moji kh در ۱ سال قبل، شنبه ۲۰ آبان ۱۴۰۲، ساعت ۰۳:۴۷ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰۹:
به نظرم ورد مکن با توجه به مصراع اخر باید زیاده وری یا مدام باشه ، چون مصراع سوم متضاد مصراع چهارم هست
اکبر قاهری در ۱ سال قبل، شنبه ۲۰ آبان ۱۴۰۲، ساعت ۰۲:۲۹ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۱۹ - مثل:
این همه عالم طلبکار خوشند
وز خوش تزویر اندر آتشند
همه ادمیان دنبال خوشی و لذت هستن لکن بخاطر همان خوشی ساختگی و غیرواقعی در آتش میسوزند
آیدا محمودی در ۱ سال قبل، جمعه ۱۹ آبان ۱۴۰۲، ساعت ۲۳:۱۵ دربارهٔ سنایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۳:
لطفا معنی بیت اول این شعر را بگویید ممنونم
سعمن در ۱ سال قبل، جمعه ۱۹ آبان ۱۴۰۲، ساعت ۲۲:۳۹ در پاسخ به Mahmood Shams دربارهٔ ایرج میرزا » مثنویها » عارف نامه » بخش ۵:
درود بر شما با نظر جنابعالی موافقم
Saeede Aminzade در ۱ سال قبل، جمعه ۱۹ آبان ۱۴۰۲، ساعت ۲۲:۲۷ دربارهٔ نیر تبریزی » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۸:
در مصرع دوم بیت اول «سزد ار به تیر بهای او... » صحیح است. بیت سوم اشکال تایپی و وزنی دارد
سعمن در ۱ سال قبل، جمعه ۱۹ آبان ۱۴۰۲، ساعت ۲۲:۱۷ دربارهٔ ایرج میرزا » قصیدهها » شمارهٔ ۱۰ - انتقاد از حجاب:
عناد و جهل و تعصب نهد کنار اول
سپس بیاید و آسوده انقلاب کند
دهان تو نیز فروبند و هر چه خواهی گوی!
مگر نه پرده عصمت وفا به تاب(تاپ) کند!
بس است یک مه و خورشید بهر هر خانه
نیاز نیست پر از ماه و آفتاب کند
سعمن در ۱ سال قبل، جمعه ۱۹ آبان ۱۴۰۲، ساعت ۲۲:۰۷ دربارهٔ ایرج میرزا » قصیدهها » شمارهٔ ۱۰ - انتقاد از حجاب:
صریح حکم حجاب آمده است در قرآن
نیاز نیست که تفسیر ناصواب کند
بپرس معنی جلباب وانگهی تفسیر
چرا به گفتن چیزی چنین شتاب کند
فقیه شهر مطیع خداست ای نادان
چگونه امر خلافی به شیخ و شاب کند
سفید در ۱ سال قبل، جمعه ۱۹ آبان ۱۴۰۲، ساعت ۲۲:۰۱ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۷۲:
اندر دل من درون و بیرون همه اوست...
اندر تن من جان و رگ و خون همه اوست...
سعمن در ۱ سال قبل، جمعه ۱۹ آبان ۱۴۰۲، ساعت ۲۲:۰۰ دربارهٔ ایرج میرزا » قصیدهها » شمارهٔ ۱۰ - انتقاد از حجاب:
جواب شعر حجاب ایرج میرزا:
هر آنکه عقل و خرد را چنین نقاب کند
چنین به زعم خودش خدشه در حجاب کند
تو کز نظاره جام تهی چنین مستی
چه حاجت است که ساقی پر از شراب کند
بگو رسوم غلط را چه نسبتی به حجاب
هر آنکسی که بگوید به من ،ثواب کند
نگاه کردن اگر بهر ازدواج آمد
به رسم شرع ببیند پس انتخاب کند
ولی اگر نگه از روی لذت و هوس است
چه خوب بره گر از گرگ اجتناب کند
یوسف شیردلپور در ۱ سال قبل، جمعه ۱۹ آبان ۱۴۰۲، ساعت ۲۱:۵۶ دربارهٔ باباطاهر » دوبیتیها » دوبیتی شمارهٔ ۱۳۸:
اجرای خصوصی دکتر فخر واستاد شجریان فوق العاده است💐💐 🙏🙏
حبیب شاکر در ۱ سال قبل، جمعه ۱۹ آبان ۱۴۰۲، ساعت ۲۱:۵۴ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۴۷:
سلام بر همراهان عزیز
برداشت بد از آدمیت این است
یا اهل هوا و خمر ،یا بد دین است
هستند جز این دو طیف ره گم کرده
طیفی که بفکر خلق و نیک آیین است
سپاس از همه دوستان.
