آرش در ۱۲ سال و ۴ ماه قبل، شنبه ۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۲۰:۳۴ دربارهٔ باباطاهر » دوبیتیها » دوبیتی شمارهٔ ۱۴:
در تائیدیه گل حرف مهسا و الناز جونم می خواستم بگم واقعا دستمریزاد
بابا ای اول
با پرفسور خیلی حال کردم
بهمن صباغ زاده در ۱۲ سال و ۴ ماه قبل، شنبه ۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۲۰:۲۵ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب سوم در فضیلت قناعت » حکایت شمارهٔ ۲۷:
بزرگزادهی نادان به شهروا ماند
در این مصراع نکتهای هست و آن اصطلاح شهر روا یا شهر روان و یا شَهْرَوا است و معنی آن زر و سیم ناسره و تقلبی است که در محدودهی جغرافیایی کوچکی رایج است و در همه جا رواج ندارد که مخالف آن همان زر طلی است که د رهمه جا رواج دارد و در بیت قبل آمده است. برخی گمان کردهاند فعل این مصرع وا ماندن است در صورتیکه ماندن به معنی شبیه بودن است و این معنی که بزرگزادهی نادان به پول ناسره شبیه است با مصرع دوم کامل میشود
که در دیار غریبش به هیچ نستانند
این لغت در اشعار دیگر شاعران نیز آمده من جمله:
نقرهی ما اگر چه شهر رواست
پیش نقاد رای او شد رد
شرف شفروه - قرن 6
مهدی در ۱۲ سال و ۴ ماه قبل، شنبه ۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۲۰:۱۹ دربارهٔ باباطاهر » دوبیتیها » دوبیتی شمارهٔ ۱۴:
سلطان صدا سلطان احساس سلطان عشق سلطان زمین و زمان و هستی محسن چاووشی....اسمشو خواستید بیارید وضو بگیرید ....دنیا چاووشی
حمزه زاهدی در ۱۲ سال و ۴ ماه قبل، شنبه ۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۱۸:۲۶ دربارهٔ منوچهری » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۳:
گویا علامه طباطبایی نیز شعر معروف خود را، به مطلع «همی گویم و گفتهام بارها / بود کیش من مهر دلدارها»، به اقتفای همین شعر سرودهاند.
امین کیخا در ۱۲ سال و ۴ ماه قبل، شنبه ۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۱۵:۲۹ دربارهٔ سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثّالث: اندر نعت پیامبر ما محمّد مصطفی علیهالسّلام و فضیلت وی بر جمیع پیغمبران » بخش ۲۷ - قصهٔ قتل امیرالمؤمنین علیبن ابیطالب علیهالسّلام:
علی مرتضی شیر خدا به فرزندش حسن بن علی گفت اگر من با این زخم بمیرم ابن ملجم را چنانچه مرا یک ضربه زد می توانی یک ضربه بزنی و اگر ببخشی بهتر است و حسن بن علی پس ازمولا علی یک ضربه وی را بزد و جان داد اورا مثله نکردند
امین کیخا در ۱۲ سال و ۴ ماه قبل، شنبه ۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۱۵:۲۴ دربارهٔ سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثّالث: اندر نعت پیامبر ما محمّد مصطفی علیهالسّلام و فضیلت وی بر جمیع پیغمبران » بخش ۲۷ - قصهٔ قتل امیرالمؤمنین علیبن ابیطالب علیهالسّلام:
خاندان اهل بیت می باشد
مهدی معافی در ۱۲ سال و ۴ ماه قبل، شنبه ۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۱۵:۲۳ دربارهٔ هلالی جغتایی » قطعات » قطعهٔ شمارهٔ ۶:
در بیت سوم «عجل» اشتباه است.صحیح آن«اجل»است.
