بخش ۱ - سرآغاز: خدایا تا از این فیروزه ایوان - فروزد ماه و مهر و تیر و کیوان
بخش ۲ - در وصف معشوق: بتی فرخ رخی فرخنده رائی - به شهرستان خوبی پادشاهی
بخش ۳ - غزل: خم ابروی او در جان فزائی - طراز آستین دلربائی
بخش ۴ - سخن در عشق: نخستین روز کاین چشم بلاکش - مرا از عشق او در جان زد آتش
بخش ۵ - عرض شوق: شبی شوقم شبیخون بر سر آورد - ز غم در پای دل جوشی برآورد
بخش ۶ - غزل: دلم زین بیش غوغا برنتابد - سرم زین بیش سودا برنتابد
بخش ۷ - واقف شدن معشوق از حال عاشق: در آن شبهای تار از بیقراری - چو بسیاری بنالیدم بزاری
بخش ۸ - پیغام فرستادن عاشق به معشوق: پس از عمری که دل خونابه میخورد - خرد بیرون شد و دل کار میکرد
بخش ۹ - غزل همام: بدیدم چشم مستت رفتم از دست - گوام دایر دلی گویائی هست ؟
بخش ۱۰ - پیغام رسانیدن قاصد: ضمیر پاک آن مرغ سخن ساز - چو این افسانه کردم پیشش آغاز
بخش ۱۱ - خطاب معشوق با قاصد: چو زلف خویشتن ناگه برآشفت - بتندید و در آن آشفتگی گفت
بخش ۱۲ - غزل: ز سوز عشق من جانت بسوزد - همه پیدا و پنهانت بسوزد
بخش ۱۳ - تمامی سخن معشوق: ترا آن به که راه خویش گیری - شکیبائی در این ره پیش گیری
بخش ۱۴ - رسیدن جواب عاشق بمعشوق: چو این پیغامها در گوش کردم - بکلی ترک عقل و هوش کردم
بخش ۱۵ - پیغام فرستادن بمعشوق: دگر بار از سر سوزی که دانی - در آن بیچارگی و ناتوانی
بخش ۱۶ - رفتن قاصد پیش معشوق: دگر بار آن فسونگر مرغ چالاک - چو پیشش مینهادم روی بر خاک
بخش ۱۷ - جواب گفتن معشوق بقاصد: چو بشنید این سخن را سرو آزاد - جوابش داد کای فرزانه استاد
بخش ۱۸ - حدیث گفتن قاصد با معشوق: دگر بار آن فسون پرداز استاد - بر او افسونی از نو کرد بنیاد
بخش ۱۹ - پاسخ معشوق قاصد را بار دیگر: چو با همراز خود همداستان شد - زبان بگشاد و با او همزبان شد
بخش ۲۰ - وصف بهار: سحرگاهی که باد صبحگاهی - ببرد از چهره گردون سیاهی
بخش ۲۱ - غزل: گر آن مه را وفا بودی چه بودی - ورش ترس از خدا بودی چه بودی
بخش ۲۲ - رسیدن قاصد و بشارت و عنایت معشوق: در این اندیشه شب را روز کردم - فراوان ناله دلسوز کردم
بخش ۲۳ - آمدن معشوق به خانه عاشق: چو زرین بال عنقای سرافراز - ز مشرق سوی مغرب کرد پرواز
بخش ۲۴ - در صفت وصال: چنین زیبا نگاری دلستانی - به رعنائی و خوبی داستانی
بخش ۲۵ - در صفت حال: دلا تا چند از این صورت پرستی - قدم بر فرق هستی زن که رستی
بخش ۲۶ - در زوال وصال و شب فراق: من اندر عیش و بختم در کمین بود - چه شاید کرد چون طالع چنین بود
بخش ۲۷ - آگاه شدن عاشق از حال معشوق: چو این ناخوش خبر در گوشم آمد - به صد زاری دل اندر جوشم آمد
بخش ۲۸ - غزل همام: خیالی بود و خوابی وصل یاران - شب مهتاب و فصل نوبهاران
بخش ۲۹ - تمامی سخن: دریغ آن روزگار شادمانی - دریغ آن در تنم زندگانی
بخش ۳۰ - در خواب دیدن عاشق معشوق را: شبی چون شام در فریاد و زاری - به صبح آوردم اندر نوحه کاری
بخش ۳۱ - پیغام فرستادن عاشق بمعشوق: الا ای باد عنبر بوی مشکین - ندیم و مونس عشاق مسکین
بخش ۳۲ - مناجات: چه کم گردد خدایا از خدائیت - چه نقصان آید اندر پادشائیت
بخش ۳۳ - در خاتمه کتاب: به بهتر طالع و فرخندهتر فال - دوم روز رجب در نون الف ذال
این آمار از میان ۷۲۱ بیت شعر موجود در گنجور از اشعار این بخش استخراج شده است.
توجه فرمایید که این آمار به دلایلی از قبیل وجود چند نسخه از آثار شعرا در سایت (مثل آثار خیام) و همینطور یک بیت محسوب شدن مصرعهای بند قالبهای ترکیبی مثل مخمسها تقریبی و حدودی است و افزونگی دارد.
آمار همهٔ شعرهای گنجور را اینجا ببینید.
وزنیابی دستی در بیشتر موارد با ملاحظهٔ تنها یک مصرع از شعر صورت گرفته و امکان وجود اشکال در آن (مخصوصاً اشتباه در تشخیص وزنهای قابل تبدیل از قبیل وزن مثنوی مولوی به جای وزن عروضی سریع مطوی مکشوف) وجود دارد. وزنیابی ماشینی نیز که جدیداً با استفاده از امکانات تارنمای سرود اضافه شده بعضاً خطا دارد. برخی از بخشها شامل اشعاری با بیش از یک وزن هستند که در این صورت عمدتاً وزن ابیات آغازین و برای بعضی منظومهها وزن غالب منظومه به عنوان وزن آن بخش منظور شده است.
ردیف | وزن | تعداد ابیات | درصد از کل |
۱ | مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی) | ۷۲۱ | ۱۰۰٫۰۰ |
آمار ابیات برچسبگذاری شدهٔ این بخش با قالب شعری در گنجور به شرح زیر است:
ردیف | قالب شعری | تعداد ابیات | درصد از کل |
۱ | مثنوی | ۶۷۸ | ۹۴٫۰۴ |
۲ | غزل | ۴۱ | ۵٫۶۹ |
۳ | قطعه | ۲ | ۰٫۲۸ |