مهرانا در ۱ سال قبل، جمعه ۱۹ آبان ۱۴۰۲، ساعت ۲۰:۵۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۲:
سلام
بزرگواران واساتید
آیا عبارت" هیچ کاره نیست" را می توان" اصلا ناپسند نیست" هم ایهام گونه تأویل کرد؟
علاوه بر معنی مذکور که شحنه عقل قلمداد می شود....
حافظ در این راه بهره گیری از می را به هیچ عنوان ناپسند نمیداند
امیر محمد تاج آبادی فراهانی در ۱ سال قبل، جمعه ۱۹ آبان ۱۴۰۲، ساعت ۲۰:۴۹ دربارهٔ سلمان ساوجی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷:
خیلی عالی کاش کسی باشه که از روش بخونه برامون کیف کنیم
جاوید مدرس اول رافض در ۱ سال قبل، جمعه ۱۹ آبان ۱۴۰۲، ساعت ۱۷:۵۵ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۵۲ - اعتماد کردن هاروت و ماروت بر عصمت خویش و امیری اهل دنیا خواستن و در فتنه افتادن:
در بیت ۱۲ مصرع دوم اینگونه صحیح است
× هست از روح مستر ای پسر
*هست از روح تو مستر ای پسر👉
جاوید مدرس اول رافض در ۱ سال قبل، جمعه ۱۹ آبان ۱۴۰۲، ساعت ۱۷:۱۸ در پاسخ به شکوه دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۸۰ - اضافت کردن آدم علیهالسلام آن زلت را به خویشتن کی ربنا ظلمنا و اضافت کردن ابلیس گناه خود را به خدای تعالی کی بما اغویتنی:
تقابل عقل و عشق
..........
متاسفانه باید گفت در ادبیات متاخر و متقدِم
دانسته یا ندانسته با آبروی کل عقل بازی شده است بطوری که عقل،، مذموم،ودر مقابل عشق محمود گشته است البته که عشق چنین است ولیکن عقل را چنان تحقیر بسنده و پسندیده نیست.با اندکی تفحص و اندیشه میتوان دریافت که عشق همان آبروی عقلست،البته در تقابل عقل و عشق افراط وتفریط هم جایز نیست.
از طرفی چون عقل را مراتبیست ،عقل دور اندیش یا همان عقل معاش جزئی باعث دامن زدن به این کشمکش ها وکنش ها و واکنش هاشده است. تا بهانه ای باشد برای حملات شدید، و مذمت ادبا شعرا و عارفان در جبهه گیری با کل عقل.سه پدیده عقل، عشق،ونفس
در مشارکت با یکدیگر .سناریو های جالبی را ارائه میدهند اگر عشق متمایل به سمت نفس شود تبدیل به هوسهای نفسانی حیوانی میگردد. وبر عکس اگر عشق متمایل به عقل علی الخصوص عقل فربه باشد رو به کمال صعود خواهد کرد بنابر این نفس مخرب عشق، و عقل سازنده و پرورنده عشق است در اصل
عشق فرزند عقل فرهیخته است
ادیبان متاخر ومتقدم هیچ اشارتی در مراتب عقل نداشته .و تمامیت عقل را زیر سئوال برده اند.و مذمت کرده اند. خود همه چیز را می دانسته اند.ولیکن عوام الناس تحت سیطره عقل معاش و عقل جزیی،متوجه اصالت عقل توام باعشق نبوده اند و بنوعی بوی بد آموزی را به مشام اهل فن در سیطره عشق و عقل فربه میرسانند........
