گنجور

حاشیه‌ها

محمود موثقی قلعه نوی در ‫۹ سال و ۱۰ ماه قبل، یکشنبه ۱۵ شهریور ۱۳۹۴، ساعت ۰۲:۴۰ دربارهٔ رودکی » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۷:

کیاخن: نرمی؛ آرامی؛ آهستگی‌

محمود موثقی قلعه نوی در ‫۹ سال و ۱۰ ماه قبل، یکشنبه ۱۵ شهریور ۱۳۹۴، ساعت ۰۲:۴۰ دربارهٔ رودکی » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۷:

درنگ آر ای سپهر چرخ‌وارا *** کیاخن‌ترت باید کرد کارا

محمود موثقی قلعه نوی در ‫۹ سال و ۱۰ ماه قبل، یکشنبه ۱۵ شهریور ۱۳۹۴، ساعت ۰۲:۳۷ دربارهٔ رودکی » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۶:

نیوه: ناله؛ فغان؛ خروش؛ گریه؛ نوحه

محمود موثقی قلعه نوی در ‫۹ سال و ۱۰ ماه قبل، یکشنبه ۱۵ شهریور ۱۳۹۴، ساعت ۰۲:۳۵ دربارهٔ رودکی » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۶:

گوش تو سال و مه برود و سرود *** نشنوی نیوهٔ خروشان را

محمود موثقی قلعه نوی در ‫۹ سال و ۱۰ ماه قبل، یکشنبه ۱۵ شهریور ۱۳۹۴، ساعت ۰۲:۲۴ دربارهٔ رودکی » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۵:

جز به مادندر نماند این جهان گربه‌روی*** با پسندر کینه دارد همچو با دختندرا

ناشناس در ‫۹ سال و ۱۰ ماه قبل، یکشنبه ۱۵ شهریور ۱۳۹۴، ساعت ۰۱:۵۰ دربارهٔ انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۳۶۳ - در حسب حال:

مفلس کیمیا فروش نام کتابی است از دکتر شفیعی کدکنی.

مجتبی خراسانی در ‫۹ سال و ۱۰ ماه قبل، شنبه ۱۴ شهریور ۱۳۹۴، ساعت ۲۳:۵۵ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۲ - تفسیر خذ اربعة من الطیر فصرهن الیک:

در هفت بطن...
کمی صعب و دشوار است، اگر عمری باشد، عرض خواهم کرد.

مجتبی خراسانی در ‫۹ سال و ۱۰ ماه قبل، شنبه ۱۴ شهریور ۱۳۹۴، ساعت ۲۳:۳۹ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۲ - تفسیر خذ اربعة من الطیر فصرهن الیک:

بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین
امنیّت
آرزو و امل و همی؛ مثل این که صاحب طول امل بگوید: پروردگارا عمر بده تا اطفال خود را بزرگ کنم، پسر را متأهل سازم، فلان ملک را آباد کنم و فلان دشمن دنیوی را مقهور سازم؛ (بلکه ، دائما باشد به دنیا عمرخواه) و نمی گوید: الهی عمرنی ماکان عمری بذلة فی طاعتک و ان کان عمری مرتعاً للشیطان فقبضنی الیک=(مادامی که عمرم در راه طاعت تو است به من عمر بده و اگر زمانی عمرم مرتعی برای شیطان است مرا قبض روح کن.)
بمنه و کرمه

فرحزاد در ‫۹ سال و ۱۰ ماه قبل، شنبه ۱۴ شهریور ۱۳۹۴، ساعت ۲۲:۴۵ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۲ - تفسیر خذ اربعة من الطیر فصرهن الیک:

با سلام، لطفاً در مورد مرغ چهارم یعنی زاغ و مقصود از امنییت توضیح بفرمایید.

محمد ده ناشی در ‫۹ سال و ۱۰ ماه قبل، شنبه ۱۴ شهریور ۱۳۹۴، ساعت ۲۲:۴۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۵:

