گنجور

حاشیه‌ها

باقر رجبی ویسرودی در ‫۱ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۲۳ بهمن ۱۴۰۱، ساعت ۲۳:۱۵ دربارهٔ رهی معیری » غزلها - جلد اول » نیلوفر:

با سلام در بیت چهارم" سینه ی صدپاره" به نظرم درست تر و موزون تر است . باتشکر باقر رجبی ویسرودی

یکی (ودیگر هیچ) در ‫۱ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۲۳ بهمن ۱۴۰۱، ساعت ۲۲:۴۸ در پاسخ به برگ بی برگی دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲:

با درود جناب برگ بی برگی 

پس از مدتها بطور اتفاقی (البته هیچ چیز اتفاقی نیست!) در مراجعه به سایت گنجور به این غزل برخوردم و با مرور حاشیه ها به نوشتار حضرتعالی رسیدم و الحق که همچون سابق حق کلام را در تفسیر این غزل بیان فرموده اید. بی شک جویندگان  حقیقت کمال استفاده و لذت را از تفاسیر شما خواهند برد. پویا و مانا باشید.

احمد نیکو در ‫۱ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۲۳ بهمن ۱۴۰۱، ساعت ۲۲:۳۵ دربارهٔ عطار » مختارنامه » باب چهل و پنجم: در معانیی كه تعلق به گل دارد » شمارهٔ ۱۶:

عبارت مصراع چهارم بدین گونه صحیح می باشد:

هر نقد که بود در میان آوردم

احمد زینلی در ‫۱ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۲۳ بهمن ۱۴۰۱، ساعت ۲۲:۲۰ دربارهٔ میرزا حبیب خراسانی » دیوان اشعار » بخش دو » غزلیات » شمارهٔ ۲۳۱:

این شعر بیان می کند که خداوند انسان ها را طالب است در حالیکه ما آدم ها  واقعا هیچ نمی دانیم و فقط باید طبق اوامر او رفتار کنیم 

میترا کیهان زاد در ‫۱ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۲۳ بهمن ۱۴۰۱، ساعت ۲۲:۰۲ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۶:

درود بر شراب خواران خردمند که معنای حقیقی زندگی را دریافته اند 

احمد زینلی در ‫۱ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۲۳ بهمن ۱۴۰۱، ساعت ۲۱:۵۷ در پاسخ به رامین تیموری دربارهٔ رهی معیری » غزلها - جلد اول » حدیث جوانی:

آزاده من صحیح هست نه آزاده منم چون وزن به هم می خورد 

یکی (ودیگر هیچ) در ‫۱ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۲۳ بهمن ۱۴۰۱، ساعت ۲۱:۵۶ در پاسخ به هو۱۲۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲:

اینکه حضرت حافظ درویش مسلک بوده  به احتمال قوی درست باشد ولی نه درویش نعمت اللهی بلکه گفته شده از ملامتیان بوده است . در ضمن ملامتیان جزو دراویش اهل طریقت نیستند بلکه از اصحاب حقیقت می باشند که در مراتب سلوک بالاترین درجه یعنی سیر فی الله (و نه سیر الی الله ) است.

احمد زینلی در ‫۱ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۲۳ بهمن ۱۴۰۱، ساعت ۲۱:۵۵ در پاسخ به فرجی دربارهٔ رهی معیری » غزلها - جلد اول » حدیث جوانی:

مردم ندیده یعنی انسان ندیده و از ادم ها آزار دیده  

افسانه چراغی در ‫۱ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۲۳ بهمن ۱۴۰۱، ساعت ۱۸:۲۴ در پاسخ به سعادت دربارهٔ وحشی بافقی » دیوان اشعار » ترجیعات » ترجیع بند - ما گوشه نشینان خرابات الستیم:

البته وحشی بافقی بر شیخ بهایی تقدم دارد.

Mahmood Shams در ‫۱ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۲۳ بهمن ۱۴۰۱، ساعت ۱۷:۱۵ در پاسخ به مایکل دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۷۷:

با سلام و احترام ، کاش غلط ها رو بیان می کردید و تصحیح می فرمودید تا ما هم استفاده کنیم و لذت ببریم ، بنده با اینکه علاقه بسیاری به شعر کهن دارم  و زیاد می خوانم‌ بخصوص از حضرات مولانا ، سعدی و حافظ ،اما خود را صاحب نظر نمی دانم اما در همین فهم و درک ناچیز خود شباهت زیادی به قلم مولانا می بینم بخصوص در مصرع غم عشقش ده و عشقش ده و بسیارش ده ، ضمن اینکه شاعر بزرگ و گرانقدر و صاحب نظری چون صائب تبریزی همانطور که دوستان اشاره کردند این غزل را از مرشد روم و مولانا می دانند و همچون استقبال و ردیف هایی که از شعر حضرت سعدی و حافظ داشته اند ، و سندهایی که از کتاب های قدیمی موجوده نشان می دهد شاعر این غزل مولوی نه شخص دیگه ای ،  بر خلاف میل و سلیقه بعضی از دوستان !

