گنجور

حاشیه‌ها

یزدانپناه عسکری در ‫۱ سال و ۱۱ ماه قبل، یکشنبه ۴ تیر ۱۴۰۲، ساعت ۰۵:۴۷ دربارهٔ میبدی » کشف الاسرار و عدة الابرار » ۴۰- سورة المؤمن- مکیة » ۱ - النوبة الثالثة:

7- غافِرِ الذَّنْبِ وَ قابِلِ التَّوْبِ توبه مؤخر آمد و غفران مقدّم بر مقتضی فضل و کرم، اگر من گفتمی توبه پذیرم پس گناه آمرزم، خلق بپنداشتندی که تا از بنده توبه نبود از اللَّه مغفرت نیاید نخست بیامرزم آن گه توبت پذیرم تا عالمیان دانند که چنانک بتوبت آمرزم بی‌توبت هم آمرزم.

***

[قرآن کریم]

غافِرِ الذَّنْبِ‏ وَ قابِلِ التَّوْبِ شَدیدِ الْعِقابِ ذِی الطَّوْلِ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ إِلَیْهِ الْمَصیرُ – غافر : 3

***

[یزدانپناه عسکری]

در همسویی و پیوستن و تطابق با انوار وجود؛ انسان، أَغْفَرَ شَدیدِ الْعِقاب است، مقابله و تعقیب نمی کند دیگر شدت های نعمت وجود را. همه مخلوقات بهره مند از نعمات طولانی معبود خود هستند. هیچ موجود دیگری در قبول توبه و مصیر و  دگرگونی حال و بازگشت به معبود، چون انسان به خود متمرکز نمی شود.

__________

یُسَبِّحُ لِلَّهِ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ الْمَلِکِ الْقُدُّوسِ الْعَزیزِ الْحَکیم‏ - الجمعه : 1

غافر، غفر : عدم پیوستن و حرکت در انوار تار های فیض فیاض

أَغْفَرَ- إغْفَاراً [غفر] هُ: روی آن چیز را پوشانید، او را پنهان کرد.

الذَّنْب‏: دنبال کردن.

الذَّنْبِ = پیوستن

تَذَانَبَ‏- تَذَانُباً [ذنب‏] السحابُ: ابرها بهم پیوستند.

قابل، مُقَابَلَة: بیننده‏

عقاب : تَعْقِیب‏: آوردن چیزی از پی دیگری.

Saeed در ‫۲ سال قبل، یکشنبه ۴ تیر ۱۴۰۲، ساعت ۰۲:۰۴ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵:

شب فراق یار شب اندوه و سوگواری عاشق است و کدام عاشقی در چنین شبی دراز و در حال بی کسی و تنهایی، بستر حریر می گسترد و آسوده می خوابد؟

 

سفید در ‫۲ سال قبل، شنبه ۳ تیر ۱۴۰۲، ساعت ۲۳:۰۲ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲۶:

 

ایمنی از خروش من گر به جهان دراوفتد

فارغی از فغان من گر به فلک رسانمش...

 

امیرالملک در ‫۲ سال قبل، شنبه ۳ تیر ۱۴۰۲، ساعت ۲۲:۰۱ دربارهٔ انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۸:

در زوایای سایهٔ عدلت

فتنه در خواب کرده پای دراز

این بیت با اصطلاح «فتنه خوابید» بازی کرده، عجب ذکاوتی

امیرالملک در ‫۲ سال قبل، شنبه ۳ تیر ۱۴۰۲، ساعت ۲۱:۳۵ دربارهٔ انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۳:

گویی خبر عاشق هرگز نرساند کس

انقدر محب به محبوبش خوشبین است که خطا را از نامه رسان می بیند نه محبوب.

فاطمه دِل سَبُک (مهر۱۳۲۵ - تیر۱۴۰۲/یزد) در ‫۲ سال قبل، شنبه ۳ تیر ۱۴۰۲، ساعت ۱۸:۵۴ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۳:

ای دل چو زمانه می کنَد غمناکَت /  ناگه برود ز تن روانِ پاکَت

بر سبزه نشین و خوش بزی روزی چند /  زآن پیش که سبزه بر دَمَد از خاکَت  

 

- ای دل: خطاب به خودِ وجودی انسان, خطاب به روح نه جسم, مجازا انسان

- چو: وقتی, هنگامیکه

- زمانه: روزگار, مجازا مشکلات و سختیهای زندگی

- غمناک: افسرده, آزرده

- بر سبزه نشین: از خانه نشینی و گوشه گیری پرهیز کن. خیام یکی از راههای درمان افسردگی را انس با طبیعت و بالطبع آن آمیزش با مردم می داند. بعضی از ما زمانیکه افسرده می شویم, به تاریکی و تنهایی پناه می بریم که باعث شدت افسردگی و خرابتر شدن حالِ ما میشود. متاسفانه اینترنت و شبکه های اجتماعی نیز مزید بر علت شده اند. 

- ناگه برود ز تن روانِ پاکت: دچار مرگ های ناگهانی نظیر سکته و بیماری سرطانی که حاصل استرس و تنش های زندگی است.