در تهران واعظی به اسم آقا ضیا الدین درّی منبر میرفت که هنوز هم شاید بعضی از پیر مردهای تهران ایشونو یادشون بیاد .
یه سالی شب هشتم محرم یه جوونی قبل از اینکه مرحوم دری منبر بره گفت : یه بیت شعر حافظ هست می خوام برام تفسیر کنید …
مرید پیر مغانم زمن مرنج ای شیخ چرا که وعده تو کردی و او به جای آورد
مرحوم دری فرمودن : بالای منبر تفسیر میکنم که همه استفاده کنن .
بالای منبر وسط سخنرانی میگه جوونی که معنی شعر حافظ رو خواسته بودی اینه معنیش :
مرید پیر مغانم زمن مرنج ای شیخ
مراد از شیخ حضرت آدم (علیه السلام ) هست و مراد از پیر مغان حضرت امیر المومنین (علیه اسلام) .
یعنی مرید حضرت امیر (ع) هستم ای آدم (ع) از من ناراحت نشو …
چرا که وعده تو کردی و او به جای آورد
تو وعده کرده بودی از گندم بهشت نخوری ، اما خلف وعده کردی و به همین خاطر از بهشت بیرون اومدی ..
اما امیر المومنین (علیه السلام) که وعده نکرده بود گندم نخوره اما در تمام عمر نون گندم نخورد ……
اتفاقا اون سال مرحوم آقا ضیا الدین درّی از دنیا میره …..
سال بعد شب هشتم محرم همون جوون آقا ضیا الدین درّی رو تو خواب میبینه :
میگه جوون یادته یه بیت شعر حافظ رو برات تفسیر کردم ، اومدم این دنیا تفسیر اصلیش برام مکشوف شد :
مرید پیر مغانم زمن مرنج ای شیخ
مراد از پیر مغان حضرت امام حسین (علیه السلام) و مراد از شیخ حضرت ابراهیم خلیل الله هستش …
یعنی مرید امام حسینم از من ناراحت نشو حضرت ابراهیم ؛
چرا که وعده تو کردی و او به جای آورد
تو وعده کرده بودی روز دهم ذی الحجه پسر جوونتو قربونی کنی اما این کارو نکردی…!!
اما امام حسین که وعده نکرده بودعلی اکبرشو دهم محرم قربونی کنه ……
نه فقط علی اکبرشو بلکه تا 6 ماهش رو هم در راه خدا قربونی کرد …
از حجت الاسلام عالی
اینم لینک صفحه ای که سخنرانی اش در آن است
پیوند به وبگاه بیرونی

کمال در ‫۹ سال و ۱۰ ماه قبل، شنبه ۱۴ شهریور ۱۳۹۴، ساعت ۲۲:۳۵ دربارهٔ باباطاهر » دوبیتی‌ها » دوبیتی شمارهٔ ۲۷۷:

باسلام
جمع دوبیتی حاضر: 4154
بدرود

کمال در ‫۹ سال و ۱۰ ماه قبل، شنبه ۱۴ شهریور ۱۳۹۴، ساعت ۲۲:۲۱ دربارهٔ باباطاهر » دوبیتی‌ها » دوبیتی شمارهٔ ۲۷۶:

جمع دوبیتی: 4349

کریم زارعی در ‫۹ سال و ۱۰ ماه قبل، شنبه ۱۴ شهریور ۱۳۹۴، ساعت ۲۱:۴۸ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۷۱۴:

مصرتع چهارم :گه برلب خشک من لب ترسایی

کریم زارعی در ‫۹ سال و ۱۰ ماه قبل، شنبه ۱۴ شهریور ۱۳۹۴، ساعت ۲۱:۳۵ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۷۱۴:

ای دلبر عیس نفس ترسایی خواهم به برم شبی توبی ترس آیی
گه پاک کنی به آستین چشم ترم گه برلب من لب تر سایی

روفیا در ‫۹ سال و ۱۰ ماه قبل، شنبه ۱۴ شهریور ۱۳۹۴، ساعت ۱۸:۴۴ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۱۳ - تمامی قصهٔ زنده شدن استخوانها به دعای عیسی علیه السلام:

همچو جویست او نه او آبی خورد
آب ازو بر آب‌خوران بگذرد
آب در جو زان نمی‌گیرد قرار
زانک آن جو نیست تشنه و آب‌خوار
نوحه‌گر گوید حدیث سوزناک
لیک کو سوز دل و دامان چاک
از محقق تا مقلد فرقهاست
کین چو داوودست و آن دیگر صداست
مقلد مانند آن نوحه گر است . معنای حقیقت را درک نکرده است . سخنش مانند سخن طوطی است . مثل طوطی داش آکل . عده ای را خبر میکند بی آنکه خود بداند . آب را هدایت میکند ولی هرگز خودش سیراب نمی شود . شاید از صورت زیبای رفتار و گفتارش انسان هایی اندیشمند چیزی بیاموزند . ولی تا خود نیندیشد و اندیشه ها را به بوته آزمایش نگذارد و به تحقیق نرسد بهره مند نمیشود .