سعید کف در ‫۱ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۲۳ بهمن ۱۴۰۱، ساعت ۱۷:۱۴ در پاسخ به سیـنا --- دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » ضحاک » بخش ۱۲:

با درود به خانم ژاله! خود پرورانی و خود بشکری(خود پرورش می‌دهی و خود شکار میکنی) اینجا از شاهنامه تصحیح مسکو است.

رضا از کرمان در ‫۱ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۲۳ بهمن ۱۴۰۱، ساعت ۱۷:۰۸ در پاسخ به Miremad Jalali دربارهٔ مولانا » فیه ما فیه » فصل پنجم - این سخن برای آنکس است که او به سخن محتاج است:

سلام جناب جلالی عزیز

ضمن تشکر از نوشتار ارزنده شمادر تایید وتکمیل عرایض حضرتعالی لازم دیدم تا با نگارش  این حاشیه این موضوع مهم را با سخن بزرگان قدری بسط وشرح دهم:

در رساله اخوان الصفا در صفحه ۱۲۱ البته نگارش دکتر حلبی نیز این مطلب اینگونه عنوان گردیده:

   (( ای آدمیزاده! تو را دو محل است:یکی از آنها عیوب نفس توست و در دیگری عیوب نفس دیگران. وتو لوحه‌ای که عیوب دیگران در آن است دربرابر چشم نهاده‌ای و پیوسته در آن می‌نگری.ولی لوحه‌ای را که عیوب خود در آن است پشت سر نهاده‌ای وهرگز در آن نمی‌نگری))

و همچنین حضرت مسیح (ع) در انجیل متی باب ۷ آیه ۳ میفرمایند:

  (( چون است که خس را درچشم برادر خود میبینی وچوبی که در چشم داری نمی یابی ؟))

وباز خود حضرت مولانای بفرمایش شما حکیم

در مثنوی دفتر اول درنقل حکایت شیر ونخجیران در آنجایی که شیر توسط حیله خرگوش شیری دیگر را در بن چاه میبیند و خود را در چاه می اندازد از بیت۱۳۱۹ به بعد چنین میفرمایند:

ای بسی ظلمی که بینی در کسان

خوی تو باشد در ایشان ای فلان

اندر ایشان تافته هستی تو

از نفاق وظلم وبد مستی تو

آن تویی وزخم بر خود میزنی

بر خود آن ساعت تو لعنت میکنی

در خود آن بد را نمیبینی عیان

ورنه دشمن بوده‌ای خود را بجان

حمله بر خود میکنی ای ساده مرد

همچو آن شیری که بر خود حمله کرد

چون به قعر خوی خود اندر رسی

پس بدانی کز تو بود آن ناکسی 

ودر کل  به قول دکتر الهی قمشه‌ای حکایات وتمثیلات حضرت مولانا درفیه مافیه ومثنوی  به مثابه  بهره عام است ازباده خاص  .هرچند جناب جامی میفرمایند:

پیش ارباب خرد شرح مکن قصه عشق

سخن خاص مگو مجلس عام است اینجا

ولی توصیه حضرت مولانا بر این است که:

اگر از عام بترسی که سخن فاش کنی

سخن خاص نهان در سخن عام بگو

  شاد وسر فراز باشی

محمد رضا ذویاور از کرمان

 

Miremad Jalali در ‫۱ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۲۳ بهمن ۱۴۰۱، ساعت ۱۱:۵۱ دربارهٔ مولانا » فیه ما فیه » فصل پنجم - این سخن برای آنکس است که او به سخن محتاج است:

بدان ای عزیز که در بند سوم، آنجا که شیخ (رض) می‌فرماید‌ «همه اخلاق بد از ظلم و کین و حسد و حرص و بیرحمی و کبر چون در تست نمیرنجی چون آن را در دیگری میبینی میرمی و میرنجی...» یکی دیگر از گوهرهای دریای تفکر او را توانی جست اگر نیک بنگری..

 در روان تحلیل گری امروز، چنین رفتاری را از انواع «مکانیسم های دفاعی» دانند و این نوعش را "فرافکنی" نام کردند..

عالمان بر ما معلوم ساخته‌اند که این ترفندی است که بخشی از ناهوشیار آدمی‌زادگان بکار بندد تا درشتی وزشتی فلان صفت یا بهمان عادت ناصواب و بی حساب را در خویش نبیند و درد وجدان ، کمرش را خم نکند.  اینست که به صورت چراغ خاموش! و نا محسوس، دیگری را عتاب و خطاب کند و آن صفتها یکسره در کرده‌های آن بخت‌برگشته! بیند و توپ خویش را در زمین همسایه بشوتت!

به دیگر سخن، برای غلبه بر درد وجدانی و ناله های جانی، ناهوشیار ما، چنین حیله هایی را به کار می بندد تا مارا از یک درد بزرگتر و ناخوشنودی عظیم تری برهاند. (این قسمت از مغز ناهوشیار ما، کارش اینه تا به هر قیمتی که شده از بقا و سلامت روان ما محافظت کنه. به هر قیمتی)

چقدر جالبه که مولانا چنین اشاره‌ی روانکاوانه ای به ساحات درونی و رفتارهای بیرونی آدمی داره..