روانِ پاک اشاره به این دارد که این افرادِ بیگناه  بخاطرِ جور و ستم روزگار از دنیا می روند. در گذشته افراد یا در جنگها کشته می شدند و یا در اثر پیری مرگ خود را پیش بینی می کردند و مرگ صورتِ ناگهانی نداشت.

 

دبی > امارات {۲۴ آوریل ۲۰۲۳}

علی میراحمدی در ‫۲ سال قبل، شنبه ۳ تیر ۱۴۰۲، ساعت ۱۸:۵۱ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کی‌کاووس و رفتن او به مازندران » بخش ۹:

شرح ماجرای دشتبان و آنچه بدو رسید و شکایت بردن پیش اولاد از بخش های بسیار فصیح و زیبای شاهنامه است با بیتهایی که از بلندی و زیبایی به معجزه می ماند چند بیت از این صحنه را نقل میکنیم 
چو در سبزه دید اسب را دشتـوان
 گشاده زبـــان ســوی او شد دوان 
سوی رستم و رخش بنهاد روی
 یکی چوب زد گرم بر پای اوی
 چو از خواب بیدار شد پیلتن
 بدو دشتـوان گـفـــت کــای اهــرمـن
 چرا اسب در خوید بگذاشتی 
بر رنج نابرده برداشــتــی 
ز گفتار اوتیز شد مرد هوش
 بجست و گرفتش یکایک دو گوش
 بیفشرد و بر کند هر دو ز بن
 نگفت از بدو نیک با او سخن
 سبک دشتوان گوش ها برگرفت 
غریوان و زو مانده اندر شگفت
 بدان مرز اولاد بد پهلوان 
یکی نام جویی دلیر و جوان
 شد این دشتوان پیش او با خروش
 گرفته پر از خون به دستش دو گوش
 بدو گفت: مردی چودیوی سیاه
 پلنگینه جوشن، زآهن کلاه
همه دشت سرتاسر آهرمنست
وگر اژدها خفته بر جوشنست
 برفتم که اسبش برانم زکشت
مرا خود به آب و به گندم بهشت
 مرادید برجست و یافه (= یاوه) نگفت
 دو گوشم بکند و همان جا بخفت
 صحنه هایی بدین درجه از فصاحت در شاهنامه نیز چندان زیاد نیست و واپسین بیت آن مرکب از پنج جمله و در شیوایی آیتی است. اولاد با سپاهی به جنگ رستم آمد اما اسیر کمند وی شد و سپاهش شکسته شدند. سپس اولاد را گفت اگر راست سخن گوئی و....
آفرین فردوسی
اثر دکتر محمد جعفر محجوب

سیاوش در ‫۲ سال قبل، شنبه ۳ تیر ۱۴۰۲، ساعت ۱۶:۰۰ دربارهٔ شاهدی » دیوان فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۰:

سلام

در بیت چهارم "و بوی گل" تکرار شده...لطفا تصحیح بفرمایید

زهیر در ‫۲ سال قبل، شنبه ۳ تیر ۱۴۰۲، ساعت ۱۵:۰۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۳۶:

در حدیثی نقل شده که پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله فرمودند:

 

مَنْ أَخْلَصَ لِلَّهِ أَرْبَعِینَ یَوْماً فَجَّرَ اَللَّهُ یَنَابِیعَ اَلْحِکْمَةِ مِنْ قَلْبِهِ عَلَی لِسَانِهِ

 

ترجمه: هرکس ۴۰ روز [خودش را] برای خدا خالص کند، خدا از دلش به زبانش چشمه‌های حکمت را می‌شکافد.

 

سند حدیث: عدّة الدّاعی، بحار الانوار

امیر رحیمی در ‫۲ سال قبل، شنبه ۳ تیر ۱۴۰۲، ساعت ۱۳:۰۲ در پاسخ به مهرزاد شایان دربارهٔ نصرالله منشی » کلیله و دمنه » باب برزویه الطبیب » بخش ۱۳ - حکایت مرد غافل:

با تشکر فراوان از شما. انجام شد

مهربان در ‫۲ سال قبل، شنبه ۳ تیر ۱۴۰۲، ساعت ۱۲:۰۵ در پاسخ به برگ بی برگی دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۹:

سلام و درود فراوان . خیلی مشتاقم با شما در ارتباط باشم برای تفسیرهای جالب تون در مورد غزلیات حافظ . ولی نمیدونم کجا باید شما و تفاسیرتون را پیدا کنم . اگه ممکنه جواب منو بدید تا منظورم را بهتر بیان کنم . اگه سایت دارید یا فایل یا ..‌. ممنون میشم راهنمایی بفرمایید . سپاسگزارم .

داراب لایقی در ‫۲ سال قبل، شنبه ۳ تیر ۱۴۰۲، ساعت ۱۱:۵۰ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » پادشاهی یزدگرد » بخش ۱۰:

درود

بیت پنجم که شاه جهان با سپاه ایدرست

ایدر به معنی اینجا باید سرهم نوشته شود

داراب لایقی در ‫۲ سال قبل، شنبه ۳ تیر ۱۴۰۲، ساعت ۱۱:۳۷ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اسکندر » بخش ۳۶:

درود خدمت جناب امین لو

شاه رش یک کلمه مرکب است و نیاز به فاصله ندارد. شاه رش یا شاه ارش به معنی ارش بزرگ که معادل پنج ارش می باشد.

دکتر صحافیان در ‫۲ سال قبل، شنبه ۳ تیر ۱۴۰۲، ساعت ۰۹:۰۲ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۲:

عشق تو نهال سرگشتگی را در وجودم نشاند و وصلت آن را به اوج و شکوفایی رساند.
۲- بسیارند دلدادگانی که غرق وصال شدند و به مقام حیرت رسیدند.
" عشق همه حیرت است و حیرانی. در تحیر هفتصد مقام است و اهل تحیر چهل و پنج طایفه‌اند.جنید: حقیقت معرفت حیرت است. صاحب مقام حیرت کسی است که کارش بیرون‌شدی ندارد.
چون اهل تحیر خواهند که نماز بگزارند بامداد در حجاب کبریا، پیشین بالای عرش، نماز دیگر در کعبه، شام در بیت المقدس و خفتن در بیت المعمور باشند" شرح ختمی لاهوری، ۱۴۲۱
۳- در راه معشوق دلی نیست که در چهره خال حیرت نداشته باشد(بعضی نسخ: در ره تو)
۴- چون مقام حیرت پابرجا شود نه واصلی است و نه وصلی( آگاهی است از یگانگی و وصال جاودان ازلی، زیرا جویای وصل بودن خود دلیل دوگانگی است)
۵- آری از هر طرف آواز پرسش‌های بی‌پاسخ حیرت است.
۶- آنکه بزرگی حیرت را یافت از این عزت بی‌نظیر، از هم پاشید و محو شد.( این بیت در خانلری نیست)
۷- اکنون به سبب عشق، تمام وجود حافظ از این نهال حیرت به بار نشسته است.
دکتر مهدی صحافیان
آرامش و پرواز روح

radman Mmm در ‫۲ سال قبل، شنبه ۳ تیر ۱۴۰۲، ساعت ۰۸:۰۲ دربارهٔ سلمان ساوجی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱:

در کتاب رباعیات خیام الهی قمشه ای، این رباعی منصوب به حکیم عمر خیام است.

برگ بی برگی در ‫۲ سال قبل، شنبه ۳ تیر ۱۴۰۲، ساعت ۰۴:۳۵ در پاسخ به R H دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۹:

درود بر شما و جانِ شادمانتان

محمد امین کاظمی در ‫۲ سال قبل، شنبه ۳ تیر ۱۴۰۲، ساعت ۰۲:۴۰ دربارهٔ خیام » ترانه‌های خیام به انتخاب و روایت صادق هدایت » مقدمه:

سلام و درود بر دوست داران شعر و ادب فارسی 

تقاضایی داشتم و آن اینست که عوامل گنجور می توانند خوانش فریدون فرح اندوز بر رباعیات خیام که به تصحیح صادق هدایت انجام شده را همچون خوانش این استاد بر غزلیات حافظ در سایت قرار بدهند ؟

مهدی بهامین پور در ‫۲ سال قبل، شنبه ۳ تیر ۱۴۰۲، ساعت ۰۰:۵۸ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۵۳ - بیان آنک حصول علم و مال و جاه بدگوهران را فضیحت اوست و چون شمشیریست کی افتادست به دست راه‌زن:

مهدی بهامین پور

آیهٔ ۷۹ سورهٔ بقره

فَوَیْلٌ لِلَّذِینَ یَکْتُبُونَ الْکِتابَ بِأَیْدِیهِمْ‌:

پس وای بر آنها که قرآن را با هوش و ذکاوت تحریف می کنند و مغالطه می کنند. 

ثُمَّ یَقُولُونَ هذا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ‌

سپس می‌گویند: این، از طرف خداست! 

اینها همان بدگوهرانند. 

با مهر 

علی میراحمدی در ‫۲ سال قبل، شنبه ۳ تیر ۱۴۰۲، ساعت ۰۰:۰۳ دربارهٔ سنایی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۳۴:

سالها باید که تا یک سنگ اصلی ز آفتاب

لعل گردد در بدخشان یا عقیق اندر یمن

 

ماهها باید که تا یک پنبه دانه ز آب و خاک

شاهدی را حله گردد یا شهیدی را کفن

 

روزها باید که تا یک مشت پشم از پشت میش

زاهدی را خرقه گردد یا حماری را رسن

 

عمرها باید که تا یک کودکی از روی طبع

عالمی گردد نکو یا شاعری شیرین سخن

 

قرنها باید که تا از پشت آدم نطفه‌ای

بوالوفای کرد گردد یا شود ویس قرن

۱
۷۸۱
۷۸۲
۷۸۳
۷۸۴
۷۸۵
۵۴۵۹