گنجور

فردوسی » شاهنامه » داستان دوازده رخ » بخش ۱۳

 

از اختر ترا روشنایی نمود

ز دشمن برآورد ناگاه دود

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان دوازده رخ » بخش ۱۴

 

سپهدار بر جست و او را چو دود

به آغوش تنگ اندر آورد زود

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان دوازده رخ » بخش ۱۴

 

دبیر آمد و نامه برخواند زود

به گودرز گفت آنچ در نامه بود

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان دوازده رخ » بخش ۱۶

 

از اسبان گله هرچ شایسته بود

ز هر سو به لشکرگه آورد زود

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان دوازده رخ » بخش ۱۶

 

که این ایزدی بود بود آنچ بود

ندارد ز گفتار بسیار سود

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان دوازده رخ » بخش ۱۷

 

دلی کو ز درد برادر شخود

علاج پزشکان نداردش سود

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان دوازده رخ » بخش ۱۸

 

چو پیران چنان دید برگشت زود

برفت از پسش گیو تازان چو دود

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان دوازده رخ » بخش ۱۸

 

چو گیو اندر این بود لهاک زود

نشست از بر بادپای چو دود

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان دوازده رخ » بخش ۱۸

 

به توران چو هومان سواری نبود

که با بیژن گیو رزم آزمود

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان دوازده رخ » بخش ۱۸

 

چو سالارشان مهربانی نمود

همه پاک بر پای جستند زود

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان دوازده رخ » بخش ۱۸

 

چو گودرز پاسخ بر این سان شنود

به دلش اندرون شادمانی فزود

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان دوازده رخ » بخش ۱۸

 

سوی راست جای فریبرز بود

به کتمارهٔ قارنان داد زود

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان دوازده رخ » بخش ۱۸

 

شما جنگ را کس متازید زود

به توران شتابید بر سان دود

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان دوازده رخ » بخش ۱۹

 

روان سیاووش را زان چه سود

که از شهر توران برآری تو دود

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان دوازده رخ » بخش ۲۰

 

که دیدار دیده بر ایشان نبود

دو سالار ز این گونه زرم آزمود

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان دوازده رخ » بخش ۲۰

 

به زیر آورد دشمنی را چو دود

درفشی ز بالا برآرند زود

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان دوازده رخ » بخش ۲۵

 

به پنجم چو رهام گودرز بود

که با بارمان او نبرد آزمود

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان دوازده رخ » بخش ۲۷

 

ابا پور گودرز رزم آزمود

که چون او به لشکر سواری نبود

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان دوازده رخ » بخش ۳۲

 

کز این تخمهٔ ویسگان کس نبود

که بند کمر بر میانش نسود

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » داستان دوازده رخ » بخش ۳۳

 

هم اندر زمان گیو برجست زود

نشست از بر تازی اسبی چو دود

فردوسی
 
 
۱
۱۷
۱۸
۱۹
۲۰
۲۱
sunny dark_mode