عشق شد محمود ،مذموم عقل شد
اینچنین در داستانها نقل شد
...........
عقل باید تا بیابی بیش را :
جستجو کن عقل نیک اندیش را
......
عقل آن عشقست ای طالب برو
عشق را با عقل یابی روبرو
..........
عقل جزئی را که خام و کودن است
بر سرس او را کله از جوشن است
........
بر نمیتابد ضرر راهیچ وقت
بهر بخشش هم ندارد هیچوقت
.........
میخ را درسنگ گر کوبیده ای
از ظریفان آن مثل نشنوده ای
.........
عقل جزئی را بنه در آتشی
تفته کن میکوب تا یابد خشی
......
آنقدر میکوب تا یابد کمال
عقل فربه گویم آنرا در جدال
.
حال این عقلست یا عشق ای پسر؟
میبرد جان ترا پیش پدر
......
هفت شهر عشق را گرداندت
تا در محبوب جان، میراندت
.......
حال رو آموز خط و مشق را
عقل باید تابیابی عشق را
مثنوی هفتاد من شد از عقول
عشق زد بر عقل و شد آنرا شمول
........
عقل را کردیم ما بی آبرو
عشق،،،،،، آبِ روی عقلست ای عمو
........
عقل جزئی را صعودی شد زعشق
زین سبب عقل آمد و شد در تَعَشق
.........
زعاشقی شد فربه عقل دور خیز
کُند عقلی!!، را چسان کرد عشق تیز
..........
مر تقابل نیست عقل وعشق را
در ریاضت خوان بیا ای مشق را
............
عقل عاشق زین سبب معقولتر
در گزارش کار او شد پر ثمر
.........
مولوی استاد و میر عاشقان
گوش کن از مقتدای راستان
در خبر خیر الامور اوساطها
نافع آمد ز اعتدال اخلاطها
بر خلاف قول اهل اعتزال
که عقول از اصل دارند اعتدال
تجربه و تعلیم بیش و کم کند
تا یکی را از یکی اعلم کند.
...........
والسلام ای عاشقان حرف عشق
عقل سازد سینه هاتان ظرف عشق
جاوید مدرس اول رافض در ۱ سال قبل، جمعه ۱۹ آبان ۱۴۰۲، ساعت ۱۷:۱۶ در پاسخ به س،م دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۸۰ - اضافت کردن آدم علیهالسلام آن زلت را به خویشتن کی ربنا ظلمنا و اضافت کردن ابلیس گناه خود را به خدای تعالی کی بما اغویتنی:
جزاک الله
ولیکن راه عرفان راه عاشقان است وعقل دور اندیش و معاش را عاشق طلاق داده است .چون صاحب عقل فرهیخته تری شده است که مولود مجاهده در راه عشق است
جاوید مدرس اول رافض در ۱ سال قبل، جمعه ۱۹ آبان ۱۴۰۲، ساعت ۱۶:۳۰ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۳۱:
در عشق توام چه جای بیگانگی است
درسته
جاوید مدرس اول رافض در ۱ سال قبل، جمعه ۱۹ آبان ۱۴۰۲، ساعت ۱۶:۱۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۴۸۴:
در مصرع چهارم رباعی به قرین مضمون دیوانه شدن مصرع سوم رفتن به تیمارستان پسندیده تر است
بیزار شدم ز عقل و دیوانه شدم
تا درکشدم عشق به تیمارستان
جاوید مدرس اول رافض در ۱ سال قبل، جمعه ۱۹ آبان ۱۴۰۲، ساعت ۱۶:۱۰ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۴۱۸:
احتمالا از نظر وزن
جان جانی و عقل جان و هم در دل جان
درست باشد
جهن یزداد در ۱ سال قبل، شنبه ۲۰ آبان ۱۴۰۲، ساعت ۰۵:۲۸ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » فریدون » بخش ۱۷: