گنجور

حاشیه‌ها

آراد در ‫۹ سال و ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۱ بهمن ۱۳۹۳، ساعت ۰۰:۵۹ دربارهٔ فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۱:

سلام
مصراع اول بیت چهارم به نظر باید "ای" باشد نه "از"
قدمی رنجه کن ای سرو سمن ساق به باغ

 

پوریا در ‫۹ سال و ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۱ بهمن ۱۳۹۳، ساعت ۰۰:۳۴ دربارهٔ شیخ بهایی » دیوان اشعار » مخمس:

مقصود تویی کعبه و بتخانه بهانه
این مصرع از شاعر مهجور خواجو کرمانی است

 

امین کیخا در ‫۹ سال و ۴ ماه قبل، سه‌شنبه ۳۰ دی ۱۳۹۳، ساعت ۲۱:۱۲ دربارهٔ ملک‌الشعرا بهار » قصاید » شمارهٔ ۸۸ - یک شب شوم‌!:

نمیدانم چگونه باید می نوشتم که قصدم خرد کردن استاد بهار نیست .بهر حال ببخشید . برای من خاموشی از همه چیز بهتر است .اینجا کسی گوش نمی دهد همه تنها می گویند . من خیلی وقت است این را فهمیده ام و از اینکه این همه همه جای این تارسیت پرگویی کرده ام گاهی ناخوشنودم . من خاک راه شما هستم . ممنون از همه چیز .

 

سیدمهدی کسایی در ‫۹ سال و ۴ ماه قبل، سه‌شنبه ۳۰ دی ۱۳۹۳، ساعت ۲۰:۱۰ دربارهٔ عرفی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۶:

چنان خوکن به نیک از بد که بعد مردنت عرفی
مسلمانت به زمزم شویدوهندوبسوزاند

 

Merce در ‫۹ سال و ۴ ماه قبل، سه‌شنبه ۳۰ دی ۱۳۹۳، ساعت ۱۸:۲۳ دربارهٔ ملک‌الشعرا بهار » قصاید » شمارهٔ ۸۸ - یک شب شوم‌!:

با ادای احترام
جناب کیخا تعجب می کنم که در مورد اتفاق حقیقی و تاریخی چنین بانیان ادب را به قلم تحقیر یاد می کنید
هیچ کس همه چیز نمی داند . ندانستن زبان غیر عیب نیست . که : گر حکم شود که مست گیرند در شهر هر آنکه هست گیرند
من از گفته های استاد دکتر محمد جعفر محجوب نقل قولی آوردم که مقرون به حقیقت است و تاریخی و لکه ی ننگی بر پیشانی دیکتاتور ها
تاریخ بی سویه می نگرد
اگر شما طرفدار رضا خان هستید که از نوشته ی شما چنین بر می آید دلیل بر این نیست که لغزشهای او را بپوشانید . کاش حال که از به قول شما ” نفهمی های “ استاد بهار ذکری کرده اید از شاهکارهای بی بدیل پهلوی ها هم یادی می کردید
هر چند در نوشتار دوم تان ضمن پوزش پنهان بر تحقیر قبلی بار دیگر صحه کزارده اید ، ولی ....برایتان
متأسفم

 

مجید در ‫۹ سال و ۴ ماه قبل، سه‌شنبه ۳۰ دی ۱۳۹۳، ساعت ۱۸:۱۳ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۶۴:

با نظر بابک عزیز و توضیح مصطفی عزیز موافقم ضمن اینکه بنده هم بیشتر"نگرداند " شنیدم

 

Merc در ‫۹ سال و ۴ ماه قبل، سه‌شنبه ۳۰ دی ۱۳۹۳، ساعت ۱۷:۴۱ دربارهٔ امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱:

با درود
به گمانم در مصرع آخر سکته ای هست
هیچکس شاید هیچکسی باشد
موفق باشید

 

هنگامه حیدری در ‫۹ سال و ۴ ماه قبل، سه‌شنبه ۳۰ دی ۱۳۹۳، ساعت ۱۷:۲۵ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۰:

گویا حاشیه نوشته شدهمرتبط با این غزل نباشد. لطفا تصحیح فرمایید.

