهنشاهی
دل قوی شد بزرگواران را
زنده شد نام نامداران را
زردگوشان به گوشهها مردند
[...]
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۲۳ - عتاب کردن بهرام با سران لشگر
روزی از طالع مبارک بخت
رفت بهرام گور بر سر تخت
هرکجا شاه و شهریاری بود
تاج بخشی و تاجداری بود
همه در زیر تخت پایهٔ شاه
[...]
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۲۴ - خواستن بهرام دختر شاهان هفت اقلیم را
شه به ناز و نشاط شد مشغول
کز ده و گیر گشته بود ملول
کار هریک چنانکه بود به ساخت
پس به تدبیر کار خود پرداخت
به فراغت به کام دل بنشست
[...]
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۲۵ - صفت بزم بهرام در زمستان و ساختن هفت گنبد
روزی از صبح فتح نورانی
آسمان بر گشاده پیشانی
فرخ و روشن و جهان افروز
خنک آن روز! یاد باد آن روز!
شه به خوبی چو روی دلبندان
[...]
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۲۶ - نشستن بهرام روز شنبه در گنبد سیاه و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم اول
چونکه بهرام شد نشاطپرست
دیده در نقشِ هفت پیکر بست
روز شنبه ز دیر شمّاسی
خیمه زد در سواد عبّاسی
سوی گنبدسرای غالیهفام
[...]
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۲۷ - نشستن بهرام روز یکشنبه در گنبد زرد و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم دوم
چو گریبان کوه و دامن دشت
از ترازوی صبح پر زر گشت
روز یکشنبه آن چراغ جهان
زیر زر شد چو آفتاب نهان
جام زر بر گرفت چون جمشید
[...]
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۲۸ - نشستن بهرام روز دوشنبه در گنبد سبز و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم سوم
چونکه روز دوشنبه آمد شاه
چتر سرسبز برکشید به ماه
شد برافروخته چو سبز چراغ
سبز در سبز چون فرشته باغ
رخت را سوی سبز گنبد برد
[...]
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۲۹ - نشستن بهرام روز سهشنبه در گنبد سرخ و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم چهارم
روزی از روزهای دیماهی
چون شبِ تیر مه به کوتاهی
از دگر روز هفته آن به بود
ناف هفته مگر سهشنبه بود
روز بهرام و رنگ بهرامی
[...]
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۳۰ - نشستن بهرام روز چهارشنبه در گنبد پیروزه رنگ و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم پنجم
چارشنبه که از شکوفه مهر
گشت پیروزهگون سواد سپهر
شاه را شد ز عالم افروزی
جامه پیروزهگون ز پیروزی
شد به پیروزه گنبد از سر ناز
[...]
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۳۱ - نشستن بهرام روز پنجشنبه در گنبد صندلی و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم ششم
روز پنجشنبه است روزی خوب
وز سعادت به مشتری منسوب
چون دم صبح گشت نافهگشای
عود را سوخت خاک صندلسای
بر نمودار خاک صندل فام
[...]
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۳۲ - نشستن بهرام روز آدینه در گنبد سپید و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم هفتم
روز آدینه کاین مقرنس بید
خانه را کرد از آفتاب سپید
شاه با زیور سپید بهناز
شد سوی گنبد سپید فراز
زهره بر برج پنجم اقلیمش
[...]
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۳۳ - آگاهی بهرام از لشکرکشی خاقان چین بار دوم
چون به تثلیث مشتری و زحل
شاه انجم ز حوت شد به حمل
سبزه خضر وش جوانی یافت
چشمهٔ آب زندگانی یافت
ناف هر چشمه رود نیلی شد
[...]