گنجور

حاشیه‌ها

روفیا در ‫۹ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۲۹ آذر ۱۳۹۴، ساعت ۱۴:۴۴ دربارهٔ سعدی » مواعظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳:

همیشه بیدار گرانقدر
بنده پاسخ این پرسش شما را در بخش 139 مثنوی دفتر سوم نگاشته ام.
نمی دانم چرا با اینکه به قواعد گنجور و قواعد صلح جهانی احترام گزارده و احدی را مورد هتاکی قرار نداده ام مشمول بگیر و ببند و سانسور شده ام!
اینقدر بگویم ریشه هایش در تاریخ یافت میشود لیکن انسان اندیشمند باید همه رویدادهای تاریخ و ماقبل تاریخ و ما بعد آن را بداند تا بتواند قواعد بازی روزگار که ماورای تاریخ پنهان شده اند را پیدا کند.

aydin saheli در ‫۹ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۲۹ آذر ۱۳۹۴، ساعت ۱۴:۳۳ دربارهٔ سنایی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۴۳ - در پاسخ پرسش سلطان سنجر دربارهٔ مذهب:

لطفا اصلاح شود:
از پی سلطان دین پس چون روا داری "هم"
صحیح : همی

دیلمی در ‫۹ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۲۹ آذر ۱۳۹۴، ساعت ۱۴:۳۰ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۷:

بله سایه افریننده رو میبینیم ولی حکیم دانا سایه اش رو با تیر میزند

همیشه بیدار در ‫۹ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۲۹ آذر ۱۳۹۴، ساعت ۱۳:۵۲ دربارهٔ سعدی » مواعظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳:

خواهر عزیزم، روفیای گرامی حقیردیده که جناب آقای مجتبی خراسانی در خیلی از حواشی که مینویسد در موارد بسیاری مورد فحاشی دوستان عزیز قرار گرفته اند. همانطور که فرمودید آقای مجتبی خراسانی گرامی هرگز زبان به ناسزا گویی نیالوده اند. ولی این حقیر طرف مقابل به هیچ عنوان نمیتواند درک کند. این چه عقده و نفرتی است که برخی به زبان عربی دارند؟ حقیر از یاد گرفتن این زبان ناتوان مانده ام و تعجب میکنم که کسی از زبان عربی انتقاد میکند و شعری میسراید که 50٪ عربی در کلامش موج میزند. خواهر گرامی من اینطور نظر و عمل را نمیتوانم درک کنم: به نظر شما این رفتار یک رفتار عاقلانه است؟ من واقعاّ قصد انتقاد ندارم و میخواهم بفهمم که این نفرت از کجا موج میزند؟ شاید انسان منطقی مثل شما بتواند اینطور فکر را به حقیر بفهماند.
با احترام

روفیا در ‫۹ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۲۹ آذر ۱۳۹۴، ساعت ۱۳:۱۶ دربارهٔ سعدی » مواعظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳:

آن دوست گرانقدری که در صفحه ای دیگر نوشتار من را انشا نامیدند یا اصلا حقیقت بزرگ پشت حاشیه بنده مبتنی بر اصالت و کرامت خدمت به مادر را ندیدند یا تلاش در پرده پوشی از حقیقت داشتند.
ایشان بر این باور بودند که با تحقیر و خوار بر شمردن من یا اندیشه من می توانند این پرسش مرا کم رنگ یا محو کنند:
که چگونه است که مومنی برای خوار بر شمردن دیگران آنها را دعوت به کمک به مادر در امور آشپزخانه میکند؟؟!!
خوشبختانه همیشه بیداری و دیگرانی بودند تا جوهر حقیقت نهفته در انشای کودکانه مرا ببینند و در صفحه دیگری از صفحات گنجور که صفحه ای از صفحات دهر است پرده از پریروی حقیقت بردارند.
پریرو تاب مستوری ندارد
چو در بندی سر از روزن برآرد
شاید آن همزبان گرامی با گرد و خاک بر پا کردن در آن صفحه بتوانند چهره تابان حقیقت را بپوشانند ولی نور حقیقت بر ظلمت غالب است و به طریقی در جایی بر آنانی که تغذیه از نور میکنند می تابد.
چه بسا که آقای مجتبی خراسانی گرامی هم دارند با خود می اندیشند که چنین طرفداری از کجا پیدا کرده اند!!
چه ایشان هر چند ما کودکان را لایق وادی معرفت نمی دانند هرگز زبان به ناسزا گویی نیالوده اند و آلودگی و تردامنی را مایه مبالات ندانسته اند!
و اینجاست که ما باید قوه تمییزمان را به کار گیریم و همه مومنان و همه ناباوران و همه منکران را در یک category قرار ندهیم و از این مغلطه تعمیم که یکی از فریب های مهلک روزگار است جان سالم بدر بریم.

همیشه بیدار در ‫۹ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۲۹ آذر ۱۳۹۴، ساعت ۱۳:۰۹ دربارهٔ سعدی » مواعظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳:

تحت

همیشه بیدار در ‫۹ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۲۹ آذر ۱۳۹۴، ساعت ۱۳:۰۵ دربارهٔ سعدی » مواعظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳:

سروران گرامی، مدیران عزیز گنجور: اگر لطف میکردید لیستی از کلمات تهت سانسور یکجا مرقوم میفرمودید، هم کار حاشیه نویسان و هم کار خود شما راحتتر بود...
با احترام فراوان.