حکیم به معنای واقعی است..

میرعماد جلالی

عباس یگانه دوست در ‫۱ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۲۳ بهمن ۱۴۰۱، ساعت ۰۹:۳۵ دربارهٔ ایرج میرزا » مثنوی‌ها » شمارهٔ ۱۲ - هدیۀ عاشق:

سرکار خانم هنگامه اخوان نیز این شعر را به زیبایی بازخوانی کرده اند. (در دستگاه همایون) 

دکتر صحافیان در ‫۱ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۲۳ بهمن ۱۴۰۱، ساعت ۰۹:۱۲ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۹:

دستاوردهای صوفیان همه زلال و روشن نیست، دلق صوفیانه بسیاری است که آتش و خشم خداوند را در پی دارد.( تصوف زلال: قبل از حمله مغول با گنجینه‌ هایی چون اسرار التوحید، کشف المحجوب، تفسیر کشف الاسرار و ‌‌‌‌...)
۲- صوفی ما که از دعای سحرگاهان بیخود شده است، ببین تا شبانگاه حال خوشش پابرجاست؟!
۳- پس بهتر آن است که آزمون خدایی(مواجهه با اولیا و ...) به میان آید و آنکه ناصافی است، رسوا شود.
۴- اگر زیبایی رخسار ساقی این گونه پارسایی را برآب می‌زند(ایهام: زیبایی را بر چهره چون آب می‌زند) صورت عاشقان بسیاری با اشک خونین نقاشی خواهد شد.
۵- در طریق عشق، نازپروردگان ناکام خواهند ماند، فقط کار رندان بلاکش است.
۶- دنیای فرومایه ارزش ناراحتی تو را ندارد، به شراب روی آور( خانلری: باده بخواه)برای دل آگاهان، تشویش زیبنده نیست( با توجه به طبقات دل در غزل ۱۵۷ نگرانی‌های آگاهان در ژرفای دل نیست)
۷- (با توجه به‌ ارزش شراب حال خوش) دلق و سجاده‌ام را هم به ساقی خواهم داد، اگر آن شراب از دست ساقی زیباروی باشد‌.
دکتر مهدی صحافیان
آرامش و پرواز روح

 پیوند به وبگاه بیرونی

فاطمه دِل سَبُک (مهر۱۳۲۵ - تیر۱۴۰۲/یزد) در ‫۱ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۲۳ بهمن ۱۴۰۱، ساعت ۰۹:۰۱ دربارهٔ پروین اعتصامی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۳۸:

خانم فقیهی کیا 

ممنونم از خوانش دقیقِ شما.

خانم عندلیب 

ممنونم از خوانش پُر احساسِ شما 

Mokoshle در ‫۱ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۲۳ بهمن ۱۴۰۱، ساعت ۰۶:۵۶ در پاسخ به تابش دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۲:

پیشنهاد میدی؟!؟؟

شما در مقامی نیستی که بخوای پیشنهاد بدی برای جایگزینی اشعار سعدی

شما یا واقعا نمیفهمید یا...

محمد ایران‌نژاد در ‫۱ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۲۳ بهمن ۱۴۰۱، ساعت ۰۶:۴۸ در پاسخ به فرحناز یوسفی دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » فریدون » بخش ۳:

درود بر شما خانم دکتر یوسفی 

ممکنه بفرمایید ابیاتی که فرمودید در کدام نسخه/چاپ/تصحیح شاهنامه اومده؟ ممنون از شما.

 

 

 

مهر و ماه در ‫۱ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۲۳ بهمن ۱۴۰۱، ساعت ۰۴:۲۰ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب دوم در احسان » بخش ۱۴ - حکایت:

جناب سعدی صراحتاً اشاره نکرده اند که این بیت تضمین و یا تلمیح است!

مختار بوده اند...

 

اصل بیت هر چه که بوده، یاد کردن سعدی از فردوسی پاکزاد و خوش گفتن اوی، و عشق و رحمت خویش بر تربت پاک وی فرستادن...، زیبا ترین وجه ابیات است، در نظر بنده

و اشک شوق میریزم از دیدن سپاسمندی سعدی، حکیم توس را

 

(چطور به خود اجازه میدهند برخی از دوستان که حاشیه ها را بدون مرور و با غلط های املایی و کژی های ساختاری و ظاهری فاحش ارسال نمایند؟؟

چطور؟؟

اگر مثل قدیم در محضر معلمان عزیز بودیم، این پرسش رو مطرح میکردند:

تو خونه ی خودتون هم همینطوری هستی؟؟)

سفید در ‫۱ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۲۳ بهمن ۱۴۰۱، ساعت ۰۳:۱۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۷۰:

 

گفت که هست آب ولی کوزه نیست

آب یتیمان بود از چشم تر...

 

۱
۷۱۵
۷۱۶
۷۱۷
۷۱۸
۷۱۹
۵۲۶۹