 

حسین در ‫۹ سال و ۴ ماه قبل، سه‌شنبه ۳۰ دی ۱۳۹۳، ساعت ۱۷:۱۲ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۴:

با سلام !
در اینجا « هرچه می خواهت دل تنگت بگو » ! ولی خواهشا فضای ملایم و معنوی این سایت را با الفاظ و لحن تند و ناپسند آلوده نکنید.
با سپاس!
در پناه حق.

 

هنگامه حیدری در ‫۹ سال و ۴ ماه قبل، سه‌شنبه ۳۰ دی ۱۳۹۳، ساعت ۱۶:۳۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۵:

در بیت دهم می فرماید:
یا چو درختم که به امر رسول
بیخ کشان آمدم اندر فلا
تلمیح به داستان تنه درختی است که مدتها نشیمن گاه پیامبر بود در مسجد و بعد از ساخته شدن منبر چون پیامبر قصد نشستن بر منبر فرمود درخت گریستن آغاز کرد و به ستون حنانه (گرینده) معروف شد که پیامبر دستور فرمود به جهت عزت و احترام به این درخت آن را مانند آدمی تشییع و تدفین نمایند. در مسجد حضرت رسول در مدینه النبی مقامی به نام ستون حنانه هم اکنون وجود دارد.

 

ناشناس در ‫۹ سال و ۴ ماه قبل، سه‌شنبه ۳۰ دی ۱۳۹۳، ساعت ۱۶:۱۴ دربارهٔ ملک‌الشعرا بهار » قصاید » شمارهٔ ۹ - جواب بهار به ادیب الممالک فراهانی:

در جواب نظر اول باید گفت که این هجویه برای وحید دستگردی است. هم چنین باید پرسید که ادعاهای مطرح شده در مقایسه بهار و ادیب الممالک بر چه اساسی است؟ در حالیکه این موضوع که ملک اشعرا اشعر شعرای زمان خود بوده و شاید این بازه زمانی گسترده تر هم باشد. و صد البته این موضوع مورد اذعان همگان است و غیر قابل انکار... و با دو جمله ردیه بدون سند متزلزل نخواهد شد. برای پی بردن به این موضوع هم کافی است سری زده شود به کتب و مقاله های منتقدین... زرین کوب، شفیعی، و ...

 

حسین در ‫۹ سال و ۴ ماه قبل، سه‌شنبه ۳۰ دی ۱۳۹۳، ساعت ۱۳:۳۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۵۲:

با سلام
با توجه به این دو بیت دراین شعر :
دیده بدبین بپوشان ای کریم عیب پوش
زین دلیری‌ها که من در کنج خلوت می‌کنم
حافظم در مجلسی دردی کشم در محفلی
بنگر این شوخی که چون با خلق صنعت می‌کنم
به نظر می رسد که خود جناب حافظ شیرازی (!) به شدت و بیشتر از همه ریا کار تشریف داشتند !! لطفا اگر کسی تعبیر دیگری از این دو بیت دارد ما را آگاه کناد!

 

سید مجید عصری در ‫۹ سال و ۴ ماه قبل، سه‌شنبه ۳۰ دی ۱۳۹۳، ساعت ۱۲:۳۴ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۷:

با عرض سلام
بنده از شما خواهشمندم چند مثال در بارهٔ تشبیه زمزم به دهان محبوب از شعر فارسی بنویسید. لطفا به من در این مسئله کمک کنید. در حالی که در باره تشبیه زمزم به لب ابیاتی خوانده ام ولی در باره تشبیه به دهان چیزی پیدا نکردم . قبلا تشکر عرض می کنم

 

نبی اله اراضی جمکرانی در ‫۹ سال و ۴ ماه قبل، سه‌شنبه ۳۰ دی ۱۳۹۳، ساعت ۱۲:۰۲ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۷۲ - گفتن امیر المؤمنین علی کرم الله وجهه با قرین خود کی چون خدو انداختی در روی من نفس من جنبید و اخلاص عمل نماند مانع کشتن تو آن شد:

آیا قبل از مولانا کس دیگری هم به این داستان اشاره کرده از کجا پیگیر شوم

 

ناشناس در ‫۹ سال و ۴ ماه قبل، سه‌شنبه ۳۰ دی ۱۳۹۳، ساعت ۰۹:۴۳ دربارهٔ صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات ترکی » غزل شمارهٔ ۱:

من از این غزل معنای دو بیت اول را فهمیدم چون با زبان شیرین ترکی آشنایی ندارم.

 

نانا در ‫۹ سال و ۴ ماه قبل، سه‌شنبه ۳۰ دی ۱۳۹۳، ساعت ۰۹:۳۲ دربارهٔ وحشی بافقی » گزیدهٔ اشعار » ترکیبات » شرح پریشانی:

من این شعر رو خیلی دوست دارم

 

سعید اخیانی در ‫۹ سال و ۴ ماه قبل، سه‌شنبه ۳۰ دی ۱۳۹۳، ساعت ۰۸:۵۰ دربارهٔ شاطر عباس صبوحی » غزلیات » شمارهٔ ۳۳ - همت مردانه:

این غزل با کمی تغییرات در همین سایت در غزلیات فروغی بسطامی تحت شماره 224آمده است .لطفا صاحب نظران گرامی مشخص فرمایند اصل غزل سروده کدام یک از دو شاعر می باشد؟

 

سعید اخیانی در ‫۹ سال و ۴ ماه قبل، سه‌شنبه ۳۰ دی ۱۳۹۳، ساعت ۰۸:۴۵ دربارهٔ فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۴:

این غزل با کمی تغییرات جزیی در همین سایت در دیوان شاطر عباس صبوحی تحت نام "همت مردانه "آمده است .
لطفا صاحب نظران گرامی مشخص کنند غزل سروده فروغی بسطامی است یا شاطر عباس صبوحی ؟

 

حامد در ‫۹ سال و ۴ ماه قبل، سه‌شنبه ۳۰ دی ۱۳۹۳، ساعت ۰۲:۱۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۵۲:

باسلام و عرض ادب
بدون مقدمه باید بگویم که عمق اشعار حافظ به گونه ای است که هر کس متناسب با درک خویش از آن بهره مند میگردد و گاه در سطح میمانیم
از تمام تعابیر گذشته تنها به گوشه ای از بیت آخر میپردازم
از تعبیر تند بیت 8 بسیار متعجبم خانم رجایی !!
رندی تعبیری بس عارفنه دارد که قسمت اعظم آن در این بیت نهفته است و آن هیچ تناسبی با ریا کاری ندارد ..
" بنگر این شوخی که چون با خلق صنعت میکنم "
فرق است میان شوخی و ریاکاری ..
شوخی بیان لطیف واقعیت است هر چند آن واقعیت لطیف نباشد
حال آنکه ریا سعی بر تبدیل کردن دروغ و کذب به واقعیت هاست

 

سبز در ‫۹ سال و ۴ ماه قبل، سه‌شنبه ۳۰ دی ۱۳۹۳، ساعت ۰۰:۴۳ دربارهٔ عطار » تذکرة الأولیاء » ذکر حسین منصور حلاج قدس الله روحه العزیز:

حافظ می فرماید :
تا شدم حلقه به گوش در میخانه عشق
هر دم آید غمی از نو به مبارکبادم
شرح و بیان عشق گفتنی نیست از آنجا که مولوی فرمود : من عاجزم ز گفتن و خلق از شنیدنش .

 

۱
۳۹۸۶
۳۹۸۷
۳۹۸۸
۳۹۸۹
۳۹۹۰
۵۰۶۰
sunny dark_mode