جعفر در ‫۹ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۲۹ آذر ۱۳۹۴، ساعت ۱۳:۰۳ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۷۱:

نویسندۀ کامنت فوق

همیشه بیدار در ‫۹ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۲۹ آذر ۱۳۹۴، ساعت ۱۲:۵۸ دربارهٔ سعدی » مواعظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳:

امروز هر دوستی، تو را تنها به خودت واگذاشت

همیشه بیدار در ‫۹ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۲۹ آذر ۱۳۹۴، ساعت ۱۲:۵۷ دربارهٔ سعدی » مواعظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳:

غلامش نقل می کند وقتی که او را در میان GHABR نهادیم صورتم را بر روی او نهادم صدایی شنیدم، به خدا ،صدای خود ضمره بود که می شنیدم، او به خود می گفت:...

همیشه بیدار در ‫۹ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۲۹ آذر ۱۳۹۴، ساعت ۱۲:۵۱ دربارهٔ سعدی » مواعظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳:

چهل روز از این ماجرا گذشت که ضمره از دنیا رفت

همیشه بیدار در ‫۹ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۲۹ آذر ۱۳۹۴، ساعت ۱۲:۵۰ دربارهٔ سعدی » مواعظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳:

سپس در مورد (ضمره)چنین فرمود:(خدایا اگر ضمره حدیث رسول تو را به MASKHAREH می گیرد، او را به عذاب سختت بگیر)

Hamishe bidar در ‫۹ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۲۹ آذر ۱۳۹۴، ساعت ۱۲:۴۶ دربارهٔ سعدی » مواعظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳:

اگر آنچه از پیامبر شنیده ایم به آنها EBLAGH کنیم،( KHANDAND و MASKHARE می کنند،و اگر سکوت کنیم برای ما روا نیست.)

Hamishe bidar در ‫۹ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۲۹ آذر ۱۳۹۴، ساعت ۱۲:۴۶ دربارهٔ سعدی » مواعظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳:

اگر آنچه از پیامبر شنیده ایم به آنها EBLAGH کنیم،( KHANDAND و HMASKHARE می کنند،و اگر سکوت کنیم برای ما روا نیست.)

همیشه بیدار در ‫۹ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۲۹ آذر ۱۳۹۴، ساعت ۱۲:۴۳ دربارهٔ سعدی » مواعظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳:

وقتی امام آگاه شد فرمود: ”نمی دانیم با مردم چگونه رفتار کنیم

همیشه بیدار در ‫۹ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۲۹ آذر ۱۳۹۴، ساعت ۱۲:۴۲ دربارهٔ سعدی » مواعظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳:

یکی گفت: (اگر مرده ،سخن می گوید،می بایست بر گردن ها بجهد)

همیشه بیدار در ‫۹ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۲۹ آذر ۱۳۹۴، ساعت ۱۲:۳۲ دربارهٔ سعدی » مواعظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳:

روزی امام سجاد به جمعی از مسلمانان مدینه از قول رسول خدا فرمود: وقتی که انسان می میرد و جنازه او را درمیان تابوت می گذارند و حمل می کنند، او به حمل کنندگان می گوید: ”آیا سخن مرا نمی شنوید؟من در مورد دشمن خدا به شما شکایت می کنم.او مرا فریب داد و به اینجا رسانید و برای نجات من اقدام نکرد، و از شما در مورد خواهران و برادران شکایت می کنم که مرا به خود واگذاشتند، با من مدارا کنید، و در مورد من شتاب نکنید.”

ناشناس در ‫۹ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۲۹ آذر ۱۳۹۴، ساعت ۱۲:۰۶ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۲۳:

در جواب عبداامذنب: ارتباط واژه های حقیقت نادان انکار تبهکار با این بیت چیست؟ نهایت آنکه بر نیارم سر.... به همان معنای قبلی زیباتر از در نیارم سر است

ناشناس در ‫۹ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۲۹ آذر ۱۳۹۴، ساعت ۱۱:۵۳ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۷۱:

در مصرع آخر " کاه تو " یعنی " که آه تو " درست نیت. ( آه تو ) درست، شاعرانه، ادبی، زیبا و قاطعانه تر است

Hamishe bidar در ‫۹ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۲۹ آذر ۱۳۹۴، ساعت ۱۱:۴۵ دربارهٔ سعدی » مواعظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳:

علی (ع) در خطبه فرمود: ای مردم هر چه می خواهید از من بپرسید پیش از آنکه از دست شما بروم، شخصی بلند شد و گفت: به من بگو در سر و ریش من چند تار مو وجود دارد؟ فرمود: بخدا قسم پسر عمویم از این سوال تو به من خبر داد و جواب آن را نیز بیان کرد، بر هر تار موی سر و ریش تو شیطانی است که تو را گمراه می کند و تو را به سوی خود دعوت می کند.

۱
۳۹۸۴
۳۹۸۵
۳۹۸۶
۳۹۸۷
۳۹۸۸
۵۴۷۱