ایزدجو در ‫۹ سال و ۱۰ ماه قبل، شنبه ۱۴ شهریور ۱۳۹۴، ساعت ۱۸:۳۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۵:

آفرین بر روفیا بانو
تنها حاشیه ای که منطقی بود
روفیای گرامی ، زیاد علم تحقیق هم لازم نیست
چشم بگشا که جلوه ی دلدار
به تجلی ست از در و یوار

روفیا در ‫۹ سال و ۱۰ ماه قبل، شنبه ۱۴ شهریور ۱۳۹۴، ساعت ۱۷:۲۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۵:

اینجا تو وعده کردی و او به جای آورد مقایسه ایست میان وعده سر خرمن و پرداخت نقدی .
ای شیخ تو به من بهشت موعود را وعده کردی . بهشت مشروط . در دلم هزاران گمان بود . هزاران اما و هزاران اگر .... . اگر همه یاوه باشد چه ؟ اگر فریبی بیش نباشد چه ؟ شاید دسیسه ای برای سر کیسه کردن ما درکار است !
اصلا فردا را که دیده ؟!
پیر مغان به من زیبایی ، هارمونی ، اعتدال ، درستی و اقتدار جهان آفرینش را نشان داد و من دریافتم که بهشت ، موعود نیست . بهشت محقق است اگر ما علم تحقیق داشته باشیم .

جمشیدیِ‌راد در ‫۹ سال و ۱۰ ماه قبل، شنبه ۱۴ شهریور ۱۳۹۴، ساعت ۱۶:۵۰ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۳۲ - فرق میان آنک درویش است به خدا و تشنهٔ خدا و میان آنک درویش است از خدا و تشنهٔ غیرست:

بر سماع راست هر تن چیر نیست/ طعمه هر مرغکی انجیر نیست

محمد ده ناشی در ‫۹ سال و ۱۰ ماه قبل، شنبه ۱۴ شهریور ۱۳۹۴، ساعت ۱۵:۰۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۵:

در تهران واعظی به اسم آقا ضیا الدین درّی منبر میرفت که هنوز هم شاید بعضی از پیر مردهای تهران ایشونو یادشون بیاد .
یه سالی شب هشتم محرم یه جوونی قبل از اینکه مرحوم دری منبر بره گفت : یه بیت شعر حافظ هست می خوام برام تفسیر کنید ...
مرید پیر مغانم زمن مرنج ای شیخ چرا که وعده تو کردی و او به جای آورد
مرحوم دری فرمودن : بالای منبر تفسیر میکنم که همه استفاده کنن .
بالای منبر وسط سخنرانی میگه جوونی که معنی شعر حافظ رو خواسته بودی اینه معنیش :
مرید پیر مغانم زمن مرنج ای شیخ
مراد از شیخ حضرت آدم (علیه السلام ) هست و مراد از پیر مغان حضرت امیر المومنین (علیه اسلام) .
یعنی مرید حضرت امیر (ع) هستم ای آدم (ع) از من ناراحت نشو ...
چرا که وعده تو کردی و او به جای آورد
تو وعده کرده بودی از گندم بهشت نخوری ، اما خلف وعده کردی و به همین خاطر از بهشت بیرون اومدی ..
اما امیر المومنین (علیه السلام) که وعده نکرده بود گندم نخوره اما در تمام عمر نون گندم نخورد ......
اتفاقا اون سال مرحوم آقا ضیا الدین درّی از دنیا میره .....
سال بعد شب هشتم محرم همون جوون آقا ضیا الدین درّی رو تو خواب میبینه :
میگه جوون یادته یه بیت شعر حافظ رو برات تفسیر کردم ، اومدم این دنیا تفسیر اصلیش برام مکشوف شد :
مرید پیر مغانم زمن مرنج ای شیخ
مراد از پیر مغان حضرت امام حسین (علیه السلام) و مراد از شیخ حضرت ابراهیم خلیل الله هستش ...
یعنی مرید امام حسینم از من ناراحت نشو حضرت ابراهیم ؛
چرا که وعده تو کردی و او به جای آورد
تو وعده کرده بودی روز دهم ذی الحجه پسر جوونتو قربونی کنی اما این کارو نکردی...!!
اما امام حسین که وعده نکرده بودعلی اکبرشو دهم محرم قربونی کنه ......
نه فقط علی اکبرشو بلکه تا 6 ماهش رو هم در راه خدا قربونی کرد ...
از حجت الاسلام عالی


اینم لینک فایل صوتی اش
پیوند به وبگاه بیرونی

ندا در ‫۹ سال و ۱۰ ماه قبل، شنبه ۱۴ شهریور ۱۳۹۴، ساعت ۱۴:۳۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۱۲:

مصرع سوم، به این صورت درسته:
دل را ز تو دردهای بی درمانست.
نگذاشتن فاصله بین "را" و "ز" خوانش را مشکل میکند. و"راز" خونده میشه

۱
۴۱۴۱
۴۱۴۲
۴۱۴۳
۴۱۴۴
۴۱۴۵
۵۴۷۴