علیرضا در ۱۲ سال و ۴ ماه قبل، شنبه ۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۱۵:۰۴ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۵۹:
فروهلیدن بسیار زیباست و به معنی انداختن چنان که لفچ فرو هشتن خشمگین شدن می شود و لنگرفرو هشتن لنگر انداختن
علیرضا در ۱۲ سال و ۴ ماه قبل، شنبه ۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۱۴:۴۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۹۲:
دراین بیت (4) مقوله وقف کردن به چشم میخورد وقف کردنی که علت و انگیزه ای جز دلدادگی ندارد و چه دلنشین و زیباست با تشکر از خانم سپیده که به تامل واداشتمان
علیرضا در ۱۲ سال و ۴ ماه قبل، شنبه ۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۱۴:۳۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۲:
برق یا بارقه به معنی اولین لامع ازنورها که بر بنده هویدا میشود تا اورا به پروردگار نزدیک کند میفرمایدکارم به آنجا رسید که هر شب برق درخشان آه آتشین و هر صبح باد آه و ناله را هم صحبت خود کنم و. حقا که بی نظیر است
امین کیخا در ۱۲ سال و ۴ ماه قبل، شنبه ۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۱۴:۱۰ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب هشتم در شکر بر عافیت » بخش ۴ - حکایت اندر معنی شکر منعم:
به عربی هم طبیب یعنی پزشک گروهی میگویند از طیب یعنی خوب است یعنی کسی که ادم را خوب می کند و گروهی می گویند از تب فارسی است یعنی کسی که علت تب می داند
امین کیخا در ۱۲ سال و ۴ ماه قبل، شنبه ۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۱۴:۰۸ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب هشتم در شکر بر عافیت » بخش ۴ - حکایت اندر معنی شکر منعم:
پزشک را به فارسی درستبد هم می گفته اند و نیز به عبری روفه یعنی پزشک و نام مبارک رافاییل فرشته مقرب اللهی از روفه است او عهده دار شفای بیمار ان است به قولی
امین کیخا در ۱۲ سال و ۴ ماه قبل، شنبه ۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۱۳:۱۳ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹۴:
ملیحه خانم زهی از بازنگاری شما
امین کیخا در ۱۲ سال و ۴ ماه قبل، شنبه ۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۱۲:۴۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۹۲:
سپیده جان مولانا می فرماید خودت را فدای کسی کن که شایسته فدا شدن باشد تا مجبور نباشی هر روز دلت را برکنی و به بالاتری دل ببندی بسوی خاربن بیابان نرو که ان مناسب اشتران است و تو شایسته بزم خداوندی هستی و ان بیت 4 می گوید هرجا که موقع درد درمان میخواهی به همان جا حالا هم رو کن و دلت را به هر سو نگرا ( متمایل نکن) شعر دیگر با این مفهوم این است
منگر به هر گدایی که تو خاص از ان مایی. مفروش خویش ارزان که تو بس گران بهایی. باز از مولانا است
علی کریمی در ۱۲ سال و ۴ ماه قبل، شنبه ۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۱۱:۴۲ دربارهٔ خاقانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۴۹:
جایگاه
چادر بر سر کشید تا بن دامن
یعنی بکرم من این چه لاف محال است
بعد از بیت
گفتم چادر ز روی باز نگیری
بکر نهای شرم داشتن چه خصال است
است
گفتم چادر ز روی باز نگیری
بکر نهای شرم داشتن چه خصال است
چادر بر سر کشید تا بن دامن
یعنی بکرم من این چه لاف محال است
از پس بکران غیب چادر غیرت
بفکن خاقانیا که بر تو حلال است
سند از علامه دهخدا
پیوند به وبگاه بیرونی
ملیحه رجایی در ۱۲ سال و ۴ ماه قبل، شنبه ۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۱۱:۳۸ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹۴:
بیت 7 به این صورت هم در نسخ آمده که به نظرم زیباتر است :
رفتن به چه ماند؟ به خرامیدن طاووس
برگشتن و دیدن به چه ؟ آهوی رمیده
علی کریمی در ۱۲ سال و ۴ ماه قبل، شنبه ۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۱۱:۳۰ دربارهٔ انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۹۳ - سوگندنامهای که انوری در نفی هجو قبة اسلام بلخ گفته و اکابر بلخ را مدح کرده:
بعد ما کاندر لگدکوب حموادث چند سال
حوادث به جای حموادث
بعد ما کاندر لگدکوب حوادث چند سال
علی کریمی در ۱۲ سال و ۴ ماه قبل، شنبه ۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۱۱:۲۴ دربارهٔ انوری » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۹۳ - سوگندنامهای که انوری در نفی هجو قبة اسلام بلخ گفته و اکابر بلخ را مدح کرده:
وز نفاق تیر و قصد ماه و کید مشتری
سپیده در ۱۲ سال و ۴ ماه قبل، شنبه ۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۰۸:۵۰ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۹۲:
خیلی غزل سختی هست ..مفهومش رو خوب نمیگیرم..به خصوص بیت 4 ...اگه کسی توضیح بده ممنون میشم...
سارا در ۱۲ سال و ۴ ماه قبل، شنبه ۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۲۰:۳۵ دربارهٔ باباطاهر » دوبیتیها » دوبیتی شمارهٔ ۱۴: